ساعت ۹ و ۱۰ دیقه شب فرشته کوچولو به دنیا اومد و یکم بعد کارای بخیه من تموم شد و رفتم تو ریکاوری که باید نیم ساعت تا ۴۰ دیقه میموندم و اونجا من لرز زایمان گرفتم .....🫠🫠
تماااام تنم میلرزیییید... شدیییید
اول فکر کردن سردمه دوتا پتو انداختن روم و من همچناان مث چی میلرزیدم بعد گفتم توروخدا این پتوهارو از قفسه سینم بروارین من همینجوری بخاطر اون بی حسی قفسه سینم سنگینه دارم خفه میشم هیچی دیگه تا بخش بیام همینجوری میلرزیدممم عجییییب....
بعدش تا ۱۲ ساعت باید صاف میخوابیدم و هیچی نمیخورم و من از گشنگیییی داشتم‌میمردم😂😂🤦‍♀️
فرداش هم ساعت ۱۰ بهم اجازه دادن اول چنتا لیوان مایعات بخورم بعدش بشینم اگر سرگیجه نداشتم بایدراه برم🫠🫠
من پمپ درد گرفته بودم و چقدددر خوبههه
وارد اتاق که شدم یه خدماتی اومد زیرم رو عوض کنه و همون جا دوتا شیاف برام گذاشت که همراه پمپ درد واقعا دردام قابل تحمل بودن.... برای راه رفتن هم یه دفه بلند نشدم قبلش کم کم تخت رو اوردم بالا حالت نشسته کردم و بعد اروم بلند شدم
سخت بود واقعا و دردناک ولی میگم با پمپ یکم گریه ناقابل میشد تحملش کرد😅😅
سرویس رفتن یکم سخت بود
من تماام دردم سمت چپم بود انگار سمت راست اصلا هیچی نبود فقطط سمت چپ جای عملم خییلی درد میکرد ‌که هنوزم هی میگیره بعضی وقتا و اذیت میکنه هنوزم بخیه هامو نکشیدم ولی خیلی بهترم
از خوبی پمپ درد اینقد بگم که من ۲۴ شاعت بعد عمل بیمارستان بودم و عصر روز بعد عملم پمپ درد رو قطع کردم چون بچه از صبح اصلا بیدار نمیشد شیر بخوره و چنتا پرستار گفتن بخاطر مخدر تو پمپ درده که از طریق شیرت رو بچه اثر میزاره و بعد قطع کردنشش.... یعنی سر هرر بار بلند شدن مییمردم جوری که اولین بلند شدنم در برابرش اصلا چیزی نبود....🫠🫠🫠

۳ پاسخ

مبارکت باشه عزیزم ان شاالله قدمش پر از خیر و برکت

هزینه پمپ درد چقدر بود؟

من سزارین اختیاری انجام میدم ترسیدم😢یوقت پشیمون نشم😢

سوال های مرتبط

مامان هیرمان🩵 مامان هیرمان🩵 روزهای ابتدایی تولد
✔️تجربه زایمان سزارین✔️
✔️پارت دوم✔️

بردنش روی تخت کنارم تمیز کردن و اوردن کنار صورتم یه عروسک سفید برفی بود نمیدونم چی زدن تو سرمم ولی اینجا ها داشتم خواب میرفتم خلاصه بیدارشدم دیدم عملم تموم شده بخیه هامم زده بود دکترم و خدافظی کرد رفت. منو بردن تو ریکاوری حدود ۳۰ دقیقه اونجا بودم و بعدش منتقل کردنم به بخش. ماساژ رحمی هم همونجا تو اتاق عمل انجام دادن اصلا توی ریکاوری و بخش انجام ندادن. توی بخش که اومدم تا ۳ ساعت بعدش بی حس بودم بعد کم کم بی حسی رفت و کم کم دردا میومد سراغم اومدن مسکن زدن پمپ درد هم نگرفتم حقیقتا فراموش کردم. دردش زیاد بود خودم از خونه شیاف برده بودم همسرم گذاشت برام ۲ تا. من ۱۲ ظهر از اتاق عمل اومدم بیرون تا اخر شب ساعت ۱۲شب اومدن گفتن باید بلند شی راه بری سوند هم بکشیم کشیدن سوند هم مثل وصل کردنش در حد یه سوزش ریز بود و با کمک پرستار بلند شدم برعکس یسریا که میگفتن اولین راه رفتن سخت بود برای من اصلا سخت نبود یکم درد داشت ولی قابل تحمل بود اصلا اون چیزی که میگفتن نبود چند قدم راه رفتم و اومدم روی تخت اذیتی من بیشتر از این پهلو به اون پهلو شدن بود. بعد راه رفتن شکر خدا دردام کم شد تاساعت های ۳ شب درد داشتم بعدش دیگه خیلی کم شد دردم و صبح اصلا درد زیادی نداشتم قابل تحمل بود اینم بگم من خودم شیاف برده بودم و هر ۵ ساعت دوتا برام میذاشت همسرم و مادرم. صبحونه و شام هم ندادن بهم گفتن فقط چای نبات و مایعات بخور یکم گرسنگی بد بود برای منِ شکمو.
مامان اورهان 🐣🧿 مامان اورهان 🐣🧿 ۴ ماهگی
تجربه سزارین پارت دوم

