چقد دلم گرفته خدا می‌دونه چقد سعی میکنم صبور باشم آروم باشم ب خودم امیدواری میدم چیه این زندگی
چرا آخه انقد سخته 🥲🥲🥲 چرا روی خوش نشون نمی‌ده
یک هفته س خاب ب این چشم نیومده
بچم مریض شد شوهرم دو روز نبود من تنها بودم
مامانم ک همش غررر میزنه واسه همین اصا نرفتم اونجا
موندم خونه ی چشم خون ی چشم اشک پدرم در اومد تا این بچه رو رو براه کنم
صبح بیدار شدم دیدم باز حال نداره هیچی نمیخوره
این غذا نخوردنش زندگی مو فنا میده
دوباره بردمش دکتر
خودمون ماشین نداشتیم ماشین بابام دم در مون بود
بردم تصادف هم کردم .... ههی این روزگارررررررر

اااخ مقصر خودت بودی؟

بزار غر بزنه مادرت بچت واجب تره حالا بچه چکارش شده؟صدقه بده اسپند دود کن

کاش این کار نمی کردی که خودت تنها بری
حالا مادرت هم غر بزنه
بایست کمک بگیری وقتی شوهرت نباشه

وای عزیزم چیزی تون‌نشد خب میگفتی بابات میبردتون

عزیزممممم چقدر سخت حالا تصادف در چه حد بود ؟ ماشین چقدر آسیب دید ؟