۶ پاسخ

وای وای دقیقا منم بدجور حالم بد

دردم بگیره بچه دنیابیادهم بعدسی هفته چیزی نمیشه

آره عزیزم پس باید چیکار کنیم به کارای روز مره مون برسیم و سرمونو گرم کنیم اینجوری بخدا بهتر میگذره که نمی‌فهمی کی گذشت من از هفته شما شروع کردم به خونه تکونی همینجوری ریز ریز اصلا اونروز نگا میکنم میگم عه چه سریع ۳۵ هفته شد انگار همین دیروز ۳۰ هفته شدم برای همین میگم هر چی خدا خودش صلاح بدونه اتفاق میوفته اینجوری می‌دونم درکت میکنم اگر بچه اولت باشه مثل من می‌دونم هر لحظه هر ثانیه شوق ذیدنشو و بغل گردنشو داری ولی هر چی بشینیم و‌حساب کنیم دیر تر میگذره اصلا برای همین من خونه رو تکونی رو شروع کردم میگم با خودم کت انشالله پسرنازم که اومد خونه تر تمیز باشه و اینا اینجوری هم ذوقم بیشتر میشه روز به روز هم روزا میگذره هم استرس زایمان نمی‌گیرم

دقیقا منم همینطور استرس های بیخودی میگیرم که خودمم دلیلش رو نمیدونم

خب منکه ۳۵ هستم همش میگم برم ۳۸ ۳۹ 😂‌ مگه تموم میشه بازم خدایا شکرت

🥲انشاءالله منم فقط میخام هفته ام بره بالا خطر کمتر شه

سوال های مرتبط

مامان ویهان* مامان ویهان* ۱ ماهگی
مامان مامان بهداد مامان مامان بهداد روزهای ابتدایی تولد
مامان محمد مامان محمد هفته سی‌وپنجم بارداری