۸ پاسخ

منم ۱۸ سال همینه بهش رسیدم تو سکوت برم جلو

بگو اره هم بیکارم هم علاقه دارم
خیلیییی خوشم اومده
نرو خونه ش
منم دو هفته یه بار ماهی یه بار میرم

ببین فقط اگ بخای زیر نظراونا بری جلو عمرتو پاشون باید بزاری بعد بخودت میای هیچ هدفی نداشتی هیچ کاری نکردی

تو کارت هم انشالله موفق باشی که اون بترکه مال منم همینه خدا نکنه یه کاری انجام بدم یه لباس نو تنم ببینه 🫩قیافش اینطوری میشه تو کسری از ثانیه

من که اصلا کار نمیکنم خونشون هم دیر به دیر میرم
اگه کار کنی فکر میکنن وظیفت هست
من تا حالا چند ساله عروسشون هستم یه چهار پنج بار پیش اومده ظرف بشورم جارو بکشم اونم چون دعوت بودم یا نهایت حالش خوب نبوده دلم سوخته
دختر داره اون بره کارشو انجام بده!
دخترش متاهله شوهر و بچه داره شبانه روز خونه باباشه با شوهر و بچش ناهار و شام اونجا میخورن
بعد وقتش که میشه من برم کاراشو انجام بدم دیوونم مگه!
گفتم نه می‌خوام کسی واسم کاری کنه توقع میکنم ازش نه کسی ازم توقع چنین چیزی داشته باشه

خوب کاری کردی موفق باشی انشالله

ببخشیدا ولی خیلی خر بودی کاراشو میرفتی میکردی. حالا عاقل شدی افرین😘😘😂😂ببین دیگه محل بهش نده. هرچی گفت بگو باشه چشم و کارخودتو بکن. خونشونم نمیخاد هی بری همش بهونه بیار نرو

چی درست میکنی

سوال های مرتبط

مامان زهرا💖 مامان زهرا💖 ۵ سالگی
مامانا شما رابطه تون با خانواده شوهر چطوره؟
دیشب شوهرم یه استوری بود که زنی که این ۱۰ کار نکنه خدا خشمش میگیره
یکیش این بود با خانواده همسر بی احترامی کنه
شوهر منم میخواست مثلا بگه کدوم داری شروع کرد انگشت گرفتن بعد به این رسید گفت روی مرزی منم غش کردم از خنده گفتم کی بی احترامی کردم
الان میگم خنده ت چی بود قشنگ جوابش میدادی
من اصلا به خانواده شوهرم بی احترامی نکردم هیچوقت
ولی خیلی پر توقع هستن
من خدا شاهده اوایل ازدواج صدم رو گذاشتم اما فقط بی مهری دیدم
گله هم میکردم میگفتن فلانی یکی داره دو تا داره ما ۷ تا عروس داریم ۱۰ تا نوه داریم حتی شوهرم هم بچه محبوب نیس
تو خانواده شون فرق به شددددت زیاد
در راس همه دختر یکی یدونه بچه هاش و داماد
بعدش پسر بزرگ بعد پسر کوچیک
یعنی تا الان ما اولویت ۴ میشیم که همونم نیستیم
من از سوغاتی کادو روز مادر همه کار کردم کسی قدرم رو ندونست
من چند وقته بدون بحث ناراحتی اصلا هیچ مشکلی نمیرم خونشون ماهی یکبار ،دو سه هفته یکبار
اینم بگم مادرشوهرم همیشه خونه بقیه میره خونه من نه زیاد
ازشون سرد شدم دست خودم نیس از بس فرق میزارن بچه پسر آخریش با دخترم بازی میکنن مادرشوهرم فقط میگه وای نکن وای نورا افتاد وای نورا کمرش وای نگیرش
منم بعد این موضوع تنفر پیدا کردم حالا که فکر میکنم
برای روز مادر ۲۰۰ تومن براش کادو گرفتم برای مامان خودم ۱۴۰۰
انقدر از چشمم افتاده
حالا به شوهرم چیزی بگم یا نه
اصلا فکر نمیکردم شوهرم همچین فکری راجبم کنه فکر میکردم اونم مشتاقه زیاد نریم
البته من نمیگم نرو خودش نمیره
میگم پاشو برو یه سر بزن به مامانت میگه تو نمیای نمیرم
فرزند پروری