سلام خانمای که بارداری دوم تون هست و اولی سزارین اجباری شدین بیاین بگین علتش چی بود!؟
اول خودم میگم
من دوماه آخر بارداری همش فکرم این بود اگه درد بگیره بیمارستان ازم یه ساعت دوره چطوری برسم؟ کی بیاد پیشم؟ وخلاصه نگرانی
های دیگه، جایی که من هستم برای زایمان باید بریم یه شهر دیگه بیمارستان،،،، اینجا غریب بودم و کم تجربه....
خلاصه گذشت و رسید به 12 روز قبل تاریخ زایمان یه روز دیدم بچم از صبح تا عصر خیلی کم حرکت بود شاید دوتا اونم بزور شیرینی جات، شبش رفتم بیمارستان یه نوار قلب گرفتن گفتن خوبه برو، روز بعدش به همسرم گفتم میخام برم خونه داداشم بمونم برای زایمان اونم یه شهر دیگه است البته خودشون گفتن بیا اینجا، وقتی رسیدم زن داداشم یه نوبت زنان برام گرفت برم ببینم وضعیت ام چجوریه وقتی نوارقلب رو نشونش دادم گفت خانم برات اشتباه انجام دادن، صدای قلب رو گرفته اما حرکتش رو نگرفته، خلاصه برام سونو نوشت همون روز انجام دادم و گفت جوابش حتما بیار بیمارستان شیفتم تا ببینم، سونو انجام دادم یک ساعت داخل بودم آخرش هم دکتر گفت هیچی معلوم نیست ولی حرکتش خیلی کمه و نامه داد به صورت اورژانسی سزارين شدم....
ببخشید اگه خیلی طولانی شد،،،،
خواستم هم سرگرم باشیم هم اینکه واقعا بگم خواست خدا بود من
متوجه شدم وگرنه اگر خونه خودم میموندم تا روز زایمان شاید
اتفاقات دیگه ای می افتاد
وزن بچم سونو آخر گفت 3800، یه ساعت بعد زایمانم بود با وزن 4200 به دنیا اومد 🥰🥰🥰✅✅✅

۱۱ پاسخ

من ک خودم خواستم سزارین شدم.
همین

و هررررررگززززززززز طبیعی و قبول نمیکنم

عزیزم خداحفظش کنه ماشالله وزنش هم عالی بوده من ۳۸ هفته کیسه ابم پاره شد رفتم بیمارستان رحمم باز نشد دوثانت موندع بودم ضربان پسرم اومد پایین اورژانسی رفتم عمل

حالا بگید ببینم راضی هستید از اینکه سزارین شدید؟ من که خیلی خوشحالم چون واقعا تحمل درد ندارم

بچم بریچ بود دکتر نامه داد برای ۳۹ هفته ولی من ۳۸ هفته دردام شروع شد رفتم بیمارستان گفتن چهارسانت دهانه رحمت بازه و وقت زایمانته همونجا مجدد سونو کردن دیدن بریچه اورژانسی سزارین شدم، ناگفته نماند که همش دعا دعا میکردم هفته های اخر نچرخه و سزارین بشم که شد

منم بچه اولم سزارین بود ،چون بریچ بود .۳۰ هفته رفتم سونو وزن بریچ بود تا اخرشم نچرخید سزارین شدم

من لگنم تنگ بود، هرچقدرم ورزش میکردم و اینا بچه اصلا اصلا پاببن نمیومد، اصلا وارد کانال زایمان نمیشد.
کوچکترین درد و انقباضی نداشتم اما مایع دور جنین هی الکی زیاد و زیادتر میشد هر هفته سونو و ازمایش میدادم ببینم مشکل از چیه؟ که مشخص نشد
اخرشم توی ۴۰ هفته انقدر مایع دور بجه زیاد شد که احتمال خفگی داشت و سزارین اورژانسی شدم

خدا را شکر که همن چی یه خیر گذشته
من همیشه تو سونوها قد و دور سرش دو هفته جلوتر بود وزنشم بد نبود
دیگه هر چی رفت جلوتر من بیشتر ترسیدم از طبیعی و هی اصرار کردم که سزارین بشم دکترمم قبول نمیکرد
دیگه سونو اخر رفتم هی بهش گفتم میخوام سز بشم دکتره گفته باید بالای ۴ باشه وزن بچه گفت وزنش ۳۹۶۰ ولی تو برگه زد ۴۰۲۰
دیگه دکتره نامه داد بردم بیمارستان دو روز بعد سونو زایمان کردم ۳۷۶۰ بود

من سرا ین اورژانسی شدم چون حرکاتش کم بود

بدون اذن خدا برگی از درخت نمی افته
این قسمت بوده که نی نی زود به دنیا بیاد

من دیگه تو۴۰هفته بودم رفتم سونودادم تاوزن بچه۴۵۰۰زده ازمطب اومدم بیرون یهو دردم شروع شد فوری رفتم بیمارستان عملم کردن ۴۴۰۰دنیااومد

