من موقعی ک پسرم ب دنیا اومد مهمونی گرفتم ، تو دوران افسردگی بودم اصلا خوش نگذشت بهم، حالا تولدش ۱۰ روز دیگ س، باباش میگ دوباره مهمونی بگیرم اما من اصلا دوس ندارم، اخه بچه متوجه نمیشه، من گفتم کیک سفارش بدیم و اینا فقط خانواده ی تو و من باشن، شمایی ک تولد گرفتین خوش گذشت ب بچتون اصن متوجه میشه

ما زياد نبوديم
شيش نفر كلن
دريا خيلي اذيت كرد
نميزاشت عكس بگيريم ب كيك يكم ذوق كرد فقط
يكمي ام از خامه اش خورد و رفت
زياد متوجه نبودچي بچيه

تولد نگرفتم و تا زمانی که نفهمه نمیگیرم فقط آتلیه

منم دو تا خانواده رو گفتم
پسرم خیلی بهش خوش گذشت همه اش دست میزد و میرقصید ذوق داشت کلا
البته اخرا خسته شد و نق میزد که دیگه ابجیام بغلش میکردن

من فقط خونواده همسرم بودن اصلا بهش خوش نگذشت فقط گریه کرد
حیف اون همه هزینه که کردم
بنظرم این سن نباید تولد بگیری آتلیه ببری فقط

من فقط خانواده خودمو همسرم بودن با این حال بچه کلافه شد

ببری آتلیه چنددتا عکس درجه یک بگیری بهتر یادش میمونه

والا ی دورهمی گرفتیم اونم فقط خانواده ها اونم زهرمارمون شد

پسرمنم خیلی رقصید به نظرم یکسالگی خیلی مهمه کلا تولداشومیگیرم تاقبل مدرسه

من قصدم اینه که ی کیک بگیریم بریم اتلیه چندتا عکس بگیریم برای یادگاری

بنظرم یکسالگی بچه انچنان متوجه نمیشه من میخام خانوادگی بگیرم ولی دوسالگی رو احتمالا یه تولددرست درمون بگیرم براش که کیف کنه

من میخوام با جمع خانوادگی براش کیک بادکنک بگیرم چون چیزی متوجه نمیشه فقط بازی خوشحالش میکنه

منم آدرینم23 بود نگرفتیم هم اوضاع مالی گفتیم سال دیگه بیشتز می‌فهمه

به مهدیار به قدری خوش گذشت که حد نداشت خیلی خیلی حال کرد انقدر ذوق کرد همش میرقصید

من ک تولدم نگرفتم چون متوجه ای نمیشه