مامانا شما وارد جمعی میشید بچتونو زیاد کنترل میکنید؟
من کلا حواسم میره پی بچم نمیدونم اصلا تو جمع حواسم پیش حرف زدن بقیه باشه مواظب هم هستم خونه صاحب خونه رو بهم بریزه چ برسه چیزی بشکنه
نگرانم این کنترل گری من دخترمو اذیت کنه...
چون من میبنم مامان های ک دورهم هست...خیلی بیخیال
مثلا بچشون یه بچه دیگ رو بزنه اصلا کار ندارن بگن نکن
مهمونی چیزی بندازن کثیف کنن کلا به بچه کار ندارن
درسته بچه بی تربیتی دارن اما انگار بچشون شادتره
من نگران اینم دخترم با کارهای من خجالتی نشه
تو هیچ جمعی و مهمونی ازم خوش نمیگذره

خونه کسایی که باهاشون رودربایستی دارم واولین باره مثلا میرم خیلی مواظبش هستم..ولی خونه مادرم یامادرشوهرم نه زیاد..چون کاری که نمیکنه دست به وسیله ام بزنه اوناخودشون جلوشومیگیرن یامن میگم نکن‌‌..ولی خونه غریبه یا دوستی برم خیلی اذیتم حتی توچای ومیوه خوردن ومخصوصا غذاخوردن که خودش میخواد بخوره میریزه همه جا😮‍💨وای خدا چقداسترس میکشم اون لحظه

منم اینطوریم
یخورده باید کم ش کتیم
ن ک کلا بیخیال بشیم
پری روز تو ارایشگاه یه بچه اینقد اذیت کرد
مادرش عین خیالش نبود
وقتی رف ارایشکره صداش درومده بود

منم مث شمام هیچی از مهمونیا نمیفهمم همیشه هم از مهمونی میام انقد خستم که نگو..

اره منم همینطورم🤦‍♀️

منم مثل شمام نمیتونم ادم بیخیالی باشم واسه همین هیچی از مهمونی نمیفهمم

اینو بخون میفهمی کار خوبی میکنی حواست هست😖.من‌همیشه مواظب کاراشم.دیروز عصر فقط یه لحظه دنبال بابام رفت توی حیاطشون آوردمش توی خونه که سرما نخوره و خوابوندمش.بعد یه ساعت رفتم‌توی حیاط دیدم‌بابام‌توی دستشویی گیر کرده و همینجوری داره میکوبه به در.وای خدا آریا در و قفل کرده بوده.بابام‌یه ساعت اون‌تو زندانی بوده.اصلا هم‌صدا نمیومد توی خونه .خیلی خجالت کشیدم‌بابام خیلی خوب و مظلومه.

منم همین طوریم دیروزی جشن برای آبجیم گرفتن این قدر اذیتم کرد.وقتی اومدم خونه گریه کردم مغزم داشت منفجرشدبچهای هم سن سالش خیلی آروم نشسته بودن تازه همه بهم میخندیدن

تو سن بچه ی شما بود آره میوفتادم دنبالش ولی الان ک بزرگتر شده خودش میره با بچه ها بازی میکنه

مشکل منم هست وهیچ لذتی نمیبرم

منم خونه کسی حتی خونه بابام یا خونه مادرشوهرم میرم همه اش حواسم بهش هست اون سری خونه مادر شوهرم من رفتم دور غذا درست کردن بعد دیدم مادر شوهرم اومد ،یه جایی از دیوار خونشون آب داده بود گچش باد کرده بود ،پسرم رفته بود اون گچ رو همه شو کنده بود با اینکه میگفتن عیب نداره و ...ولی تا اومدم عذاب وجدان گرفته بودم،با اینکه میدونم اگه یه روزی بخوان درستش کنن شوهرم پول میده که درستش کنن ولی خب خیلی ناراحت شدم و تا چند روز عذاب وجدان داشتم میگفتم چرا بلند شدم دور غذا و چرا حواسم به پسرم نبود

گلم بهترین کار اینه فقط از دور مراقب باشی بزار ازاد باشه
بچه زیر ۷سال باید اجازه کشف وازادی داشته باشه
درحدری که چیزی نشکنه مواطب باش همین
بکن ونکن زیاد بهش نگو بچه الان اطاعت میکنه تو دوران نوجوانی دیگه قابل کنترل نمیشه
مثل بقیه مامانا باش فقط از دور نگاه کن
بچه زیر ۵سال اصلا تربیت نمیفهمه که بخوای بگی بهشون بی تربیت

دقیقا تو منی
و منم بشدت نگرانم
خیلی کنترلش میکنم
مادرای دیگ رو میبینم عین خیالشونم نیس
بعضی وقتا میگم خوشبحالشون خوذشونو پیر نمیکنن

سلام منم اینجوری هستم.
ببین بنظرم هر مامانی نسبت به رفتار بچه ش باید مواظبش باشه تو جمع دیگه .
من بچه های فامیل بیشترشون آروم تر هستن نسبت ب پسر من ولی پسر من نه یه خرده بازیگوش تر از همشونه ،مثلا خیلی هیجانی بشه یهو یکی رو هل میده از روی بازیگوشی .ولی کاری ب وسایل خونشون نداره زیاد.یا یکی خیلی اذیتش کنه بهش فحش میده. فکر نکنم بچه اذیت بشه این ماییم که اذیت میشیم😂😂