حس داشتن بچه دوم چقدر عجیبه
بچه اولتو نگاه میکنی میگی چجوری ممکنه این عشقت نسبت ب بچه اولتو بین بچه هات تقسیم کنی
چجوری ممکنه دونفرو یه اندازه دوست داشته باشی
به لحظه زایمان حتی فکر میکنم وقتی ک قراره بچه دوممو بزارن بغلمو بچه اولم پیشم نیست 🥲🥲🥲
حس وقتی ک بچه دومم بغلمه بچه اولم داره نگاهمون میکنه🥲🥲🥲
چیه این مادر شدن 🙃🙃🙃
پر از حسای جدیده

دقیقاا منم مثل توام🥲همش فکرم پیش بچه اولمه💔

من زایمان کردم گلم دخترم وقتی اومد پیشم گفت خیلی نگرانت بودم از صبح بعد می‌گفت یعنی این آبجیه منه باورش نمیشد

من خیلی عاشق پسرم هستم . یعنی عاشق دخترم هم میشم؟؟؟
از طرفی میترسم عشق و توجه ام نسبت به پسرم کم شع

عزیزم منم از این فکرا زیاد میکردم ولی وقتی دخترمو دادن بغلم به قدری عاشقش شدم و مهرش به اندازه دختر اولم نشست تو دلم،یکم سخته بخوام پیش دختر اولم به ماهلین ابراز علاقه کنم ولی سعی میکنم اعتدال رو رعایت کنم،زیاد با این چیزا فکرتو درگیر نکن اولش سخته ولی همه چیز به روال عادی بر میگرده

😔😔😔😔😔😔

منمممم خیلی از دومی میترسم

وااای دقیقا
با شوهرم حرف میزدیم در این مورد ، ینی فکر نکنم بشه بچه دوم رو مثل بچه اول دوست داشت

واقعا. من نمیدونم روز زایمانم پسرمو چیکار کنم کجا بزارم که باهاش دعوا نکنن دلم خون میشه به شوهرم میگم با خودمون ببریمش اخه خیلی گناه داره
اونم میگه بزار پیش مادرت مادر من بیاد بیمارستان شما باشین چیکار میکنین
مادر خودم این همه زحمت کشیده
مادر شوهرم که اصلاااااااا. حالا مادر شوهرمو ببرم بیمارستان بچمو ببینه و نظر بده اعصابم خورد میشه 😥😥😥😥😥

این فکر ها طبیعی ولی قدرت خدا وقتی بدنیا میاد انگار هیچ فرقی بینشون نیست جالبه الان سومی نا خواسته بود بازم میگم یعنی من به این بچه حسی دارم

ولی دومی بیاد میفهمی که اونم تا سرحد مرگ اندازه اولی دوست داری... منم تو بارداری فک میکردم هیچکی جای دختر اولیم نمیگیره ولی بعدش فهمیدم هردو به یه اندازه دوست داریم

انگار یکی چشم راستمه یکی چشم چپ
به یه اندازه جونم واسشون میره...

منم بچه دوممه...
و واقعا فکر میکنم هیچ وقت نمیتونم اندازه پسرم دوسش داشته باشه🥲
بغضم گرفت الان که فکر کردم اون تو بغلم باشه بیام خونه....
پسرم ببینه بهش شیر میدم...یه وقت فکر نکنه جاش تنگ شده و من یکی و بیشتر از اون دوست دارم🥲🥲🥲این چه تاپیکی بود من اومدم....از الان دارم گریه میکنم😭😭

منم همه این فکرا رو دارم، به این فکر میکنم چجوری پسرم و بذارم برم بیمارستان ، از تنهاییش گریه م میگیره😢

کشیدم می‌دونم چی میگی

منم همین فکرو ذهنم رو درگیر کرده بچه اولم خیلی دوس دارم

من میترسم دومی مثل اولی دوس نداشته باشم😭اصن ذوقی ک سردخترم داشتموسراین ندارم دیونه شدم

🥲🥲وایییی سخت شد

خدایا اینو نگا🥹😍