نه نداشته باش
برای من هیچ کدوم زنگ نزدن
شوهرم میگه حالتو از من میپرسن
خوب خسته نباشن
موقع زایمان میان بالای مجلس میشینن میگن نوه ی ماست
عیبی نداره فدای سر بچه هامون
من از خدامه مادرشوهرم نیاد اصلا
برای من ک کلا هیچی نمیپرسه😅😅😅
نباید از هیشکی توقع داشت ب نظرمن.زنگ زد ب سودخودشه دوروز دیگه چیزیش شه ماهم همونکار میکنیم حالا چ مادرشوهر چ هرکس. دیگه.زنگم نزدن.ما ن زنگ میزنیم ن چیزی
اره مادر شوهر من اینجوریه تا نزایی ولت نمیکنه😅
چه انتظارایی داری مثلا زنگ بزنه چی میشه نزنه میشه گیرم زنگ زد گفتی درد دارم دکتره بیاد بالاسرت یاچی ول کن اینجور انتظارا فقط ادم کینه ای میگنه
اره
من مادر شوهرم نگران بود دخترش هم با من باردار بود
ولی شهرستان زندگی میکنه
خواهرش آخر هفته میخواست بره شهرستان گفتم شما نمیرین شماهم برین باهاشون سر بزنین به فهیمه طفلک گناه داره
گفت نه تو پا به ماهی من کجا پاشم برم گفتم نه بابا فکر نکنم زایمان کنم فعلا بهترم
(من چون جزو مادران پرخطر بود و بارداری سختی داشتم و هر لحظه ممکن زایمان اورژانسی بود )
من شنبه بهش گفتم آخر هفتش خواهرش میخواست بره شهرستان
دوروز بعدش اورژانسی زایمان کردم گفت دیدی گفتم دوروز از حرفت نگذشته زایمان کردی اگه هم زایمان نمیکردی من میرفتم میمردم از نگرانی
نه اصلا هیچی تازه ول کرده رفته کربلا من نمیدونم امام حسین کیا رو میطلبه دریغ از یه زنگ تو این ۹ماه
تازه من بعد چند سال اومدم خونه خودم کمک شون رو اصلا نخواستم حتی برا خونه نویی و یه تبریک بهم نگفتن
دلت خوشه من تو همین ماه اسباب کشی داشتم هیچ کدوم از خانواده شوهرم حتی یه تعارف نکردن که بیایم کمک یا نه خودم تنهایی همه وسایل رو جمع کردم منم از اون موقع نه میرم خونشون نه اصلا کاری باهاشون دارم
ماهی یه یار حالم و میپرسه خیلی راضی ام ازین وضعیت. مشکلی باهم نداریم ولی زیاد بهش رو نمیدم.. حوصلشو ندارم مخصوصا الان ک باردارم
کلا از خانواده شوهر انتظار نداشته باش😤بعضیا کلا بی عاطفه ن برای من تماس میگیرن ولی چه فایده حرصم میدن دیگه😬شوهرم از همشون بدتر😑خدا مادرتو حفظ کنه برات همون اون میپرسه بسته دنیا ارزش داره🤩
خواهر توقع نداشته باش
من سه ماهگی که بهش گفتیم تا زاییدن یه بار نپرسید خوبی چیزی نمیخای مردی زنده ای
یه بارم با شوهرم دعواش شد هر چی از دهنش در اومد بهم گفت که من حالم بد شد رفتم بیمارستان بستری شدم
بخدا من یه کلمه هم جوابشو ندادم فقط سپردمش به خدا
زایمانم کردم خواهرم رفته بود دنبالش اورده بودش بیمارستان
خدا حلال کنه یدونه هم کمپوت گرفته بود برام🤣
چون توقعی ازش ندارم اصلا هیچ وقت نگفتم چرا نمیاد چرا حالمو نمی پرسه
برا من اولش ب ادم حسابم نمیکرد الان خیلی ابراز مسئولیت و نگرانی میکنه،
نه تازه یبار تو دعوا بهشون گفتم الان کلا نیستن دعوا هم بخاطر این بود وقتی من میرفتم خونه مامانم مهربونیشون گل میکرد کلی غذا برا شوهرم میفرستاد( ولی زمانی که من ویار داشتم یبار نگفتن وسیله بخر بیار برای زنت هوسی درست کنیم من پنج ماه غذا نمیخوردم و همش کمبود وزن داشتم الان وزنم پایین خدارو شکر بچم وزنش خوبه ولی )منم بدم اومد دعوا کردم😂حالا هم به شوهرم گفته من بعد زایمان میام خونتون بچه رو نگه میدارم ولی چه فایده معلومه عروسک بازی حال میده
مادرشوهرم ازوقتی فهمیدم حامله قهرکرد دعوا کرد ک دیگ نیومدخونمون ریدن رومادرشوهرم حالم بهم میخوره ازش🤣🤣🤣🤣🤣 خداروشکرمیکنم ک نمیادنمیره چند روز پیش دخترش امد ک بیا اشتی کن ک بچه ات ک دنیا بیاد بیادمادرم گفتم نمیام نمیخامم ک بیاد بره درک حیف اسم مادرک رواینابزاری
اره هرروز تقریبا زنگ میزنه
من که مادرم زنگ نمیزنه چی برسه که مادر شوهرم که مریضه به شوهرم میگم شب بیمارستان خواهرم میاد شوهرم میگه اگه میخواستند بیان تو این نه ماه میامدن ازت یک سر میزدند فقط شوهرم به فکرم طفلک
نه اصلا
مال منم از اول زنگ نزد ی بار حتی تبریکم نگفتن.منم ن ناراحت شدم ن چیزی مگه چقد اهمیت دارن برام ک بخام اعصابم بهم بریزه بخاطرشون😐من براادمای مهم اعصابم بهم میریزه
مادر شوهر من هر از گاهی زنگ میزنه میپرسه
اخه ما نزدیکیم هر روز منو میبینه 😂
نه راحت باش توقع نداشته باش منم مث تو توجهى نديدم به همسرم گفتم رك برگشت گفت جز از من از كسى توقع نداشته باش فقط خودت اذيت ميشى ديدم راست ميگ
الان راحتم البته چند وقت پيش رفتم خونه ى مادرشوهرم موندم استراحت كردم غذا درست ميكرد الان برگشتم خونم
اره مادرشوهر من اینجوری بود الان زایمان کردم اصلا حالم نمیپرسه 😂😂😂
ب نظر من تو این دور و زم
نه هر چی کاری ب کار کسی نداشته باشی بهش لطف کردی
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.