به به بسلامتی خوب شد طبیعی نزاییدی

سوال های مرتبط

مامان شاهان👶 مامان شاهان👶 ۳ ماهگی
سلام به همگی 🥰

امروز میخوام تجربه خودم رو از آزمایش تحمل گلوکز براتون بگم .
اول اینکه این آزمایش رو من هفته ۲۷ بارداری انجام دادم امروز صبح ساعت ۸ رفتم آزمایشگاه و از ساعت ۱۰ شب به بعد هم دیگه چیزی نخوردم و ۱۰ ساعت ناشتا بودم .
اول اینکه ناشتا ازتون نمونه خون میگیرن و یه ظرف هم برا ادرار میدن و برا من مرحله خون گیری سه مرحله بود 😫
بعد اینکه ناشتا خون گرفتن ازم ،آزمایش ادرار رو انجام دادم و بعدش محلول گلوکز رو دادن اول با آب داغ حلش کردم و بعد روش آب یخ ریختم و به پیشنهاد بعضی از دوستان که گفتن توش یخ بریز با خودم یخ بردم 👌🏻خیلی محلول خوشمزه ایی بود منم پیشنهاد میکنم حتما با خودتون یخ ببرید و خنکش کنید 😋
بعد از خوردن محلول به فاصله یه ساعت دو مرحله دیگه خون گرفتن ساعت ۱۰ یه مرحله و ساعت ۱۱ یه مرحله دیگه ☺سعی کنید بعد خوردن محلول راه نرید با گوشی خودتون رو سرگرم کنید و بهش فکر نکنید من که اصلا بر خلاف تصورم بالا نیوردم و خیلی راحت بود برام انشالله که برا شما ها هم راحت باش و خاطره خوبی بشه براتون 😄
گفتم تجربه خودم رو بگم که اونایی که هنوز این آزمایش رو انجام ندادن استرس نداشته باشن و با خیال راحت برن انجام بدن 🥰
مامان توت فرنگی🍓 مامان توت فرنگی🍓 هفته بیست‌وچهارم بارداری
دیروز دل درد داشتم در حدی که حالت تهوع گرفتم و از صبح هیچی نخوردم خیلی واسه بچم ترسیدم گفتم برم سونو بدم خیالم راحت شه بیمارستان معتضدی و سجاد رفتم دکتر نداشتن.رفتم دکتربابلی تعطیل بود بزرگترین اشتباه زندگیم رو کردم رفتم امام رضا گفتم ان اس تی یا سونو بدم خیالم راحت شه گفتن باید معاینه شی هر چی مقاومت کردم قبول نکردن گفتن اول معاینه بعد سونو...به ناچار معاینه شدم خیلی درد داشت وقتی پاشدم دیدم خونریزی کردم دنیا رو سرم خراب شد نشستم گریه کردن همونجا بعد رفتم سونو که رزیدنت یک ساعت طولش داد و انقدر فشار داد رو شکمم که دردم ۲برابر شد برگشتم ازمایش گرفتن جواب ازمایشم کامل نبود ببینن عفونت ادراری دارم یا نه خلاصه ۵ ساعت اونجا بودم اخرش هیچی گفتن فردا برو یه سونوگرافی خوب.امروز رفتم سونو آنومالی تاخیری یه هفته زودتر از تاریخی که دکترم گفته بود
چون آنومالی ۱۸ هفته یه کیست داخل مغز جنین بود برای کنترل رفتم که خداروشکر گفت ازبین رفته و رشدش هم خوب بود
کلیه هم التهاب داشت که گفت تو بارداری پیش میاد
برای کسایی که این مشکل رو داشتن نوشتم که استرس نگیرن از بابت کیست
مامان حسین جون و داداش گلی🩵 مامان حسین جون و داداش گلی🩵 هفته سی‌ونهم بارداری
سلام مامانا کسی بوده بخاطر جفت پایین به خونریزی بیفته؟چیکار کردین بهتر شدین؟ من امروز عصر یه دفعه اینجوری شدم دراز کشیده بودم پسرم عصبانیم کرد بلند شدم برم یه چیزی بردارم حس کردم لباسم خیس شد رفتم سرویس دیدم خونابه اومده خیلی ترسیدم دوباره نیم ساعت دراز کشیدم و بعد بلند شدم دیدم همینجور داره خون میریزه تا سرویس رسیدم همه لباسام پر خون شدن شوهرمم نبود رفته ماموریت شیاف گذاشتم زنگ زدم به همسایمون گفتم پسرمو بزارم خونشون برم بیمارستان بنده خدا گفت من باهات میام و بردم بیمارستان اونجا اول ماما میخواست معاینه کنه بعد سونومو دید گفت نه و فقط ضربان گرفت لباسمو در آوردم حالا جالبه اونجا کامل خونریزیم قطع شده بود گفت نه مشکلی نیست و زنگ زد دکتر و چندتا آمپول نوشت گفت هفته ای بزن و برو گفتم میشه سونو بنویسی گفت نه دکترت چیزی نگفته حالا میخوام ببینم فردا جایی نوبت سونو بهم میدن برم بیمارستان خصوصی هست سونو انجام میده خیلی هم زود کار راه میندازه اما فکر کنم حتما باید نسخه داشته باشم خلاصه برام دعا کنین نمیدونم چرا اینجوری شدم اصلا کار سنگینی نکردم