۱۸ پاسخ

عزیزم الان که هنوز به سن لجبازی نرسیده پس از الان روی خودت کارکن.
اول لینکه باید قبول کنی بچه اس پس مثل ما تمیزی،رعایت نظم و قانو و این چیزا براش اهمیت نداره فقط کنجکاوه و در حال جستجو و البته یادگیری .
اونموقع ها باید سعی کنی با چیزی که بهش علاقه داره سرگرمش کنی .
اکر هم به پوشک شده نمایل نداره ممکنه موقع مناسبی باشه که از پوشک بگیریش اگه خوب صحبت میکنه و میتونه کنترل کنه.

چیز طبیعی ایه ب نظرم..
همه یه وقتایی از کوره در میرن.. قرص نمیخواد که..
بچه ها هم هرچی بزرگتر میشن لجباز‌تر میشن..
به نظرم بعضی وقتا آدم میتونه با بچش صحبت کنه و بگه که حالش خوب نیست
هم بچه ها میفهمن که مامان و باباها هم آدمن و میتونن حال بد داشته باشن
هم یاد میگیرن احساسات مختلف چجوریه و هم همدردی و درکشون بالا میره

ما قرار نیست واسه بچه هامون یه فرشته مهربون باشیم.. قراره انسان بودن و بهشون یاد بدیم که پکیج کامل احساسات خوب و بده

من اصلا نمیتونم تصور کنم دست رو بچه بلند کردنو
ولی یه چیزی بگم اروم شی من یه جایی میخوندم اگه بچه تو این سن لحبازی نکنه غیرطبیعیه اگه جیغ نزنه غیر طبیعیه ینی بچت ذهنش رشد کرده ماشالا
دوما اینکه نمیزاره پوشک کنی ینی آمادگی از پوشک گرفتنو داره این نشونه آمادگیه نه اینکه دعواش کنی
من وقتی دچار فروپاشی روانی میشم تند تند نفس عمیق میکشم کمک میگیرم از کسی چند دیقه اگه کسی باشه
درسته با گوشی مخالفم ولی برای چند دیقع کارتون میدم دستش تا من عصبانیتم فروکش کنه دیدی نمیتونی آرامبخش بگو دکتر تجویز کنه ولی اصلا روی بچه خالی نکن

سلام خیلی عاذی هست مامادر ها هم گاهی خسته میشیم از سرویس دادن و ناز خریدن همسر شما وقتی دید شما ناراحتی نباید میگفت بزن نا خودآگاه آدم این کارو میکنه تو عصبانیت باید میومد بابایی کردن بابچه اون کارو انجام می‌داد
تنها پیشنهادم اینه که اینجور مواقع سعی کن صلوات بفرستی و نفس عمیق بکش وبزار یکم بگذره با مهربانی دوباره درخواستتو از بچه کنی
سعی کن سمت قرص و دارو نری عزیزم برات آرزوی سلامتی صبر دارم ⚘️

من ک سر لجبازی و کارهای خطرناک دخترم رد دادم واقعا ینی از من اصلا حساب نمیبره

وای مامان آمنه سادات هم تاپیکت هم پیاماتو خوندم خیلی خیلی درکت میکنم از همه نظر تجربیات مشابهتو گذروندم
منم الان بزرگترین چالشم سر پوشک کردن و لباس پوشیدنه
مثلا کلاس داره ساعت ۴ قبلشم من درگیر ناهار پختن و نماز خوندن و سفره انداختن و اینا بودم لباس میپوشم میرم لباساشو بپوشونم بریم قشنگ ربع ساعت فقط باید تو خونه دنبالش بدوام یا قایم میشه یا در میره یا زیر پتو یا تو تختشه همون لحظه کتاب میخاد اسباب بازی میخاد واااااای اصن یه وضعیه
من متاسفانه خیلی داد میکشم
دیشب تا صیح خاب دیده و گریه کرده و هرچی تو خاب دیده بلند بلند گفته
شب قبلشم ۵ ساعت خابیده بودم در طی روزم مهمان داری کرده بودم خورد بودم
ساعت ۱ رسیدیم خونمون خابید منم برا اولین بار خابیدم همون موقع پاشد یه گریه و قشقرقی راه انداخت بیا و ببین
تا ۶ صبح
گفتم زینب اینقدر گریه نکن خودم میگیرم میزنمت اونوقت گریه کنی بدونم لااقل چرا داری گریه میکنی
ولی کم پیش میاد بزنم
بخام بزنمم خیلی آروم
یکبار فقط گریه کرد بابت زدن اونم حق داشتم واقعا
کفش پوشیده بود هی لگد زد اورد پاشو سمت صورتم هی گفتم نکن
من سرم پایین بود
هی گفتم مامان جان یکم اونطرف تر باش الان بیام پیش دخترم انقد با مهربونی باش حرف زدم محکم تر پاشو پرت کرد خورد تو دهنم منم زدم تو دستش توقع نداشت گریه کرد

شوهرمو صدا میزنم میگم من دیگه دارم از کوره درمیرم . بقیشو میسپرم به اون. پنج دقه بعد اون عصبانی میشه دوباره خودم میام 😁

