۴ پاسخ

هعی مامان منم همین جوره
البته داداش کوچیک دارم

خدایا شکرت بابت مامان مهربونی که دارم
بخدا چاره نداره چون نفس بهم وابسته وگرنه نفس میبره کلا خونش داره

مادرشوهرت هم نمیگیره؟

مامانت سنش زیاده؟؟؟

سوال های مرتبط

مامان مو فرفری جان مامان مو فرفری جان ۱ سالگی
شما هم از مامانا دارین
خیلی ناراحتم هر وقت کار داره نیم ساعت ی ساعت مونده زنگ میزنه منو ببر اینجا اونجا ببر بیار....از صبح مثلا نمیگ می‌ترسه من نهار برم ......
بابا م این مدلی نیست ولی رفتار های مامانم خیلی ناراحتم می‌کنه حیف ک خواهر و کسی ندارم بچمو نگ دارن وگرنه ی روزم دلم نمیخاد برم اونجا
بعد هر وقت میگم بچه رو داری برم دندون پزشکی یا ترمیم ناخن مقلطه می‌کنه من کار دارم زندگی دارم از داداشم میپرسم میگ گرفته خوابیده
ی دور بابام دلش واسه بچم تنگ شد اصرار کرد ک پیش ما بمونه این داشت خودشو جر میداد من خسته شدم میگ بیار نگ نمیداره ک
گفتم شاید گرونی و سخته چند دور ک می‌رفتیم اونجا برنج و خورشت مون. میبرم همش همیشههههه ها ب بابامم نمیگ من میبرم حتا بیشتر از خودمون میبرم ولی باز
ی کاری داره زودتر نمیگ ک فقط کار خودش انجام بده نکنه ما زودتر بریم ناهار بریم
حتا چند بار کار داشت گفتم زودتر میگفتی من میرم خونه مادرشوهرم نمیتونم اونجا باز بیام بچه لج کرد خا خونه نگ دار انقد اینور اونور میری خونه عادتش بده منظورش اینه بشین خونت زیاد خونه ما هم نیا .....
بهش گفتم من خونه مادرشوهرممم میرم تو اذیت میشی؟؟؟
مامان پسرکم مامان پسرکم ۱ سالگی
سلام خاهرا وقت دارین یکم دردل کنیم حرف بزنیم البته ک این تاپیک موقتیه پاکش میکنم میگم این چجور حکمتیه چ مصلحتیه ک خدا در نظر گرفته یعنی واسه ازمایشمونه اینکه صبرمون چقدره یا چیو من سردر نمیارم دلم له له میزنه واسه اینکه دختر داشته باشم ولی چندین ماهه التماس خدارو میکنم اول اینکه هیچوقتتت بچه دار نشم دوم اینکه هیچوقت دختر دار نشم نمیدونم شاید گناه مرتکب میشم با این دعاهام ولی زندگی خودمو میبینم و بقیه رو میگم خدایا یک عمرررررر یک عمر واسه دخترت زحمت بکش وقتی بدنیا میاد شب تا صبح بیدار بمونی تعداد نفساشو میشماری نکنه جوجه کوچولوم نفس نکشه تا ۲سالگی مث چی مواظبشی ب خودش اسیب نزنه😭😭۱۲سااااال خدا شاهده مامانم هررررروز صبح زود پاشده نون تازه گرفته واسه صبحونه بابام با کار کشاورزی تو باغ ی عمر جون کنده تو برف زمستون تو اتیش تابستون جون کنده مریض میشیم تا صبح بالا سرمون هستن نهایت تلاش واسه بهترین لباس خوراک از گل نازکتر نمیگن بهمون ۲۰سااااال همه چیت دخترت همه چیییت😭😭😭😭اونوقت ی بلانسبت ی حیوون ی بی همه چیز بیاد دخترتو ببره مثلا خونه بخت دست دخترت دوردونتو بزاری تو دست ی پسر بی همه چیز با خودت بگی این پسر نکنه ب دخترم حرف بزنه ای خدا تصورشم برام درداوره ی عمر زحمت دخترمو بکشم بعد ک شوهر کرد شوهره نزاره برم دخترمو ببینم😭دختری ک دست ب سیاهو سفید نمیزد بره تو مزرعه شوهرش کارکنه با ی بچه کوچیک حرف بخوره بگه پدرت گدازاده بوده مادرت خراب بوده این چ مصلحتیه من از ازدواجم ک هیچ از بدنیا اومدنم پشیمونم😭زندگیم جوریه میگم خدایا قسمت میدم ب بزرگیت عمر منو کوتاه کن ی هفته اومدم خونه مادرشوهرم بهم دستور میده میگه تا وقتی اینجاییم وظیفته برای مامانبزرگم شامو ناهار ببری