سلام مامانای گل تصمیم گرفتم تجربمو از بارداری و زایمانم براتون بگم.همین اول بگم که لطفا پیش دکتر آتوسا اعتمادی فر نرید همین خانوم با بیخیالیاش باعث شد بچه من بره دستگاه.عفونت ادراری منو درمان نکرد هفته های آخر فشار خونم رفته بود بالا ۱۴ روی ۹ بهش میگفتم فشارم بالا هست میگفت نه خوبه. دیدم فشارم نمیاد پایین ۲ هفته فشارم بالا بود دکترمو عوض کردم رفتم پیش زهرا انصاری اول گفت قبولت نمیکنم فشارت بالاست واسه من مسولیته بعد خودش گفت بیا ۱۰ روز فلان دارو و آمپولا رو استفاده کن اگر خوب شدی من زایمانت میکنم. ۱۰ روز استفاده کردم فشارم خوب شد دوباره روز زایمان فشارم رفت بالا شد ۱۴ روی ۹. دیگه ۳۶ هفته و ۵ روز سزارین شدم ولی بچم رفت دستگاه.اونجا ۳۵ هفته هم من دیدم که زایمان کرد و بچش نرفت دستگاه. بعد که جویا شدم فهمیدم دلیلش عفونت ادراری بوده که اعتمادی فر درمانش نکرد و زد به بی خیالی. خداروشکر عوضش کردم وگرنه معلوم نبود اون فشار چی به سر بچم میورد. هنوزم آثار فشار روحی ان آی سیو از قلبم پاک نشده و سنگینی میکنه.خیلی ناراحتم هنوز.

۳ پاسخ

زهراانصاری خوب بود برا زایمان؟بخیه هاتو خوب زده؟
کدوم بیمارستان زایمانت کردوهزینش چقدرشد

دکتر منم اعتمادی فر بود خیلی ازش راضی بودم خیلی دوسش داشتم دیگه بعدی رو پیشش نمیرم

برو خدا رو شکر کن نجف اباد یه خانم فشارش میره بالا وهر چی دکترش میگه مواظب باش اگه فشارت رفت بالا سریع بیا بیمارستان زایمان ات کنم اونم نرفته تا اینکه شوهرش میاد به زور می‌برد اش بیمارستان وبعد چند دقیقه میره تو کما و......

