منم تصمیم گرفتم بعد پنجاه و سه روز تجربمو به طور خلاصه از
سزارین بگم با اینکه چند روز قبل از زایمان خیلی استرس داشتم و همش گریه میکردم روز زایمان اصلا استرس نداشتم سوند و آمپول بی حسی اصلا درد نداشت برام البته من کلا از آمپول نمیترسم همینطور اولین راه رفتنم خیلی راحت بود خودم بدون کمک راه رفتم ماساژ شکمی خیلی درد داشت چون بعد از اینکه بی حسیم تموم شد انجام دادن بگید موقع بی حسی انجام بدن طبق نظر پمپ درد نگرفتم
بهم مسکن میزدن و شیاف میذاشتم دکترم چند ساعت بعد عمل گفت کمربند ببند و راه رفتن با کمربند خیلی راحت بود ولی روزای اول بلند شدن و نشستن سخت بود گردنتو اصلا به هیچ عنوان تکون ندید من سردردای شدید گرفتم بعدش چون گردنمو تکون دادم بخیه هامم خداروشکر بعد ده روز کشیدم هر روز حموم میکردم و سشوار میکشیدم
چون خودم قبلش خیلی استرس داشتم خواستم تجربه بگم و استرستونو کم کنم توکلتون به خدا باشه و اینو بدونید هرچقدر زایمان سخت و دردناک باشه وقتی خدا یه بچه ی سالم بهتون بده با دیدنش همه‌ی دردا فراموش میشه😍
من بچم نرمی حنجره داره وقتی به دنیا اومد و اینو متوجه شدم خودمو یادم رفت و تا صبح از استرس و صدای نفس کشیدنش نتونستم بخوابم🥺 تا اینکه دکتر اومد و گفت خداروشکر بعد چند ماه خوب میشه امیدوارم بدردتون بخوره