بعدش اومدن بردنم سمت اتاق عمل جلو در خانوادمو دیدم و خداحافظی کردم 🥺 ( اون لحظه برای همتون دعا کردم واقعا ) داخل اتاق عمل خیلی سرده کل بدنم داشت میلرزید دکتر بیهوشی پرسید بی حسی میخوای یا بیهوشی ؟منم سپردم به خودشون اونام گفتن استرست بالاست بدنت داره میلرزه بهتره بیهوش بشی خلاصه بیهوشم کردن یهو با درد وحشتناکی از زیر سینم تا پایین پاهام بیدار شدم همچنان داخل ریکاوری تو خواب و بیداری بودم که دیدم بچه رو اوردم گذاشتن رو سینم وقتی مک زد انگار واقعا یکی از اعضای بدنمو دوباره چسبوندن بهم 🥺 شروع کردم به گریه کردن بعد بردنم بخش خیلی درد داشتم همش گریه میکردم چون بیهوش شده بودم یکم خوابیدم بیدار که شدم دردم خیلی کمتر شده بود ( پمپ درد داشتم ) پمپ درد خیلی خوبه حتما بگیرید من شیاف و فردای عمل گذاشتم . فردای عمل پمپم که تموم شده بود دردم بیشتر شد که شیاف دادن بهم
قبل از بلند شدنم دو تا شیاف بزارید بعد چند دقیقه بلند شید ( من بلند شدنی زیاد درد نداشتم فقط نمیتونستم صاف راه برم انگار کمرم قفل شده بود )
#سزارین
مامان نورا✨🥹😍 مامان نورا✨🥹😍 ۱ ماهگی
مامانا تجربمو از زایمان سزارین خاسته بودین گفتم بگم..من از اولش طبیعی میخاستم ولی هفته ۳۶ نظرم عوض شد یکم انقباض داشتم چن ساعت نتونستم تحمل کنم بخاطر همین رفتم سزارین اختیاری.صب ساعت ۸ بردنم اتاق عمل رضایت شخصی پمپ بی دردی رو ازم گرفتن و من با تموم استرس راهی اتاق شدم🙂از امپول بی حسی خیلییییی میترسیدم بدنم افتاده بود ب لرزه ولی واقعاااااااااااا درد نداشت اصلا حسش نکردم زود پاهام بی حس شدن بعدش دکتر اومد اصلا هیچی حس نمیکردم ساعت ۸ و ۲۰ دقیقه دخترم ب دنیا اومد همون لحظه همه رو دعا کردم خبلی قشنگه ب تموم درداش می ارزید 🥹و دکتر مشغول بخیه زدن شد بعدش بردنم ریکاوری 🥲فعلا درد نداشتم فقط میلرزیدم و سردم بود بعدش ک رفتم بخش بعد دو ساعت دردام شروع شد با وجود پمپ غیر قابل تحمل بود دردا خیلیییی درد داشتم شیاف نمیدادن میگفتن پمپ باید تموم شه تا تموم شدن اون ساعت شد ۱۲ شب و من فقط درد میکشیدم...شیاف گذاشتم یکم بهتر شدم واییییی امان از اولین راه رفتن🤦‍♀️مردم زنده شدم خیلی بده حس میکردم الان میمیرم💔بعد سع چهار بار راه رفتن همون دردا بود بعدش کم شد فقط ب زور شیاف موندم خیلی ارومم میکرد..ولی بازم برگردم عقب انتخابم سزارینه دردش همون دو روز
اول بود بعدش خیلی اوکی میشی الان بهترم خدارو شکر..هزینه کل عملم شد ۳۵ تومن.الانم خداروشکر هم من خوبم هم دخملم🤲🏼😍فقط دخترم یکم زردی داره گذاشتیم دستگاه ایشالله بره🥲