سلام خاهرا وقت دارین یکم دردل کنیم حرف بزنیم البته ک این تاپیک موقتیه پاکش میکنم میگم این چجور حکمتیه چ مصلحتیه ک خدا در نظر گرفته یعنی واسه ازمایشمونه اینکه صبرمون چقدره یا چیو من سردر نمیارم دلم له له میزنه واسه اینکه دختر داشته باشم ولی چندین ماهه التماس خدارو میکنم اول اینکه هیچوقتتت بچه دار نشم دوم اینکه هیچوقت دختر دار نشم نمیدونم شاید گناه مرتکب میشم با این دعاهام ولی زندگی خودمو میبینم و بقیه رو میگم خدایا یک عمرررررر یک عمر واسه دخترت زحمت بکش وقتی بدنیا میاد شب تا صبح بیدار بمونی تعداد نفساشو میشماری نکنه جوجه کوچولوم نفس نکشه تا ۲سالگی مث چی مواظبشی ب خودش اسیب نزنه😭😭۱۲سااااال خدا شاهده مامانم هررررروز صبح زود پاشده نون تازه گرفته واسه صبحونه بابام با کار کشاورزی تو باغ ی عمر جون کنده تو برف زمستون تو اتیش تابستون جون کنده مریض میشیم تا صبح بالا سرمون هستن نهایت تلاش واسه بهترین لباس خوراک از گل نازکتر نمیگن بهمون ۲۰سااااال همه چیت دخترت همه چیییت😭😭😭😭اونوقت ی بلانسبت ی حیوون ی بی همه چیز بیاد دخترتو ببره مثلا خونه بخت دست دخترت دوردونتو بزاری تو دست ی پسر بی همه چیز با خودت بگی این پسر نکنه ب دخترم حرف بزنه ای خدا تصورشم برام درداوره ی عمر زحمت دخترمو بکشم بعد ک شوهر کرد شوهره نزاره برم دخترمو ببینم😭دختری ک دست ب سیاهو سفید نمیزد بره تو مزرعه شوهرش کارکنه با ی بچه کوچیک حرف بخوره بگه پدرت گدازاده بوده مادرت خراب بوده این چ مصلحتیه من از ازدواجم ک هیچ از بدنیا اومدنم پشیمونم😭زندگیم جوریه میگم خدایا قسمت میدم ب بزرگیت عمر منو کوتاه کن ی هفته اومدم خونه مادرشوهرم بهم دستور میده میگه تا وقتی اینجاییم وظیفته برای مامانبزرگم شامو ناهار ببری

۷ پاسخ

دیونه نشو پاشو برو خونه بابات این بدبختیو تحمل میکنی ک چی بشه کسیم قدرنمیدونه هی باید بسوزی اخرم خودت ویر میشی و توسری خور اون بچم بزرگ بشه یکی شبیه باباش میشه فوقش اولا پاشو برو بمون خونه بابات یه چندهفته بمونی بخدا مث سگ پشیمون میشه برمیگرده ادم میشه اگ نشد درحد طلاقم برو چون فک میکنه برمیگردی وقتی جدی دید داری جدامیشی ببین دوباره میاد باهات خوب میشه

سلام درکت میکنم سخته واقعا ،گاهی اوقات من میگم سرنوشته قسمته برای اینکه خودمو اروم کنم ولی از بی عقلی خودمون و سادگی خودمونه همچین ادمای از پیشانیمون در میاد
خدانگذره ازادمای که هرساعت هردقیقه ادمو عذاب میدن با رفتار و کاراشون
خدا بهت صبربده الهی مشکلت حل بشه برای منم همینطور
بسپارخدا خودش یکجای حالشونو میگیره که خودشون انتظار نداشته باشن
من حلالشون نمیکنم خداسربچه هاش بیاد هرروز عذاب بکشن مثل من

از نظر من جدایی واسم زندگی میشه البته تا وقتی بچه ها کوچیکن نمیتونم

خدا طلاق و واسه چی حلال کرده پس؟

عزیزم رفتن من هم با نرفتن هیچ فرقی نداره بعد از برگشتن از خونه پدر جنان دعوایی داریم اون سرش ناپیدا ،خواهرات خرابن ،آبرومو تو این شهر بردی ،لیست ۵۳ نفره از مردایی دارم که باهاشون ارتباط داشتی ،یعنی یه توهمهایی میزنه که به عقل جن هم نمیاد

ازدواجتون سنتی بوده؟ یا خودت عاشق شدی؟
سخت نگیر عزیزم میگذره
اونام تاوان اعمالشون رو میدن
سعی کن پسرت رو خوب بزرگ کنی که دختر مردم رو اذیت نکنه

خدا بهت صبر بده خواهر دقیقا درد دل من
حالا من ۱۵ سالگی بابام فوت کرد مادرم منو مدرسه دانشگاه الان پنج ساله ازش دورم خستم خسته فقط تو این درد رو نداره گلم

سوال های مرتبط

مامان تربچه مامان تربچه ۱ سالگی
مامانا خیلی دلم برای این روزای نویان تنگ میشه همیشه ی بغض تو گلومه این سنشو خیلی دوست دارم خیلی داره زود میگذره الان میبرمش بیرون هر روز کل خیابونمون دیونه نویانن ی جوری قوربون صدقش میرم دوسش دارن امروز رفتیم بیرون سر کوچمون ی دختره با مادرش دستفروشن خیلی نویانو دوست دارن صدام کردن ی شلوارک بهش دادن گفت میخوام براش ی شلوار کردیم بدوزم هر کار کردم پولشو نگرفت برای این روزا ک همه جذب با مزه بازیشو خوشگلیش میشن دلم تنگ میشه دوست دارم ساعتها وایسم نگاش کنم باورم نمیشه بچه ب این عزیزی برا منه داره میشه دوسالش هم خوشحالم هم ناراحت میدونم ی روزی بزرگ بشه میشینمو ب این روزا با دلتنگی خیلی زیاد فکر میکنم الهی دردش ب جون ی جوری دیونشم ک حد نداره مثل دیونه ها شدم از شدت دوستداشتنش جوری ک ی ساعت ی ساعت میشینم فقط زل میزنم نگاش میکنم بوش میکنم حتی لباساشو میرم بو میکنم اصلا اصلا نمیدونم چ جوری توضیح بدم میدونم همه بچه هاشونو دوست دارن ولی هر کس منو از نزدیک میبینه میفهمه ک من چقدر دیونه نویانم خدا کنه بچه های همه سلامت باشن نویان منم خدا برام حفظش کنه