۲ پاسخ

چرا پمپ درد نگرفتی

خیلی عالی بود عزیزم ممنونم ازتجربه قشنگت من یکم از آمپول بیحسی میترسم

سوال های مرتبط

مامان آنیکا🎀 مامان آنیکا🎀 ۷ ماهگی
پارت ۳
بیاد دیگ از من و همسرم رضایت گرفتن رفتیم دکتر زنگ زد بهم گفت ایسان جان جای نگرانی نداره اصلا اصلا استرس نداشته باش چون میدونست من خیلی حساسم و یه تجربه بدم داشتم خیلی حواسش بهم بود گفت بهتره که امشب ختم بارداری بدیم ۳۷ هفته ۵ روز دیگ چشم ترسیده بود گفتم شاید حکمت خداس زودتر به دنیا بیاد البته ۴ روز با تاریخ زایمانم زودتر شد خلاصه به دکترم گفتم من باید برم حموم میتونم برم زود بیام گفت برو ولی حواست به حرکاتاش باشه گفتم باش اومدم دوش گرفتم موهامو سشوار کشیدم یه کوچولو ارایش کردم رفتیم و ساعت ۱:۴۷دقیقه صبح دخترم قشنگ ما به دنیا اومد و از مرحله سخت بارداری اومدم به مرحله بعد زایمان
تجربه سزارین
سوند و امپول بیحسیم از کمر اصلا درد نداشت اصلا عالی بودن ولی بی حسیم که رفت افتضاح درد داشتم خیلی زیاد پمپ دردم برام نزاشتم چون گفت دکتر بیهوشی زود رفت اولین راه رفتن فاجعه بود برا من همه میگفتن خیلی لوسی ولی واقعا درد داشت من بعد یه ماه هنوزم درد دارم
ولی قشنگترین تجربه زندگیم بود 🩷🧿🎀
بمونه یادگاری از ۲۸ فروردینی که بهترین و کیوت ترین فرد زندگیمو بهم داد🥺😋
🎀و امروز ۲۸ اردیبهشت دخترم آنیکای مامان یه ماهش شد🎀
مامان فندوق مامان فندوق ۳ ماهگی
تجربه من از عمل پرینورافی(ترمیم پرینه و تنگی واژن) بعد از زایمان طبیعی
.
الان دقیقا یه هفته از پرینورافی من گذشته امیدوارم این تجربه به درد خانومایی که نیاز دارن بهش بخوره،
اول اینکه ترمیم پرینه برای هر کس بر اساس شدت ترمیمی که احتیاج داره خیلی متفاوته از نظر دوره نقاهت و درد و هزینه حتی، من بعد زایمان بخیه های داخلیم متاسفانه باز شده بود و باعث شده بود یه مقدار باز بمونه ورودی واژنم ولی دلیل اصلیش این بود که آخرین بخیه خارجیم هم خیلی بد جوش خورده بود و هی سر باز میکرد و بعد دوماه و مصرف انواع ترمیم کننده خوب نمیشد و درد داشتم برای همین دکترم کفت باید مجدد بخیه بزنم برات ، منم تصمیم گرفتم حالا که دارم ترمیم میکنم، یه مقدار ورودی واژنم هم جمع تر کنم، عمل من توی مطب دکتر با بی حسی انجام شد ، موقع انجام من درد داشتم به خاطر کشیدگی پوست پرینه و اون ناحیه ای که خوب جوش نخورده بود ولی خب قابل تحمل بود ، کل پروسه حدود نیم ساعت طول کشید ، بخیه آخرم انگار بی حسی رفته بود من خیلی دردم اومد حقیقتا، بلافاصله بعد عمل که بی حسی رفت من درد شدیدی حس میکردم ، دکتر برام چرک خشک کن و مسکن نوشته بود ، سریع از داروخونه گرفتم و خوردم یه ربع بعد دردم آروم شد ، دکتر به من گفت اصلا درد نداری ، نیاز به سشوار کشی نیست چون بخیه ات داخلیه و راحت میتونی کارهاتو بکنی اما من دو روز اول مخصوصا شبها واقعا درد داشتم و با مسکن سر میکردم یه کم لکه بینی هم داشتم ویه نقطه ای از بخیه ها انگار سوزن فرو میرفت و برخلاف بخیه زایمانم که توی نشستن درد داشتم و موقع راه رفتن اکی بود الان توی راه رفتن درد داشتم و نشستنم خوب بود، ادامه کامنت
مامان سید احسان مامان سید احسان ۹ ماهگی
تجربه سزارین (پارت۲)
صبح مایعات رو شروع کردم با نسکافه. چقد چسبید بعد اون همه ناشتایی😬
بعد هم که گفتن پاشو راه برو. خیلی درد داشت خیلییییی. تا حدود سه روز بعد هم ادامه داشت هر دفعه که پامیشدم. البته هم اتاقی من میخواست راه بره اندازه من درد نداشت بخاطر همین میگم شاید برای هر کسی متفاوت باشه ولی برای من خیلی بد بود. درد بخیه ها هم تا دو هفته خوب شد. الانم یکم گاهی سوزش داره ولی دیگه خوبه.
