۶ پاسخ

پس من قدر این روز و شبامو بدونم.شب تا دیروقت خواب نمیرم به جاش ظهر تا ۱۲ تخت میخوابم.بعدم سریع ناهار میذارم تا ۳ که شوهرم میاد همه چیز آمادس

منم همینم دنبال فرصتم که فقط بخابم دلم میخاد فرار کنم برم خونه مامانم دلم برا تنهاییام تنگ شده😂

من دو روزه اومدم خونه خودم اصلا به کارام نمی‌رسم بچم آرومه ولی مرتب شیر میخواد هی زیر سینه می‌خوابه بیدار میشه نمی‌رسم یه غذا بزارم

منم هنوز چای خشک هم نخوردم واقعا پسرم روانیم کرده اصلا درست شیر نمیخوره یعنی بهتره بگم از دیشب هرچی درست کردم ده بیست تا خورده واقعا دیگه رد دادم

منم ھمینم ک مےگے۔با این تفاوت ک شوھرمن نیستش۔ماموریتہ و دست تنھااام

من اینجور وقتا مستقیم شوهرمو بیدار نمی‌کنم
میرم سرویس یا آشپزخونه تا صدای نی‌نی دراد و شوهرمو بیدار کنه🫂

سوال های مرتبط