۴ پاسخ

یه خورده به خاطر به هم ریختگی هورمونات هست
ولی منم از وقتی حامله شدم همش میترسم به وقتی بچه به دنیا اومد از دخترم دور بشم یا ناخواسته کاری کنم حسودی کنه

وای خداروشکر کن ک مامانت هست بچه میره اونجا مگه مطمئن نیستی ب مامانت
بچه تو این سن هم تو خونه بند نمیشه شمام ک نمیتونی بازی کنی درست باهاش
بشین ریلکسیشن کن
ب وقتش اینقدر بچسبن بهت
من همش ارزوم بود مامانم بود میفرستا مشون اونجا
الکی برا خودت دل نگرانی درست نکن

بارداری هورمونا بهم میریزه طبیعیه عزیزم

دیشب پسر منم خونه مامانم رفت یکم‌ دلم گرفت ولی به ارامشش می ارزید😅😅

سوال های مرتبط

مامان شاهان و جانان مامان شاهان و جانان هفته بیستم بارداری
بچ ها من بخاطر قرص قند می‌خوردم افت قند می‌گرفتم و شدید علاعم داشتم رفتم دوهفته خون مامانم بعد متوجه شدم برا قرصه آمدم خونمون قرص و ول کردم جسمی خوب شدم ولی بعد دوهفته ک خون آمدم یهو از جمع دور شدم تک و تنها ت خونم با بچه 17ماهه داغون شدم گریه میکردم و خال بدی داشتم از تنهایی حس خفگی گرفتم باز رفتم خون مامانم بعد اونجا ک بودم حس میکنم از زندگی و شوهرم و خونم خیلی دور شدم خونمم ک میام حالم میگیره همش افسرده ام هنوز ب بعد زایمانم و بچه داری فک نمیکنم تا یادم میاد گریه ام میگیره من بعد شاهان یهو از خود قبلی خدم دور شدم تا آمدم عادت کنم ی بچه دیگ حس میکنم دیک برا خدم نیسم برا شوهرم وقت ندارم اصن برا زندگیم از تنهایی متنفرم همش میخام ت جمع باشم تا تنها میشم فکر و خیال میکنم گاهی خوشحالم گاهی ناراحت گاهی حس میکنم هیچی خوشحالم نمیکنه و گاهی حس میکنم شادم گاهی احساس مذخرف به زندگی دارم و از همه چی متنفرم گاهی نیسم طبیعیع؟ برا بارداریع؟بعد زایمان خوب میشم؟دارو داره؟