من بعد از عمل سرمو تکون ندادم و حرف نزدم و بالش هم نذاشتم اصلا سردرد نگرفتم. هر چقدر هم بیشتر راه بری زودتر خوب میشی. یه نفر هم تا ده روز باید کنارتون باشه وگرنه خیلی سخته. بعد ده روز هم بخیه هامو کشیدم که هیچ دردی نداشت و خیلی راحت بود.
در کل بخوام بگم از سزارین راضی بودم و با وجود اینکه بعدش درد داری و سخته بازم خوشحالم ک سزارین شدم چون بالخره زایمانه درد داره دیگه. حس میکنم طبیعی ممکن بود برام سخت تر باشه با توجه به شناختی که از خودم دارم.
امیدوارم مفید بوده باشه اگه سوالی هست خوشحال میشم کمک کنم
مامان بردیا مامان بردیا ۴ ماهگی
تجربه زایمان سزارین پارت سوم
در عرض ۳۰ ثانیه بدنم گرم شد و بی حس شدم و کارشون رو شروع کردن من ساعت ده و ربع وارد اتاق عمل شدم و ده و بیست و دو دقیقه بچم به دنیا اومد و ساعت ده و چهل و پنج دقیقه بردن ریکاوری و تو ریکاوری متخصص بیهوشی برام پمپ درد وصل کرد و همون تایم بی حسی ماساژ رحمی دادن که من دردی حس نکردم و تا ۲۴ ساعت بعد عمل سوند بهم وصل بود و اولین راه رفتنم خیلی سخت نبود و خدارو شکر از زایمانم خیلی راضی بودم و اینکه فسقلی من تو ۳۷ هفته و ۶ روز به دنیا اومد و چون آمپول ریه نزده بودم و روز زایمان زدم احتمال میدادن که بچه بره تو دستگاه اما خدارو شکر احتیاج به دستگاه نشد و بچم کامل بود
پیشنهادم اینه که حتما پمپ درد بگیرید دردتون رو به صفر می‌رسونه
اینم از تجربه سزارین من🙃 هر کسی حق انتخاب داره و به نظرم با توجه به شرایط باید انتخاب کنی‌
من اگر بازم برگردم به عقب قطعا زایمان سزارین رو انتخاب می کنم برای همه آرزوی سلامتی دارم و امیدوارم زایمان راحتی داشته باشید و کوچولو هاتون رو صحیح و سالم بغل بگیرید 🫂❤️
مامان پناه مامان پناه ۹ ماهگی
#تجربه سزارین
خانمایی که میرن برای سزارین حتما شیاف دیکلوفناک بگیرید ببرید با خودتون خیلی ارومتون می‌کنه دیگه پمپ درد هم خیلی خوبه من که خیلی راضی بودم قبل از ماساژ شیکمی و راه رفتن فشارش میدادم راه میرفتم خیلی دردم کم میکرد تازه من ست لباس بردم با دخترم عکس بگیرم
ولی درد داشتم پمپ درد خواب آلودم میکرد اصلا حوصلم نشد عکس بگیرم
نمی‌دونم این بلاگرا چه جوری عکس ست میگیرن مرخص شدم اومدم خونه
شب موقع خواب دوباره درد اومد سراغم که مسکن گذاشتم و اینم
بگم بعدش سخته من نمی‌تونستم از این پهلو به اون پهلو بشم خیلی سختم بود از روی تخت پاشم به سختی می‌تونستم
روزای اول اینجوری بود رفته رفته هر روز بهتر میشدم
من تا ده روز مسکن و شیاف استفاده میکردم
بعد از ده روز دردم کم شد
خیلی مراقب باشید بخیه هاتون عفونت نکنه
برای من جذبی بود و زیبایی بود جاش خیلی کم موند دکترم یه کرم داد
گرفتم زدم جاش خیلی خیلی کم شد ولی ترک شیکمی دارم
اینم بگم روزای اول خیلی مراقب باشید که یبوست نگیرید که وحشتناکه دردش بعد از ده روز برای من همه چی خوب شد
دیگه همین
اینم از تجربه من براتون آرزوی بهترینها رو دارم
آرزو دارم به خوشی‌ و سلامتی کوچولوهای قشنگ تون بغل کنید ❤️
مامان امیرعباس مامان امیرعباس ۲ ماهگی
قبل سز اصلا غذاهای نفخ دار نخورید که فرداش از درد بخیه مث من اذیتید شب قبلش غذای بیمارستان کباب بود و من نمیدونستم و خوردم ولی بخیه هامو نفخ این غذا به حدی فشار داد که اشکم در میومد
کلا برا بیمارستانتون چهار زیره یا هرچیزی که میدونید راحت و زود نفخ شکمتونو خالی میکنه بردارید

