۵ پاسخ

من خودمم دوس ندارم بچه‌م تک باشه ‌و دوس دارم بعد چندسال یکی دیگه بیارم و اینو همه میدونن، شوهرم و خانواده‌ی شوهرم و خانواده‌ی خودم. ولی باز هربار هی شوخی میکنن که هم‌بازی بیار براش و خواهر و برادر و فلان..
به قول شما شوخی‌ش هم اذیت میکنه آدم رو چون واقعاً آدم حس میکنه سختی‌های بارداری و زایمان و بزرگ کردن‌شون رو ندیدن.. حالا نه که خیلی هم کمک میکنن! من مامانم که بیشترین کمک رو بهم کرده همیشه کمتر از همه میگه که بچه بیار، بقیه که هیچ کمکی نکردن همش دهن‌شون بازه!

من تا شوهرم میگه یه دخترم بیاریم میگم منو طلاق بده برو یه زن دیگه بگیر برات دختر بیاره🤣
والا شوهر من تو هیچ کار خونه کمک نمیکنه تمااام کارای خونه صفر تا صد ه
حتی همه خریدا همه کارای بچه بردن آوردنش همه با من
تازه با اون بارداری وحشتناکی که من داشتم
با اینکه خودم تک فرزند دوست ندارم ولی میگم اگر شوهرم آدم بود با تمام سختی های که کشیدم دومی رو میاوردم
ولی برای مردی که هیچ کمکی نمی‌ده مطلقا هیچی امکان نداره بیارم سفت و سخت هم جلوگیری میکنم
والا بچه من کوچیک بود کولیک داشت گریه میکرد شوهر منم کنارش داد و بیداد میکرد که چرا ساکت نمیشه
دو سه هفته خونه مادرشوهرم موندم تو اوج کولیکش که اگر اونا نبودن من مرده بودم
بعد آرد هم میده یعدختر بیاریم🙄🙄

😂😂مردا این حرفو زیاد میزنن، صبر کن قشنگ بچه ات بزرگ تر بشه هر وقت دیدی خودتم مایلی بعدی رو بیار نزار تنها بمونه نینیت😘

حالا شوهرت وسط خرج شیر و پوشک تو این اوضاع چرا خودش داوطلبانه میخواد تو خرج بیوفته😂

اون سری دخترخاله‌م تو جمع گف دخترت همبازی میخوادا. منم راحت و بلند گفتم خب بیار براش. والا🤨

سوال های مرتبط

مامان 🩷نفس🩷 مامان 🩷نفس🩷 ۱۲ ماهگی
یعنی واقعا خستم از این زندگی هیچ امیدی هیچ خوشی هشت ماهه تنها تفذیح من اینه بزم هفته ای یه بار خونه مامانم یکم استراحت کنم اونم چه استراحتی فقط پوشک نفس عوض کنه اونم تا بریم بیایم هزاران غر بشنوم و هزاران بار دعوامون بشه که تو ترافیکیم یا نفس تو ماشین اذیت میکنه یا هرچی
سه روزه دارم واسه امروز اماده میشم موهامو رنگ کردم ناخن گزاشتم مژه گذاشتم موهامو درست کردم که امروز بریم عکاسی یه تفریح جدید یکم حال و هوام عوض شه دیشب تا صبح کارامو کردم کامروز بریم مثل بچه ها از ذوق خابم نبرد
امروز از صبح نفس داره گریه مکنه غر میزنه داره دندون جدید در میاره از هفت صبح بیداره حموم بردمش استامینوفن دادم همه کار کردم تا بخوابه نمخوابه ک هیچ فقط غر میزنه بغلش مکنم راه میرم غر میزنه میشینم پیشش غر میزنه هر کار میکنم اروم نمیشه اخرشم مجبور شدم برینم تو پولی ک دادم همه چیو کنسل کردم‌پولمم رفت چون نمیتونستیم بریم آشوب به پا میکرد همش نق بی قراری خدایا چرا من هیچ شانس ندارم چرا اینقدر این بچه باید دندون هاش پشت هم در بیاد بخدا از چهار ماهگیشدکل زندگی من شده غر گریه نخوابیدن عذاب دیگه مخم و بدنم نمکشههه 😭😭😭😭😭😭😭😭
مامان ماه تابان مامان ماه تابان ۷ ماهگی
مامان محدثه مامان محدثه ۱۲ ماهگی
یکم دردودل کنیم🥲بدون قضاوت....
گاهی وقتا خیلی خسته و درمونده میشم. الان تقریبا دوماهه بچم فقط نق میزنه. اگه کسی باهاش حرف نزنه و یک ثانیه بیکار باشه نق میزنه. امروزم بیشتر از همه وقت از صبح یه بند نق میزنه. برای خوابیدن مقاومت میکنه. تایم اکثر خواب های روزش کوتاهه . چرتاشم ۱ بار در روز گاهی اوقاتم هم دو تا چرت تو کل روز میزنه . برای غذاخوردن مقاومت میکنه با اینکه همه غذایی براش میپزم با همه بافتی بازم انگار چندشش میشه و بدش میاد نمیخوره. تو ۱۰ بار شاید یه بارشو راحت بخوره بقیشو باید دو سه نفر سرگرمش کنن تا ۲ تا قاشق بخوره. ولی غذای سفره رو بیشتر دوست داره. غذاشو که میارم سر سفره که با خودمون بهش بدم بازم فایده نداره غذای مارو میخواد. جلوی خودشم که میزارم فقط بازی میکنه اصلا نمیخوره. خیلی خستم.
خواهشا این جملات بچه همینه دیگه و این چیزاهم نگین اینارو خودم میدونم . فقط خواستم یه دردودل بکنم و اگه راهکار کارسازی دارین بهم بدین ممنون🥲