میگم شماهم اینجوری هستید یا فقد من انقد دیوونه ی بچه داریو پسرم هستم🥹؟ ۲۱ ماهشه هنوز وقتی توخونه میدوعه اینور اونور باخودم میگم خدایا ینی این مال منه؟ صبا ک بیدار میشم چشمم میخوره بهش میگم عه من یه جوجه کوچولو دارم تو زندگیم خدایا چقد ناز خوابیده خدایا ینی این مال منه؟ وقتایی ک کاملا یهویی بدو بدو میاد سمتم بغلم میکنه بوسم می‌کنه نازم می‌کنه و میره باز باخودم میگم این بغلوبوسا یه مزه ی عجیبو خوشمزه ای داره چطور من لایق این محبتا شدم؟ ۲۱ ماه گذشته هنوز باور نکردم ک من مادره یه پسر قشنگو گوگولی هستم بشدت وابستشم بشدت از همه ی آدمایی ک تو زندگیم دارم بیشتر دوسش دارم نمیدونم خدارو چجوری شاکر باشم من هر دقیقه ک تو صورتش نگاه میکنم ازته دلم میگم خدایا مرسی بابت این هدیه قشنگت مرسی که یکی از فرشته هاتو دست من سپردی خدا همه ی کوچولوهارو حفظ کنه و خدا به اونایی ک چشم انتظارن انشاالله هرچه زودتر یکی دیگه از فرشته هاشو بهشون هدیه بده و انشاالله هیچ بچه ای هیچوقت هیچ جا تو بستر بیماری نباشه 🥺❤️❤️

تصویر
۱۱ پاسخ

😭😭😭گریه م گرفت

چقدر مامان خوب و مهربونی هستی
ذوق کردم

میدونی شادی جان ما هممون همین حسو داریم مادرشدن بهترین تجربه زندگیمونه ولی من بعضی وقتا دخترم خیلی خیلیییی اذیتم میکنه دیگه واقعان عصبی میشم داد میرنم سرش ولی خودم خیلی ناراحت میشم میگم بچه مگه چه گناهی کرده که بخوام سرش داد بزنم ولی بعضی موقع ها واقعان دست خودم نیس

منم بعضی وقتا ها فقط بعضی وقتا
تو دلم میگم این بچهای منن ، باورم نمیشه ، و خداروشکر میکنم بخاطر شون

منم همش میگم مامان این پسر منه

اره بخدا منم مثل تو دیونه شدم حالا من میگم چیزیش نشه دور از جونش بلای به سرش نیاد با خودم میگم جنگ نشه بمونیم زیر آوار یا به سرش نگاه میکنم میگم چرا اینجای سرش برآمدگی داره نکنه خطر داره شوهرممم دیوانه کردم بعد میگم پس اینایی که چند تا دارن چی می‌کشن

من که دیوونه شدم از بس دوسش دارم🥺🥺🥺یعنی بعضی وقتها نمی‌دونم باید چجوری احساساتم کنترل کنم جیغ میزنم 😂

اره من وقتی باردار بودم میگفتم دنیا بیاد این حس دیگه از بین میره ولی ۲۰ ماهشه هنوزم هربار نگاش میکنم میگم برگاممم من واقعا مامان شدم این بچه منه😂

خیلی نوشته ات به دلم نشست
منم دخترم رو خیلی دوست دارم
گاهی خیلی بهانه گیری می‌کنه بعد موقع و من از کوره در میرم
و بعدش دلم میخواد بمیرم تا دخترم راحت شه
دختر من یه دختر آروم و باهوشه ک گاهی اوقات می‌تونه با غذا نخوردنش منو تا مرز دیوونگی ببره
خیلی قشنگ ابراز محبت می‌کنه و منم وقتی میبینمش عشق میکنم
‌ و میترسم که یه روزی باردار بشم و با زایمانم از دخترم دور بشم

منم هرروز بهش میگم تو تو دل من بودی ؟😂🥰😍واقعا هزاران بار شکر الهی بتونیم باایمان و آگاه تربیت کنیم

احساست عالیه ستودنی هست همیشه اینجوری زنده و شاکر باش عالی هستی باید برای همه نعمتها حتی نفس دیدن شنیدن خودمون هم همینجوری شاد و شاکر باشیم لذت بردم

سوال های مرتبط

مامان پسرکم مامان پسرکم ۱ سالگی
سلام خاهرا وقت دارین یکم دردل کنیم حرف بزنیم البته ک این تاپیک موقتیه پاکش میکنم میگم این چجور حکمتیه چ مصلحتیه ک خدا در نظر گرفته یعنی واسه ازمایشمونه اینکه صبرمون چقدره یا چیو من سردر نمیارم دلم له له میزنه واسه اینکه دختر داشته باشم ولی چندین ماهه التماس خدارو میکنم اول اینکه هیچوقتتت بچه دار نشم دوم اینکه هیچوقت دختر دار نشم نمیدونم شاید گناه مرتکب میشم با این دعاهام ولی زندگی خودمو میبینم و بقیه رو میگم خدایا یک عمرررررر یک عمر واسه دخترت زحمت بکش وقتی بدنیا میاد شب تا صبح بیدار بمونی تعداد نفساشو میشماری نکنه جوجه کوچولوم نفس نکشه تا ۲سالگی مث چی مواظبشی ب خودش اسیب نزنه😭😭۱۲سااااال خدا شاهده مامانم هررررروز صبح زود پاشده نون تازه گرفته واسه صبحونه بابام با کار کشاورزی تو باغ ی عمر جون کنده تو برف زمستون تو اتیش تابستون جون کنده مریض میشیم تا صبح بالا سرمون هستن نهایت تلاش واسه بهترین لباس خوراک از گل نازکتر نمیگن بهمون ۲۰سااااال همه چیت دخترت همه چیییت😭😭😭😭اونوقت ی بلانسبت ی حیوون ی بی همه چیز بیاد دخترتو ببره مثلا خونه بخت دست دخترت دوردونتو بزاری تو دست ی پسر بی همه چیز با خودت بگی این پسر نکنه ب دخترم حرف بزنه ای خدا تصورشم برام درداوره ی عمر زحمت دخترمو بکشم بعد ک شوهر کرد شوهره نزاره برم دخترمو ببینم😭دختری ک دست ب سیاهو سفید نمیزد بره تو مزرعه شوهرش کارکنه با ی بچه کوچیک حرف بخوره بگه پدرت گدازاده بوده مادرت خراب بوده این چ مصلحتیه من از ازدواجم ک هیچ از بدنیا اومدنم پشیمونم😭زندگیم جوریه میگم خدایا قسمت میدم ب بزرگیت عمر منو کوتاه کن ی هفته اومدم خونه مادرشوهرم بهم دستور میده میگه تا وقتی اینجاییم وظیفته برای مامانبزرگم شامو ناهار ببری