عزیزم آله آقایی یک مینی دوره رایگان برا لجبازی گذاشته تا 10 آذر پاک میشه کانال، خیلی مفید حتما عضو شو ویس ها گوش کن

تصویر

ماشالا باباشم اونجور مواقع قشنگ همکاری میکنه🤣بجای اینکه بیاد کمکت حالا ترغیب هم میکنه که بزنش!واقعا کناراومدن با لجبازی بچه ها خیلی سهته منم بعضی مواقع کم میارم و اروم میزنمش و میدونم اشتباهه ولی جدیدا پسرمنم خیییییلی لجباز شدع باهرزبونی هم تلاش میکنم رام‌نمیشه؛باباش باز بهتر ازمنه؛من روانی شدم از دستش

دختر منم خیلی لجبازه
منم گاهی عصبانی میشم
واقعا نمیدونم چاره چیه

من اصلا پسرم رو نزدم شاید داد بزنم که بعدش کلی عذاب وجدان میگیرم متنفرم از کتک زدن اونم بچه ای که تازه میخواد همه چیز روکشف بکنه پسر منم همینه تو پوشک بستن باهاش بازی کن تا فراموش کنه سخت نگیر

ولی من گاهی هم زدمش ، البته نه محکم ، مخصوصا وقتایی که داداش کوچولوشو میزنه واقعا عصبی میشم
دست خودم نیست
بازم شما مامانا خیلی خوب خودتون رو کنترل میکنید
😔

منم خیلی با پسرم درگیرم مخصوصا سر لباس پوشیدن دهنم رو سرویس کرده کفش جدید خریدم نمیپوشید اما دیدم هی بخوام باش کل کل کنم بدتر لجبازی میکنه در حدی حالم بد بود گریه میکردم اما الان که گاهی رهاش میکنم هم حرف گوش کن تر شده هم من اروم ترم

والا زمانهای فروپاشی روانی معمولا فرو میپاشم
و داد میزنم،تاحالا چند باری داد زدم که بابت هر بارش از خودم بیزار شدم
اما زدن رو چون برای خودم منع کردن و به خودم قول زنونه دادم که اینکار رو نکنم تاحالاش موفق بودم امیدوارم خدا کمک کنه از این ب بعد هم موفق بشم
اما راجع ب عصبانیت هام،معمولا وقتی ک دارم پریود میشم یا روز اول دوم پریودیمه خیلی در شرف از کوره در رفتن هستم
کتاب شادترین کودک محله رو بخون
من تا هفتاد هشتاد صفحه خوندم نکات خوب و آموزنده ای داشت

همینکه ترمیم کردی خوبه ...

انگار تو این سن همه اینجورن من هرکیو میبینم میناله از بچه ش

پسر منم همینه سر هر چیزی لجبازی داره
قبل خواب هم که دیگه بدتر میکنه....سر پوشک سر مسواک سر خاموش کردن تلویزیون و .... دو ساعت تو کشمکش هستیم🫠
از شبا بدم میاد
منم عصبانی میشم ولی نزدمش تا حالا اما تا دلت بخواد صدام رفته بالا...تهدید کردم و ....😢

دقیقا یه کتاب در این مورد سفارش دادم انشالله برسه بخونم اصولشو یاد بگیرم جواب میدم😅

سوال های مرتبط

مامان علی مامان علی ۳ سالگی
سلام مامانا اومدم درد و دل کنم امروز پسرم خیلی اذیتم کرد از صبح ک بیدار شد همش گریه کرد هیچ می‌گفت میخام بزنمت محکم چندتا خوابوندم تو صورتم و چشمم منم همش بغلش میکرد میگفتم چی میخوای مامان فقط می‌گفت میخام بزنمت و گیر داده بود الان باید بریم فروشگاه گفتم مامان دست و صورتمو بشورم صبحانه بخوریم میریم می‌گفت نه نمیرفت دسشویی نه یمذاتش من برم اهرم جیش کردن تو شلوارش پشت در دستشویی هم کلی گریه کرد بعد یک ساعت تمام با زور گوشی و تلویزیون ساکت شد بعدم ک بردمش بیرون کلی اذیتم کرد میخواستم خرید کنم همش می‌رفت و من دنبالش آخرم کیلی داد زدم سرش جلوی همه و زدمش زنعموش اومده بود فروشگاه رفته پیش اون میگه میخام پیش اون باشم و نمیومد با زور دیگه باهم اومدیم بعدم خونه دوباره کلی اذیت کرد شلوارش در آورده بود و لخت راه می‌رفت نمسذات بپوشونمش هی جیش میکرد دور خونه با کتم هم نپوشید منم کلی جیغ و داد کردم و گریه کردم نمیدونی. مایر کرد که اینقدر ازش بدم اومده بود ب خدا باورتون نمیشه وقتی زنعموش رو میبینم انکار اون مامانشه از این رو به اون رو میشه ب شوهرم میگم این دعا داره همش میعاد بره خونه اونا پیش اون باشه منو کلی زده و اذیتم کرده منم اعصاب ندارم دیگه زورم میاره جاریم خودش ی بچه داره جیکش در نمیاد ولی این ابرو برا من نداشت تو همسایه ها از بس جیغ و داد کردم و همش داره گریه میکنم از بچگی هم همین بود الآنم همینه ی دستشویی نمیتونم برم