مامانا خیلی ناراحتم خیلی گریه کردم خیییلی شوهرم خیلی بیشعور هس دوسال پیش من باردار بودم با وجود اینکه من باردار بودم رفته بود پیش مامانش می‌گفت برای من دنبال یه زن باشین میخام بگیرم چقدر وقتی شنیدم ناراحت شدم گریه کردم آخر نتونست کاری که میخاد را انجام بده ولی من همیشه حواسم بهش هست همش حس میکنم این دنبال یه موقعیت هس که زن بگیره امشب باز یه کاری ازش سر زد که داغ دلم تازه شد بعدش نشستم گریه کردم گفتم چرا اینجوری می‌کنی منظورت چیه الکی میگه من اصلا تو فکرم نیس اینکار ها ولی دروغ میگه کلی گریه کردم ولی همش داشت با تمسخر ومغروری نگام میکرد اصلا سعی نکرد آرومم کنه تازه به خودش افتخارم میکرد نمی‌دونم چیکار کنم بخاطر بچه هام اگه نبود یه لحظه هم پیشش نمیمون م خدایا من چیکار کنم خیلی دلم گرفته الآنم که باردارم شما منو یکم راهنمایی کنید

وقتی میدونی اینجوریه چرا مجدد باردار شدی؟؟
بعدم ذات آدما هیچوقت عوض نمیشه چه با بچه چه بی بچه

وقتی می‌دیدی شوهرت اونجوریع برا چی دوباره حامله میشدی خاک تو سر همچین مردایی کنن بی عرضه های عالم اینا لیاقت پدر شدن ندارن بیخود یکی آوردی درد بکشی

حرفایی ک گفتم سخته انجام دادنش وقتی ببینی شوهرت دنبال زن دیگس اما مجبوری تحمل کنی و رو خودت فشار بیاری و رو خودت کار کنی ب خدا امید داشته باش و بسپر ب خودش انشالله درست میشه

همونجور ک دوستای دیگ گفته بعترین راه همینه ک دیگ اصلا جلوش ب روت نیاری و ب خودت برسی و بش محبت بیشتر کنی کاری کن ک بخواد سمت یکی دیگ بره با خودش بگه زن خودم از همه لحاظ محبت گرفته تا سرو وضعش و خوشکلیش از همه سره نتونه سمت بقیه بره بخاطر بچه هات زندگیتو ب چنگ بگیر نزار یک زن دیگ بخواد زندگیتو خراب کنه

به روش نیار که وقیح تر نشه.
الکی وانمود کن که باورش داری و بهش اعتماد داری و مرد زندگیه و تا همون حدی که بلدی به خودت برس.
کلش مجدد باردار نمیشدی واقعا

چرا میخواد زن بگیره؟

خودت میگی همش حواسم بهش بوده زیاد دور برش بودی فکر کرده خبری هست ببخشید خر زیاده
توام ب خودت برس بهش اهمیت نده اونم بعدا ب خودش میاد

باید ریشه یابی کنی ببینی مشکل از کجاس که ازت سرد شده

عزیزدلممم🥹خب قربونت بشم چرا قبل اینکه این کوچولو رو دوباره باردار بشی فکری واسش نکردی الان میخایی چیکار کنی؟چقدر ناراحت شدم ایشالله خدا به شوهرت ی عقلی بده به واسطه این کوچولو بی گناهم زندگیتون از این رو به اون رو بشه😔❤️

دیگ مگ با محبت و زبون بازی اونو بکشی سمت خودت و کاری کنی ک از فکر زن دیگ در بیاد زیاد ب ظاهرت برس و بش محبت بیشتر کن شیفتت بشه بیشتر

ولش کن اهمیت نده بهش
شوهرت چند سالشه ؟

واسه چی میخواد زن بگیره؟؟؟

اول این ک بنظرم‌چیزی ازش میفهمی اصلا به روش نیار چون دوبار انکار میکنه اخرش دگ رک همون کارو انجام میده بدون هیچ استرسی
بعدشم حتما برو‌مشاوره تا راهنماییت کنن اینجوری ک‌نمیشه همش تو استرس باشی
شاید بودن تو اون خونه اتفاق اسیبی باشه برای اینده بچه هات باید بری مشاوره تا بدونی راه درست چیه

چند ساله ازدواج کردی؟ چرا باید فکر زن جدید باشه مشکلی دارین باهم؟