۴ پاسخ

کاش همین اندازه ب فکر پسراش بود ب فکر منم بود
یه وقتایی فک میکنم منو نمیخواد واقعا مث پروانه دور سر پسراش و زن داداش کوچیکه و بچه هاشه

من دیدم هیچکس نیست جز خدا دستمو بگیره دیگه توقعی از کسی ندارم 😔

عیبی نداره سعی کن رو پا خودت واستی

مامانا نمیدونم بعضی وقتا چیشون میشه انگار مغزشون کوچیک میشه عقلشون نمیکشه دیگه نمیفهمم چی میشه. منم امروز مامانم اعصابمو بهم ریخت. ۲شب پیش رفتم دکتر فشارم بالا بود نزدیک بود بستریم کنن ک دیگه ازمایشم مشکل نداشت با رضایت خودم اومدم شهرستان خونمون بعد مامانم نیومد همون کرمان موند ک بره مهمونی. اصلا بفکر من نیس نمیدونم چرا منم انقد ازش توقع دارم ک همش کنارم باشه من تک فرزندم و اولین بارداریمه دلم میخواد حواسش بهم باشه اما اصلا براش مهم نیست امروز بهش گفتم ک تو نمیبینی من حالم خوش نیس میگه من چیکارکنم برات بخوای بمیری هم من ک نمیتونم کاری کنم برات. دلم شکست ولی ب رو خودم نیاوردم از خدا خواستم توقعمو از ادما صفر صفر کنه

سوال های مرتبط