چقد مامان اولی بودن سخته . و سخت تر از اون اینه که تنها باشی و کسی نباشه ک کمکت کنه. دیشب بچم خیلی بی قراری میکرد . پوشکش رو چک کردم تمیز بود. شیر هم نمیخورد سیر بود انا خیلی بد گریه میکرد نمیدونستم باید چیکار کنم . میترسم خیلی که نتونم از پس بزرگ کردنش بر بیام .

هالا فک کن یه بچه دیگه داشتی و حسودی کنه
نمیدونی هواست به کدوم یکی باشه بازم سخت تر میشه

خب کارایی که لازم بودکردی
شاید رفلاکس داره
دلپیچه داره
دست تو نیست که عزیزم بچه گریه میکنه طبیعیه برای اینچیزا اصلا به خودت گیر نده یا سرزنش نکن خودتو
تو میتونی همونطور که تونستی نگهش داری و بدنیا بیاریش
از مادری خواهری کسی کمک بگیر اوایل خیای سخت تره

عزیزم داشتن این حس تو روزای اول طبیعیه ولی خدایی که تو رو لایق مادر بودن دونسته قطعا توانشو هم بهت داده
پس قوی باش و این حس ناکافی بودن رو کنار بزار

واقعا سخته فکر کن من دوقلو هستن تو شهر غریب

عزیزم خدا بهت قوت بده بچه ی اول و دوم نداره همش سخته🌹
کولیک داره دلدرده اگه دیدی مدام گریه میکنه و پیچ میده خودشو ببر دکتر دارو بده بهش

حتما بعد شیر اروغش رو بگیر

ممکنه دل پبچ داشته باشه دیگ خودت باید بدونی چون بچه
تا ۵ ماهگی این مشکل داره
ماساژ شکم قطره کولیک بهش بده
حالت دوچرخه ای پاهاش بازی بده

اینجور مواقع ممکنه بچه دل درد داشته باشه چند دقیقه بگیر رو دستت جوری که شکمش بیاد کف دستت اگه روم شد دل درده میتونی با 1حوله که گرم آرومش کنی بخوابه

درکت میکنم عزیزم.. کم کم که بچت بزرگتر بشه راحتتر میشی..ینی کم کم هم بچه داری دست میاد هم علت گریه ی بچه تو میفهمی..

نگران نباش بچه ها اکثرا همینن بچه منم دیشب وحشتناک با حجم بالا استفراغ کرد یه لحظه تامرزسکته رفتم تاچندماه اولش سخته بعدش همه چی میوفته رو روالش

منم پسر اولمو تک وتنها تو غربت بزرگ کردم ،یکم سخت هست اما بجاش خیلی شیرینه الان افتخار میکنم که اینقدر خدا بهم کمک کرد وتونستم از پسش بربیام

آره واقعا منم بچه اول خیلی سخته ولی تحمل کن همینه ی ماه بگذره دیگه همه چی برات بهتر میشه تو قوی هستی عزیزم اصلا نترس اونم بزرگ میشه روزای اول همیشه سخته مخصوصا دست تنها

نگران نباش عزیزم خدا خودش کمک میکنه