۷ پاسخ

نه عادیه منم اینجورم

نه منم همینم

عزیزم تازه اگر هم ک وسواس باشی نباید اینجا از بقیه نظر بخوای چون ممکنه اشتباه راهنماییت کنن و یه عده با چهار تا حرفی که از کتابا خوندن بهت برچسب بزنن باید بری پیش روانشناس تا کمکت کنه و تشخیص بده اصلا وسواس داری یا نه و باید دوتا جمله گفتن تو گهواره ک نمیش تشخیص داد

نه اینا عادیه مادرشوهرت کثیفه

ن شما حساسی منم بدم میاد یکی بشینه روی تختمون برای همین نمیذارم کسی بره تو اتاقمون... بقیه چیزام دست ما نیست... حالا شما خوبی من اوایل غذا میداد بهش ب دستی هم تو‌دهن خودش میکرد اینقد عصبی میشدم دیگ اصلا نمیذارم کسی بهش غذا بده فقط خودم

عزیزم وسواس اصلا اینایی ک میگی نیست من خودم روانشناسی خوندم تعزیه وسواس این نیست
منتهی یه عده آدم فقط میخوان برچسب بزنن مثل بعضیا ک ب بچه های باهوش و کنجکاو میگن بیش فعال مادرشوهر تو هم بهت میگه وسواس کاری ک تو انجام میدی یه کار معمولی و عقلانیه

عزیزم شما متعادلی واینا وسواس نیست
وسواس ب کسی میگن که روزی چند بار جاروبرقی میزنه

سوال های مرتبط

مامان مهراب مامان مهراب ۱ سالگی
چون اون داره لذت میبره از اون کار اگر ما بتونیم از کودکی این انگیزه درونی رو تقویت کنیم یعنی برای اینکه کاری رو انجام بده دنبال چیزی در بیرون نباشه خودش اون کار رو دوست داشته باشه و براش جذاب باشه
اما اگر انگیزه بیرونی باشه تمرکز از روی فعالیت برداشته میشه و بعد از مدتی کودک احساس میکنه اگر اون چیز بیرونی رو نبینه یا نگیره دیگه دوستش نداره و دیگر نمیخواد به اون فعالیت ادامه بده
آسیبی که پیش میاد تلاش به مرور کمرنگ میشه و این کمرنگ تر شدن تلاش باعث میشه که اون موفقیتی که کودک دوست داره بهش برسه نتونه برای بدست آواردنش تلاش کنه
پس انگیزه درونی بیشتر باعث موفقیت و ادامه کار میشه
اگر دوست دارید فرزندتون خودش رو دوست داشته باشه و خودش رو موجودی ارزشمند بدونه و عزت نفسش به خوبی شکل بگیره ،و اگر دوست دارید فرزندتون کارها را انجام بده حتما باید فرزند پروری بدون تشویق و تنبیه رو انتخاب کنیم.
اگر بخوایم در مورد آسیب تنبیه بگیم:کودک می‌ترسه بخاطر تنبیهی که شما میکنید یا محرومش کنید از چیزی که دوست داره
و روزی برسه که شما بالا سرش نباشید نتونید تنبیهش بکنید اون موقع حتما اون کار رو انجام میده.
مثلا دوستش رو میزنه شما میگید از تلویزیون بخاطر این محرومی. پس دیگه نمیزنه چون نمیخواد از تلویزیون محروم بشه ولی نمیفهمه چرا نباید اینکار رو انجام بده و دوستش رو نباید بزنه و باید به دوستش محبت کنه
چرا رابطه‌ای که توش نوازش و محبت هست جذابتره اینارو نمیدونه
حالا وقتی شما نباشید دوستش رو میزنه چون این اخلاق درونی نشده در واقع این بخاطر آسیبی هست که بخاطر محروم شدن میبینن و اخلاق براشون درونی نمیشه و صرفا بخاطر ترس انجام نمیدن و ترس که برداشته میشه اون کار رو انجام میدن
مامان مهراب مامان مهراب ۱ سالگی
ادامه تاپیک قبل(فرزند پروری)
یعنی روی برخورد رفتار تمرکز داریم نه اینکه بعدش قراره جایزه بگیره یا نگیره و وقتی کودک کار اشتباهی میکنه رفتارگرایی میگن کودک را تنبیه کنید یا محرومش کنید مثلا نزارید تلویزیون ببینه و در رویکرد انسان گرایی میگن اگر کودک کار اشتباهی کرد باهاش گفتگو کنید از طریق بازی و قصه اون رفتار صحیح رو بهش یاد بدیم و اگر لازمه لازمه اون قراردادهایی که تو خونه مشخص کردیم رو بهش یادآوری کنیم و کمکش کنیم اون هارو اجرا کنه
پس این طور نیست که کودکی در انسان گرایی میخوایم پرورش بدیم که مثلا بعضیا میگن بی تربیت میشه قانون نمیپذیره نه اصلا این طور نیست در انسان گرایی ساز و کار مختص خودش رو داره.
در رفتارگرایی ما میگیم تحت شرایطی خاص من تورو دوست دارم و می‌پذیرمت اگر این کارهارو بکنی بهت افتخار میکنم اگر نمرت این بشه یا اون رفتار زشت رو نکنی من تحت این شرایط دوستت دارمو این نیست مطلق خودت رو دوست داشته باشم و این عشق بدون قید و شرط رو فقط والدین میتونن به بچه هاشون بدن .و ما وقتی کودک رو تشویق و تنبیه نمی‌کنیم و دوست داشتن رو منوط به موقعیت خاصی نمی‌کنیم تحت هر شرایطی میپذیریمش و کودک متوجه میشه مادر و پدر تحت هر شرایطی دوستش دارن
و در مورد اینکه چرا بچه ها را تشویق و تنبیه نکنیم ما یک انگیزه درونی داریم یک بیرونی
مثلا من دارم درس میخونم که مامانم بره برام اون چیز رو بخره در واقع ذهن من تمرکز میکنه به اون جایزه بیرونی نه بر اون دلیل من بر اون رفتار
مثلا یک کودک ممکنه دوست داشته باشه انشا نوشتن رو،دوست داشته باشه ورزش کردن یا نقاشی کردن رو
دلیلی نداره من بهش بگم حالا که ورزش میکنی من این رو بهت میدم