۶ پاسخ

بعضیا میگن بزرگتر شه دردسرش بیشتره من مبگم حاضرم صبح تا شب تو خونه بیفتم دنبالش ولی الان که جلوم گریه میکنه نمیتونم کاری کنم وسم سخته عذابه

مثل بارداری ات که گذشت این روزا میگذره یهو به خودت میای میبینی تولد چند سالگیشه

اگه بخوای فقط استرس بگیری ک تا ابد باید استرس داشته باشی
هرچی بزرگتر میشن دردسر اشون هم بزرگتر میشه
خودتو اذیت نکن قشنگم

خیلی شرایط سختی من از پا در اومدم بچم همش گریه میکنه صبح و شب خواب درستی نداره
میتونم بپرسم بچتون الان گردنشو میتونه بگیره؟
یا میتونه به شما نگاه کنه

عزیزمم همش میگذره
منم مثل توعم حامله بودم هی میگفتم کی تموم میشه به شکم بخوابم,بتونم راحت و بی دغدغه کارامو کنم و...
بعدش هی گفتم کاش زودتر گردن بگیره،کاش زودتر نافش خوب شه،کاش زودتر دلدراش اروم شه و...
متاسفانه تو لحظه زندگی میکنیم همش دنبال اینیم زودتر بگذره
الانم شیرینی های خودشو داره
ولی قول میدم بهت هر روز ک بگذره بهتر شه همه چی

من باردار بودم اینجا میخوندم که خانما میگفتن دلمون برا دوران بارداری تنگ شده درک نمیکردم
ولی وقتی بچم دنیا اومد منم درک کردم
ناشکری نمیکنم، خدارو بابتش روزی هزاربار شکر میکنم ولی بار سنگین مسئولیت،استرس و نگرانی و اینکه ندونی چه مشکلی داره و چجوری حلش کنی آدمو پیر میکنه

سوال های مرتبط

مامان ماهلین مامان ماهلین ۷ ماهگی