سوال های مرتبط

مامان پناه🍒 مامان پناه🍒 ۶ ماهگی
سلام از یک مادر نادان و نادم به بقیه مامانا😢
یعنی انقدررررر از خودم بدم اومد آنقدر از مادرانگی کردنم بدم اومد که حد نداره یعنی 1 هفته با دیدن پناه به خودم لعنت فرستادم😭
الانم اومدم به اونایی که مثل خودم مامان اولی هستن یک چیزی رو بگم که بعید میدونم کسی بجز من خنگ اینو ندونه اما میگم که خیالم راحت بشه یک مامان دیگه از سر ذوق این کارو نکنه 😔
(در جریانید دوستام که من با مشورت پزشک کمکی رو واسه پناه شروع کردم) آقا هفته اول لعاب برنج خورد اوکی بود هفته دوم برای شروع فرنی روز اول صبح براش فرنی درست کردم بچم خورد و چون دوباره هم میخواست من بهش بیشتر از 5 قاشق دادم اونم میخورد لازم به ذکر که لعاب برنج رو روز 6و7 نصف کاسه کودک میخورد منم چون با مغز فندقیم فکر میکردم لعاب برنج هم مثل فرنی هست فرنی رو کمی بیشتر از حد تست دادم چشمتون روز بد نبینه دوستان پناه اون روز معدش سنگین شد و مدام بالا میاورد حتی از بینی تاحالا اصلا از بینی بالا میاورد که اما با سهل انگاری بنده بچم رفلاکسش دوباره برگشت شیر خوردنش کم شد مدام اذیت بود الان 9 روز از اون روز مزخرف میگذره که کمی بهتره و من به دکترش گفتم گفت فرنی اصلا مثل لعاب برنج نیست چون فرنی خود دونه های برنج هست و هضمش سخت تره و سنگین تره به همین خاطر باید روز اول با 1 الی 2 قاشق شروع میکردی و رفته رفته حجمشو زیاد میکردی که معدش عادت کنه🤦🏾خلاصه که گفت 1 هفته کمکی رو قطع کن تا گوارشش بهتر بشه منم 8 روز صبر کردم امروز با ترس و لرز 1 قاشق بهش دادم خداروشکر که تا الان خوب بوده فردا میکنم 2 قاشق
اومدم اینو بگم که حداقل گفته باشم یه مامان دیگه اشتباه منو نکنه
مامان ماهلین🌙🤍
💠 مامان ماهلین🌙🤍 💠 ۶ ماهگی
بعد ۴ ماه میخوام تجربه زایمانمو بگم انقدر سختی کشیدم که تا الان دلم نمیخواست حتی تعریف کنم 💔
من بارداری پر خطر بودم هم اسپرین میخوردم هم روزی یه امپول انوکساپارین دور شکمم میزدم
۳۶ هفته بودم که از بهداشت زنگ زدن بیا برای چکاب
از یه هفته قبلشم پاهام ورم کرده بود البته اطرافیان میگفتن طبیعیه ... همشم علائم بی حالی سرگیجه و تاری دید داشتم نگو فشارم بالا بوده (و من فکر میکردم افت فشار دارم اب قند میخوردم ک فشارو بد تر میبره بالا🤦🏻‍♀️💔)
خلاصه تا رفتم دوکتر اونجا منو معاینه میکرد گفت چرا پاهات انقد ورم کرده ؟ تاری دید اینا ک نداری؟ گفتم چرا دارم
سری یه کاغذ امضا کرد زنگ زد پدر شوهرم (تو روستاییم ) ک اب دستته بزار زمین اینو ببرین بیمارستان
دیگه بدو بدو رفتم خونه فوری ی دوش گرفتم رفتیم بیمارستان
اونجام فشارمو گرفتن ۱۴ بود
فرستادن سونو وزن بچه یکم بالا بود
دیگه دکترم گفت یه شب محض اطمینان بستریت میکنم
شب بود منم تو اتاق تنها یه سوندم بهم بسته بودن خیلی بی قرار بودم میگفتم صب بشه فرار کنم (سوند برای یه سرم ضد تشنج بود چون بهم داروی سولفات زده بودن فشارمو کنترل کنه ک اونم عوارضش تشنجه )
صب شد منم خوب بودم همین که دکترم اومد بالا سرم مرخصم کنه اقا چشمتون روز بد نبینه باز فشارم رفت بالا سرگیجه تاری دید افت ضربان فشارمو گرفتن ۱۷ بود
دکترم گفت زنگ بزن شوهرت بیاد امضا کنه میبریمت سزارین فشارت بالاعه با قرصم نمیاد پایین برا بچه و خودت ضرر داره ...
شوهرم با بدبختی اومد امضا کرد طفلک (سرطان خون داره )
دیگه بردن اتاق عمل منم ک خیلییییی استرس داشتم بیش از حد فقط میلرزیدم نگو تا اینجا روزای خوبم بوده سختیا بعد اینه ....
ادامه تایپیک بعد
مامان سیدطاها مامان سیدطاها ۶ ماهگی
خانما پسرم چند روز پیش یعنی یکشنبه دوشنبه تو خونه خودمون همش عطسه میکرد بدنش هم گرم بود تبش میگرفتم تب نبود گرم بود مامانم هی گفت بیا خونمون بیا خونمون چون ابجیم خونه اوناست خودشون تهران میشن اومده شهر خودمون زایمان کنه تا ۱۰ روز دیگه وقتشه منم گفتم زایمان کنه یه مهمون اینا میخاد بیاد دیگه تا چند وقت دیگه هیچ نمیتونم درست حسابی همدیگرو ببینیم به شوهرم گقتم منو ببر چون مامانم هم از یه طرف میگفت بیا بیا من سه شنبه رفتم پسرم بازم بدنش گرم بود ولی پریشب سرفه کرد از دیروز تبش رفت ۳۸ ۳۹ درجه که خودم قبلش میدونستم استامینوفن برداشته بودم دادن بهش تا ۴ ساعت نشده باز تبش می‌رفت بالا به شوهرم گفتم گفت فردا میام دنبالتون امروز که جمعه هس دکتر مطب نیس گفتم باشه گفت امشبو یه جور سر کن تا صبح میام دنبالتون که بازم اگه تبش رفت بالا پیاز بزار ببینا تبش که بالا رفت هم استامینوفن دادم هم اینکه پیاز گذاشتم ببینم میاد پایین برعکس رفت بالا که زنگ زدم گفتم بیا دنبالم کلی گریه کردم ابجیم استرس گرفته بود میترسیدم خدای نکرده خیلی بالا تشنج کنه مامانم اینا ماشین ندارن بابام و داداشم سرکار بود بعد خودشون هم شهرستان میشن به بیمارستان کلینیک دسترسی نیس
مامان دیاکو مامان دیاکو ۱۱ ماهگی
سلام دوستان حدودا یک هفته پیش من پسرم تب کرد سه بار دکتر بردم مشکلمو گذاشتم خیلی ها اومدین راه حل گفتین بهم خیلی ممنونم ازتون .ولی بعد این که کلی تحقیق انجام دادم مشکل پسرم حل شد اومدم اینجا بگم برای مادرای استان گیلان
مادرا خیلی مواظب بچه هاتون باشید مثل این که داراکولا رفته بود داخل پوشک بچم و کل بدن بچمو زده بود برای همین پسرم تبش از ۳۸ پایین نمیومد قطره استامینوفن هم بالا میاورد من رفتم شیاف گرفتم گذاشتم اول هر ۴ ساعت بعد روز دوم ساعت رو طولانی کردم تا دو روز حموم نبردم بعد بردم ..هر پماد سوختگی داروی دست ساز هم زدم جواب گو نبود در اخر پماد کاناندولا زدم البته با هر بار پوشک عوض کردن با شامپو بچه شستم الان خداروشکر خوب شد پسرم گفتم اینو بذارم که خدای نکرده کسی مشکل منو داشت بدونه چیکار کنه و الکی به دکتر فوق تخصص و متخصص اعتماد نکنه خیلی زودتر بچم خوب میشد اگه دکتر نمیبردم .البته حتی یک روز هم بایولاکت رو عقب نندازید که سیستم ایمنی بچه پایین بیاد