چه عجیبه میگفتم بچم تا بزرگ شه از ی سری لحاظر یهتر میشه و از ی سری لحاظ شلوغ تر ولی این بغلی شده از صب تا شب بغل نباسه فقط گریه امروزو نه ناهار خوردیم و ن شام پختم همینجور‌شکم خالی رف شوهرم شر کار و کلی ام دعکا کردیم چون کادت کرده طرفای ۹ میخوابه تا ۱۱ سرحال بیدار میشه تا ۶ صب هزار بار ب زور نگهش داشتم تا ۱۱ باز ۱۲ بیدار شده تا صب اصلا اصلا ی شب نشده بخوابه و برا شیر بیدار شه باز بخوابه خدا صبرمو با چی امتحان میکنی

غذاهایی بذار که از صبح بذاری ظهر پخته بشه
خورش ها و آبگوشت و اینا

بعضی ساعت هایی که خوابه یا همسرت هست و هماکتری می کنه اول یه بخشی از مواد اولیه غذای فردا رو آماده کن مثلا چیزای خرد کرنی و اینا. تمرکزت روی غذای باشه اول بعد برو سراغ چیزای دیگه
دختر منم شدیدا اضطراب جدایی داره و کاملا درکت می کنم
دائما چسبیده به من و داره غر می زنه و گریه می کنه ولی چاره ای نیست

حتما یه مشکلی داره دکتر بردیش؟ ازمایش دادین؟

سخته بزرگترمیشن مشکلاتشونم بزرگترمیشه کوچیکترن راحت تره.خداکمکت کنه

واقعا سخته
معمولا تا دوسالگی‌ روزای بد و‌خوب دارن این دندون لعنتی بد قلقشون میکنه