چرا روزها انقدر دیر میگذره
این روزها خوابم زیادتر شده غذام کمتر شده
همش خسته ام نمی‌دونم چیکار کنم
کی میشه این روزها هم تموم بشه دخترمو بغل بگیرم
می‌دونم بدنیا بیاد بازم هزارتا فکرو خیال اضافه میشه بهم
ولی از حاملگی خسته شدم
پهلو هام درد می‌کنه بدنم زود کوفته میشه و خواب می افته

من حتی وزن هم کم کردم
منی که یه بشقاب برنج میخوردم
حالا ۵ ۶ قاشق بیشتر نمتونم بخورم

موافقم
منم از صبح تا شب هزار تا فکر و خیال میاد سراغم
هر روزم یه جام درد میکنه

شما که خوبید دیگه

از حاملگیتون لذت ببرین. بچه داری سخت تره

دیگه چیزی نمونده عزیزمم تمومه تحمل کن میگذره بسلامت

هميشه دلم ميخواست بارداريم تموم شه راحت شم، تا اينكه بعدش ديدم راحتي همون روزاي بارداريم بود…😢

دقیقا منم

من مثل توام از معده درد هیچی نمیتونم بخورم روزا برام زهرماره حاملگی خیلی سخته من دیگ کم اوردم واقعا

حالا برای من برعکس بود از وقتی به ماه ۶ افتادم زودتر برام گذشت ولی در کل سخت بود
بعداز ب دنیا اومدن هر چقدرم سخت باشه از بارداری خیلی بهتره🙂

همدردیم عزیزم انشالله بخوبی و سلامتی بچهامون رو در آغوش بگیریم

منمممم اونجوریم کلاخستممم خابم میاداشتهاندارم استرس زایمانم ازیطرف خاب های زایمانومیبینم اصن همه چی ریخته روممم هیشکی هم درکم نمیکنه💔

منم همینجورم سرمام خوردم با گلو درد شدم نور علی نور کی برسه بچم دنیا بیاد بتونم یه نفس راحت بکشم

چقد هم دردیم🥲