پمپ درد خوب بود ولی من چون تو درد کم طاقتم بیشتر استفاده ش میکردم و برا همین چشام سنگین بود و گاهی به سختی میتونستم چشامو باز نگه دارم

برا اولین راه رفتن من چند بار پمپ درد زدم که بی دردشم ولی بازم خیلی سخت بود ولی تونستم
تا وقتی بخیه هامو کشیدم به پهلو شدن و بلند شدن برام مرگ بود

منو چهار بار ماساژ رحمی دادن
یبار بعد عمل
یبار تو ریکاوری
یبار وقتی تازه آوردن تو بخش
یبار فردا عمل که میخواستم ترخیص بشم
دوبار آخر خیلی درد داشت در حدی که جیغ زدم

من بخیمو9 روز کشیدم اصلا درد نداشت حتی یه ذره

داروهایی که دکترم داده بود برا من دوروز دیر رسید یعنی اول منشی ثبت نکرد بعد داروخانه اشتباه کردو....
من تو اون دو روز ده برابر زایمان طبیعی درد کشیدم یعنی وحشتناک بود اصلا نمیتونستم به پهلو بشم از درد استخوان های بدنم و کمرو جای بخیه که نگم راه رفتن مرگ بود برام در حدی که میخواستم بلندشم نمیدونستم چطوری به پهلو بشم که بتونم بلندشم و سرویس بهداشتی برم
ولی در کل شکر خدا مشکل خاصی نبود بیشترش از بی تجربه ای خودم بود
مامان فسقلی مامان فسقلی ۴ ماهگی
نظر من در مورد بیمارستان ولیعصر تبریز
فوق العاده بود خیلی راضی بودم درسته هزینه ها بالاست و کادر خیلی مهربونی داره هم به مریض هم همراه ارزش میدن
خودشون همه کارارو میکردن از شیاف بگیرید تا پوشک که من تا پاشدم راه برم از اون به بعد خودم پوشک گذاشتم ولی شیاف نمیتونستم شیاف خودشم اب رو اتیشه تا دردم میخاست بیاد زود شیاف میزدن و امپول و پمپ دردم ک بود خیلی خوب میشدم سرحال بودم
پمپ درد حتما داشته باشید با پمپ زایمان براتون در حد پریودی درد خواهد داشت
از سزارین خیلی راضیم خیلی به هیچ عنوان به طبیعی فکر نکردم و نمیکنم هرکی میگه بعد عمل تا بخیه برداری خیلی درد میکشی اشتباهه یعنی برای من اونجور نشد شمارو نمیدونم من راحت از فردای عمل پاشدم درد فقط در حد پریودی داشتم بخیه هامم جذبی بود در کل بدن با بدنم فرق داره ولی هرجور باشه نمیتونه دردش به طبیعی برسه فک کنم من فوبیای معاینه و زایمان طبیعی داشتم
همین امیدوارم براتون مفید باشه و خونده باشه اوناییم که حامله ان از روزای خوبتون به شدت لذت ببرید بارداری خیلی دوران شیرینیه هرچقدرم که بچه داری سخته ولی با دیدن زیبایی پسرم همش یادم میره
بای👋🏻
👋🏻
مامان ܩߊ‌ܣـ🌙ـܠࡅ࡙ن🩷 مامان ܩߊ‌ܣـ🌙ـܠࡅ࡙ن🩷 ۳ ماهگی
تجربه زایمان سزارین پارت آخر:
من هم درد طبیعی رو کشیدم هم سزارین با درد راهی اتاق عمل شده بودم و دیگه داشت غیر قابل تحمل میشد دردام آروم ناله میکردم و گفتن بشین رو تخت تا دکتر بیهوشی بیاد آمپول بی‌حسی رو بزنه تو کمرت خدایی کادر اتاق عمل بینظیر بودن از اخلاق و روحیه ای که بهم میدادن خیلی خوب بودن خیلی🥲
گفتن چیزی نیس فقط خودت رو شل کن سرت رو بده پایین که اصلا متوجه نشدم و آمپول رو که زدن بدنم داغ شد و دیگه دردام رفت پاهام سنگین شده بود دکتر رسید و سریع آماده شد و تیغ کشید دردش حس نکردم ولی کشیدنش روی پوستم متوجه شدم ناخودآگاه گفتم آخ که ترسیدن گفتن مگه درد متوجه میشی گفتم ن فقط حس کردم که یه حالت گیجی داشتم فک کردم هنوز دارن شکمم پاره میکنن که میبینم زایمانم تموم شد و بچمو برده بودن زایشگاه و تحویل خانواده ام دادن و من اصلا متوجه نشدم 😐
بعد از عمل و هم تو ریکاوری ماساژ رحمی دادن که ۲مرتبه اش حس نکردم چون بی حس بودم هنوز
و اینکه ۸ ساعت گذشته بود من هیچ دردی نداشتم هنوز و منتظر دردای غیر قابل تحمل بودم که خداروشکر درد زیادی نداشتم راحت بودم ولی برا احتیاط ۲تا شیاف زدم که بی تاثیر نبودن با شیاف ها دیگه خیلی راحت پا میشدم به بچم شیر میدادم وقتی ۱۲ ساعت شده بود
برا راه رفتن هم خیلی راحت پا شدم قدم زدم
همه چی برام خوب و راحت گذشت و خیلی خوشحال بودم که سزارین شدم فقط اینکه سرمو تکون داده بودم و همین شد بلای جونم تا یه هفته درگیرش بودم و مایعات خیلی مصرف میکردم و کاپو می‌خوردم بعد یه هفته خوب شدم خداروشکر
در کل برا من میدونم آدم زایمان طبیعی نبودم که خداروشکر میکنم سزارین شدم ایشالا زایمان های بعدیم هم همینطور راحت و آسون باشه برام...🙏🏻🌱