ما خانوادگی مریض شدیم خیلی وقته بعد مامان من با مادربزرگم و خالم و پسردایی هام رفته مشهد قرار بود دوسه روزه بیاد فردا میشه یه هفته بابام مریضه کسی نیست مراقبت کنه و بهش برسه داداشمم ۱۴ سالشه اونم پیش بابامه حالا من میخواستم برم خونشون بابان گفت نیا بچه ها مزیض نشن دوباره پسرمن که ۲۵ روزه هنوز سرفه و خس خس سینه داره برای بار چهارم وقت دکتر فوق تخصص ریه کودکان داره فردا ازطرفی همه میگن ببرش نمونه بهش آسم نشه از طرفی این دکتر سمت غرب تهرانه محل کار شوهرمم اونجاست خونه مامانم ایناهم اونجاست ولی خونه ما شرق هست من سری قبل دخترمو کذاشتم پیش مامانم بعد از دکترم رفتم خونشون شوهرمم رفت سرکارش تا شب اومد دنبالمون
این سری نمیدونم چیکار کنم نمیشه بریم و بیاییم خونمون چون کل روز شوهرم میره میگه دیگه نمیرسم از این سر تا اون سر تهران
از طرفی بابام میگه هنوز مریضم دیرتر بیا ز طرفی دخترم هست نمیدونم چیکار کنم چجوری پسرمو ببرم دکتر
مامانمم که اصلا عین خیالش نیست حتس زنگش میزنم جواب نمیده چندساعت بعد زنگ میزنه اونم همش داره با بقیه حرف میزنه

۴ پاسخ

شوهرت مرخصی بگیره تو ی روز دکتر و کارای دیگرو انجام بده نشد بزار پیش مادرشوهرت چاره چیه با غصه خوردن که چرا مادرم اینجا نیس چرا پدرم مریضه و چرا دوره حل نمیشه فقط عصبی میشی دیگه هرکسی ی طور درگیره

مامانم مثل مامان توعه میتونم بگم بدترعه تو موقعیت های حساس دلش هوای سفر می‌کنه واکسن قبلی رفت کربلا من دست تنها جیگرم پاره شد .اینبار رفته کرمون دکتر هر سری من بهش احتیاج دارم نیست وقتایی هم که میاد کمکم اینقدر غر غر می‌کنه میگم بیا برسونمت
مثلاً میگه خالت با سه تا بچه خونش مثل دسته گل تو کون نداری خونت جمع کنی غیرتت نمیکنه
مثلاً من مانتو کوتاه بپوشم به شوهرم میگه تو غیرت نداری جلو زنت بگیری همه پشت سرت حرف میزنند
بخدا من اینقدر سخته این روزها اینقدر بهم سخت میگذره هیچ وقت کمک حالم نبوده من دوقلو هام ب شدت گریه میکنن پسرمم پنج سالشع بهونه میگیره اذیتم می‌کنه دو ساعت بخوام بخوابم باید اینقدر منت مادرم بکشم .
هر دفعه هم میاد خونه ما می‌ره کلی وسیله جمع می‌کنه برا خودش می‌بره بدون اجازه بدون اینکه بگه من میبرم بعداً من میفهمم فلان وسیله ام برده هر سری ی گونی برنجی خورد و خوراک می‌بره هر دفعه هم ک بخواد بیاد کمکم دو ساعت فقط گهواره تاب بده اینقدر قرقر می‌کنه ک خدا می‌دونه ،😭😭😭

خب مگر تو با مادرشوهرت زندگی نمیکنی؟؟

بچه رو بزار پیش اون رفتنه رو با شوهرت برو برگشتنی خودت برگرد با اسنپ

می دونم خیلی سختت میشه ولی چاره نداری جز اینکه دخترتم با خودت ببریش یا اینکه با شوهرت با هم دیگه برید که کمکت کنه

سوال های مرتبط