سخت ترین قسمت داشتن بچه ی کوچیک گمونم اونجاست که نصف شب چند بار باید بخاطر بچه ها بیدار بشی و هر بار مثانه ات از شدت فشار تا مرز ترکیدن بره و تا وقتی بتونی بری دسشویی دیگه نه کلیه برات مونده باشه نه مثانه
حتی اگه یه بچه داشته باشی بازم خیلی سخته و این مساله بشدت آزار دهنده است🥺
پی نوشت : الان که دارم تاپیک میزارم بچه ها ر دو با صدای گریه هم همزمان بیدار شدن و با وجود اینکه بابای بچه ها هم سریع خودطو‌به ما رسوند و با هم آرومشون کردیم بازم تا وقتی دو تاشون آروم‌شدن من به معنای واقعی پوکیدم😬😑

من الان تو همون قسمت فشار دستشویی ام😄
بیدار شدم شیرشو تو خواب بهش دادم اما میترسم برم سمت دستشویی صدا بشنوه بیدار بشه
خیلی رو صدا حساسه
منتظرم خوابش عمیق تر بشه بعد برم🥴

خواهر من دیگه مثانه برام نمونده داغونم بخدا

درد مشترک هست ولی من خدا رو شکر شب های که شوهرم خونه هست دیگه اون شب ها از خواب بیدار میشه و شیرش رو میده آخه پسرم از وقتی به دنیا اومد شیر خشکی شد چون چند روز nicu بود و منم شیر نداشتم کلا شیر خشکی شد و دیگه سینه منو نگرفت

خسته نباشی گذروندم این روز ها رو از اعماق وجودم درک میکنم چی میگی

وای اره دقیقا آدم میترکه تا بچه آروم شه

تا دوسال حداقل کمش خواب مادر برای کل از بین می‌ره

من خداشکر پسر کوچکم گرفت خوابید اما بزرگ ۶نوز بیداره

از اون سخت تره اینکه اونجوری با اون حجم ادرار وفشار شیر درست کنی نخوره

اره واقعن خواهر جان

خدا قوت🩷

خسته نباشی عزیزم واقعا سخته خیلی من دوقلو هام الان بزرگ شدن درکت میکنم سختیش بیشتر موقعی که همزمان باهم واسه شیر بیدار بشن یااینکه خدای نکرده مریض بشن خداکمکت کنه تابه سلامتی بزرگشون کنی😘

سلام مامانا عزیز عکس آتلیه ای درست میکنم باهر تمی که خاستین روبیکام پیام بدین و عکس کوچولوتو بفرستین در صورت پسندیدن پولشو واریز کنین نصف قیمت گهواره ادیت میزنم شماره روبیکام

+989332935254