یعنی عشق میکنم از رابطه ی این پدر و پسر🤣🤣🤣
امیر یه قلم کوچولوی گوسفندی از توی خورش برداشته کلا لیس زده و هی کرده دهانش و در آورده نصفشو خورده یهو پشیمون میشه به زور میکنه دهان باباش🤣🤣🤣
اونم هی اصرار که میل ندارم ممنونم دستت درد نکنه نمیخوام ولی میون تعارف ها یهو میبینه داره قلم رو میخوره🤣🤣🤣

بعد یه سری از روی تاسف تکون میده ولی امیر میگه خوشمزه ست بابا؟
میگه خیلی ممنون خیلی خوبه دستت درد نکنه😂😂😂

گاهی منومیگم بده به مامان. بابا میل نداره. میگه نه فقط بابام😂😁

🤣🤣.

ای جونم عسل پسررر😍😍😍

امیر امیری میکنه توخونه

یه بار نوشابه بچه اضافه اومده بود منم یادم نبود خونه خودمون نیست شوهرم اومد نوشابه بریزه بخوره من گفتم مال بچه رو بخور نخورده مادر شوهرم میخواست منو بخوره.ولی وقتی غذای بچه اضافه میاد میگفت مال بچته بخورش منم نمیخوردم الان دیگه نمیگه .

عزیزدلمممم وروجک بامزه 🥰🥰😂😂

عزیزم 😂😂🥰🥰
کلا تو خونه ی ما هم هرچی ته بشقابا بمونه بابا باید بزور بخوره 😂😂😂😂