سلام از بس دیشب دوییدم دنبال بچم خسته شدم مردم همش از همه جا بالا می‌رفت اخرم با شوهرم دعوا کردم ک چرا یه لحظه بچع نگرفتی تو راضی به اذیت کردن منی بچه 5 ساله هم میدونه با وجود این بچه صد سال دیگم نباید بچه بیارم ولی شوهرم نمیفهمه چون میخاد همه چیش بندازه رو دست خودم
و اینکه بچه به ‌شدت وایسته خودم ‌شده دیروز فقط ربع ساعت از خونه رفتم بیرون ولی مامانم روانی کرده بود ک مامانم میخام کلی گریع کرده بود پس یه کار واجب باشه من چجور باید برم

من دعوت هیچکی رو قبول نکردم چون مدتیه بچه م خیلی جیغ میزنه،گفتم اینجوری تو خونه هم خودم‌ راحتترم هم بچه،هم اینکه نظرات مزخرف اطرافیان درباره ی بچه م اعصابمو خراب نمیکنه

شوهر منم بچهدوس داره ولی من میگم با این رفتارها ت عمرا باز بچه بیارم حالش خوب باشه بچه رو نگه میداره خوب نباشه نگه نمیداره درصورتی که بچه داری شغل 24ساعته است. مردها به همه چیزشون میرسن فقط ما محدود شدیم

اگه الان دوباره بچه دار بشی اشتباه محضه
پیر میشی

حق داری من یه مدته تنهام هرجایی دخترم باهامه کم اوردم،البته مسئولیت به همسرت بده توی خونه کار بهش بده
خودشم بچتو دوس داشته باشه باش بازی میکنه بهم دیگه کم‌کم عادت میکنن

، خونه مادر شوهرم بودیم