سختترین شب من وقتی بود که جواب ازمایش پسرم اومد
انگار دیگه صبحی نبود

مامان مانیار جان من خیلی شبای بدی داشتم جوری ک سه روز طول می‌کشید صب بشه ولی خب من سگ جون تر این حرفا بودم وقتی صب پا میشد نقابم میزدم دوباره ادامه دادم راستش تعداد شبای ک تا صب ۱۰ بار مردم از دستم در رفته ولی خوب ..🥲خدا ب بعضیا صبر بیش از حد میده با مشکلات زیاد و حکمتش نمیدونم

با خواهرم باردار بودیم اون بعد15 سال، هفت ماهش بود بچش سقط شد خیلی شبای سختی بود اونم با وضعیت من... دعا کنین باردارشع دوباره..
آزمایش چی عزیزم ؟؟ انشاالله بخیر بگذره براتون

از کجا متوجه شدی

ختنه کردنش😐 و واکسن زدنش

چ شبای بدی داشتم بعد شتواسنجی پسرم که گفتن ناشنواست دنیا برام بی معنی شد

جواب ازمایشش چی بود عزیزم؟

شبی بود که خبر فوت داداشم به گوشم رسید خیلی سخت بود خیلی 😭

شبی که فهمیدم بابام دیگه خوب نمیشه...😔

شبی که خبر فوت داداشمو دادن

هرشب.
بگو کدوم روز با خیال راحت خوابیدی

شبی بچم جلو چشمم نفسش رفت کبود شد خشک شد بهش اکسیژن وصل کردن گفتن اسپیره کرده و تشنج 🥲💔

خیلی شبا اما الان شبی ک بچم زود به دنیا اومد تو ذهنم اومد خیلی شب بدی بود خیلی همه بچهاشون کنارشون خواب بودن و من فقط تا صبح اشک ریختم

وای چه شب های گذروندم خدا نصیب هیچ کسی نکنه 😔ولی میگذره اما فراموش نمیشه شاید با شیرین کارهای بچه هامون یادمون بره ولی گاهی یاد ادم میفته

چیشده عزیزم

منم شبای سخت زیادی داشتم همش گذشت بجز یکی تمام دنیامو دگرگون کرد انگاری که همون شب روحم مرد جسمم موند با تمام درداش موند
ولی خدا بزرگه نترس اونم میگذره
بعضی وقتا فکر میکنم که خدا همش داره امتحانمون میکنه میخواد ببینه ما چقدر لیاقت داریم چقدر سختیم چقدر میتونیم طاقت بیارم
اینا همش پاداش داره همش ثواب داره هیچ نگران نباش

چیسده گلم

چه آزمایشی عزیزم جریان چیه البته فضولی نباشه ...؟