۲۹ پاسخ

واقعا این مادر شوهرارو باید خفه کرد

بگو میخواستیم از سلامت بچه مطمئن شیم

بگو منتظر بودم قلبش تشکیل بشه و جنسیتش معلوم.ک بیشتر چشم انتظاری نکشید برا دختر یا پسر بودنش

عزیزم شمابودی که ای وی اف شدی؟ حرف مادرشوهرا رو هیچ وقت به دل نگیر ولشون کن هرچی کنی نیش خودشونو میزنن من دومی رو ناخواسته باردارشدم بعد دوماه فهمیدم اخه هرماه پریود میشدم ولی دوروز بود بعد گفتن الکی میگفته خودش میدونسته حالا هم جاریم سومی روبارداره هرسه پسرن دیشب بهم میگه شماهم برید دکتر تا پسردار شین شوهرم باهاش دعواکرد اومدیم خونه هیچ وقت به بچه هام محبت نمیکنه حتی ی بوسشون نمیکنه کلا رابطه مو باهاشون کم کردم

وای خدانیاره همچین مادشوهری رو انگار هووته چه جوری سر میکنی 🤣😡😡

بگو دیر فهمیدم این چن روزا

بگو خودمم خبر نداشتم🤣🤣😂😂

من مادر شوهر ندارم ولی منم انقد تحت فشار خواهر شوهر و پدر شوهر بودم بعد ۲ ماه که عروسی کرده بودم حامله شدم😐😂 نمیدونم واقعا چرا اینطور میکنن و انقد عجله دارن من خواهر شوهرم می‌گفت برو دکتر در این حد 😂😂

من اصلا طرفش هم نمیرم اگه خدابخوادبارداربشم به هیچ کدوم شون چیزی نمی گم ولی جرعت نمی کنه به من چیزی بگه

من هنوز به جز شوهرم و زن داداشم به کسی نگفتم
نه از خانواده خودم ن از خانواده شوهر

اصن نیاز نیس ب کسی توضیح بدی

مادرشوهر منم عین مادرشوهر شما همه جا رو پر کرده بود که من نازایی دارم البته مشکل از همسرم بود و حتی نامه دادن برای آی وی اف با اینکه آی وی اف هم شدیم ولی منفی شداما به خواست خدا من طبیعی باردار شدم وقتی هم بهشون خبر دادم هفته ی ۸ بودم و قلبش تشکیل شده بود باز یه حرفی در آوردو و گفت دیر گفتی الانم کلا با من سرسنگین شدن

عزیزم اصلا برات مهم نباشه بگو تازه فهمیدم تمام

بگو گذاشتم بیشتر نذرو نیاز کنین😁

تو که دختر داری چطور گفته مازود حامله میشیمبگو پس کوری دخترم نمیبینی

وا خودشو باتو مقایسه می‌کنه بلا به دور چه مادرشوهریه دوره با دوره فرق می‌کنه خب🤣🤨🤨

بگو خودم دیر متوجه شدم چون بچه نمی‌خواستیم اصلا انتظار بارداری نداشتم ولی انگار خدا داد تا دهن بعضی ها بسته بشه🤣

ی دختری هست دوساله ازدواج کرده بعد خانواده شوهربش میگن توبچه دار نمیشی بایدطلاقت بدیم

وای وای مامان منننن
اینقدر همه جا جار زد که واسه این دعا کنین همه میگفتن مشکلتون چیه ؟ چند ساله بچه دار نمیشین؟ 😑 وای یعنی بیچاره کرده بود آبرو نذاشت...
حالا شاید من شوهرم مشکل داره باید بیام به تو بگم؟ نمیگی با این حرفا چقدر داغون میکنی زندگی مارو؟

ن والا بافرهنگم نیستن جرات نداشتن چیزی ب روم بیارن 🤣🤣کنایه میزدن ولی مستقیم چیزی نمیگفتن ولی درکل خدایی بهم فشارنیاوردن

وا مگه یه بچه نداری چرا فکر می‌کنه نازایی؟🤔🤔بهش بگو میخواستم سلامت و جنسیت روبفهم یکسره خوش‌حالت کنم

