از اول باید بهش میگفتم خودش زنگ بزنه به داداشش😒
یهش میگم داداشت چی گفت
میگه گفته خودم میگم بهتون کی بیاین
گفته ما میخوایم بلیط بخریما برای اتبوس زودتر باید بگی اگه جمعه میخوای بیایم
گفته نه خودم میگم😏
گفتم خوردی؟حتما باید بزنه تو روت اینجوری که متوجه بشی
من قشنگ مودبانه پرسیدم مودبانه جوابمو دادن دوباره زنگ زدی سنگ رو یخ شدی

ببخشید اینو میگم ناراحت نشی یه وقت از دستم چقد برادرشوهر و‌جاریت رک و پررو هستن ،،به عموی بچه که دل تو دلش نیست بچه برادرشو‌ببینه ذوق داره هی دارن ب طرق مختلف میپیچونن
من دلم برای شوهرت سوخت چقد محبت خرجشون کرد ولی اونا نمیفهمن و‌بعنوان مزاحم میبیننش

همسرتون با خودش گفته اگه پیگیر نباشم ناراحت میشن که چرا نیومدن ولی واقعا احسنت به شعور شما که شرایط طرف رو در نظر میگیری 👌 متاسفانه بعضیا زود شروع میکنن به گلایه کردن ولی نوبت به خودشون که میرسه مسئله فرق می‌کنه نباید کسی ازشون انتظار داشته باشه

انقدر که بعضی از مردها هوای داداششون دارن بعد اون برادر اینطوری ضایعش میکنه

همون موقع که خودتون به جاری اتون‌گفتین گفته می خوام موقعی بیاین که بشینم پیشتون حالم خوب باشه یعنی هنوز حالش مسائل نیس و همسرتون اصرار زیادی کرده ولی درکل فهمیده که حرفتون درسته . منم ایت تجریه و داشتم تا ۱۰ روز زایمان که حالم بد بود همه اومدن و هیچی نفهمیدم و اذیت شدم دوس داشتم موقعی بیان که یه خورده خودمو جمع کرده باشم

مگ مادر شوهرت اینام اونجا نیستن خب شما اگه برین چن ساعتی میمونین زیاد ک نمیمونین اونا اذیت بشن چرا اینقد تاکید میکنن بندازین یه وقت دیگ

مردا اکثر مواقع کارو خراب میکنن
اصلا دهنشون برای مدیریت اینجور کارا ساخته نشده
کار یدی از برای مردیست
کار ذهنی از برای زنیست
حالا شده دیگه اشکال نداره مهم اینه تو احترام پیش جاریت حفظ شده نمیگه جاریم پررو بود نفهمید پاشد اومد

چند. روز ه زایمان کرده