اصلا مگه لازمه بگی چند وقتت هست
بگو تازه باردار شدم

بگو خودمم تازه فهمیدم😅ماه اصلی بارداریت نگو ،ی ماهش کم کن بگو بهشون ک گیر ندن ،مثلا بگو دوماه و نیمه

بگو دکترم گفته ب کسی نگو تا سه ماه اول بگذره ک خیالت از بابت سفت شدن جای بچه مشخص شه و این حرفا

وا اینا دیگه چ مغزی داره وقتی ی دختر داری چطور نازایی مادرشوهر ول کن والا من ۱۰ ساله ازدواج کردم امسال باردارشدم همچین چیزیم بهم نگفتن

یا بگو قطعی نبود وایستادم مطمعن بشم بعد اعلام کنم
یا این بگو پریودی هام منظم نبوده فکر نمیکردم حامله باشم رفتم دیدم حامله ام تازه فهمیدم

من هنوزم به کسی نگفتم 🫣😂

بگو خودمونم تازه فهمیدیم

بگو دلم خواست دیر بگم بابا محل نده من ارز روز بعد عقد بلاکش کردم شاید باور نکنی

سوال های مرتبط

مامان آنّا تو دلیم مامان آنّا تو دلیم هفته بیست‌وهفتم بارداری
دیشب دخترم پیش مادرشوهرم میگه ما نی نی داریم میگم نی نی مون کجا بود میگه اینجا تو شکمته ،مادرشوهرم نمیدونم باردارم و جنین مشکل داره،دختر من هنوز نمیدونه بعد خونه بهش گفتم نی نی مون قراره بره داخل شهر دور بزنه .دیگه نمیاد پیش ما.خدا به دل کوچیک دختر منم رحم نکرد بچم سالم نشد .اما باز میگم شاید یه حکمتیه .دیروز و پریروز شوهرم میگفت ایراد نداره باز اقدام میکنیم بعد اخر شبی که از خونه مادرشوهرم میومدیم گفت بچه چیه همین یدونه بسه.انگار نا امید شده البته منم دیگه بچه نمیخوام .تردید داشتم اما باز گفتم خدایا توکل به تو .حامله شدم بعد که اینجور شد و تو ان تی،جنین هیدروپس بود .و ان تی 9،امروز بعد از ظهر میریم رشت پیش دکتر مخصوص بارداری پر خطر .هنوز تو دلم میگم میشه بریم دکتر بگه آب دور بدن جنین جذب شده و حالش خوبه .معجزه بشه .اما باز میدونم دیگه خدا دلش برای ما نمیسوزه .

امیدوارم که این دنیا با اون بزرگی برای هیچ مادری اونقدر کوچیک نشه که احساس کنه تو زندانه .خدا به همه مادر ها بچه سالم بده و بچه هاشونو براشون نگه داره
مامان آروین‌‌🩷‌🩵🩷 مامان آروین‌‌🩷‌🩵🩷 هفته بیست‌وچهارم بارداری
من همیشه میگفتم باید یه دختر دیگه بیارم تا دختر اولیم خواهر داشته باشه ،چون خودم خواهر دارم و میدونم چقدر همدم هم هستیم

حتی به شوخی میگفتم شده تعیین جنسیت میکنم دختر بشه ،البته بگم یه پسر دارم که دنیامه ولی عقیده ام اینه دوتا خواهر خیلی بیشتر بهم نیاز دارن






سومی رو ناخواسته یا بهتره بگم خداخواسته باردار شدم
مثلا یکی میگه این پسره دخترم ناراحت میشه و میگه نه باید دختر باشه من خواهر میخوام داداش یدونه دارم بسته


حالا پسفردا سونو ان تی دارم و دکترمم جنسیت و میگه فوق العاده استرس دارم اگه پسر باشه واکنش دخترم چیه

ازتون راهنمایی میخوام اگه پسر بود چطور بهش بگم تا باهاش کنار بیاد
اگه دختر باشه که میخوام بادکنک تعیین جنسیت بگیرم تا بترکونه و سوپرایز بشه ولی از واکنش میترسم اگه پسر باشه🥺



اینم اضافه کنم که برا من و مخصوصا پدرش اصلا فرقی نمیکنه چی باشه همیشه میگفتم دختر ولی از وقتی حامله شدم میگم هرچی هست فقط سالم باشه



بارداری فرزندپروری