مامانا انقد گریه کردم برا پسرم دارم میمیرم تورو قرآن کمکم کنید چیکار کنم داره نفسم از گریه میگیره خدایا چ گوهی خوردم

مهد نمیره؟ فردا برو دم پیش دبستانش ببینش.ادم یا نمیره و میمونه یا رفت دیگه تا تهش میره
الان برگردی زندگیت چند درجه بدتر از قبل میشه چون میدونه نمیتونی بری بچه شیرین ولی اینکه شما دعوا بگیرید هی روان بچه اتونو بهم میریزید‌به خاطر دل خودت آینده بچه رو خراب نکن.اگه شوهر کلا همیشه اخلاقش همینه طلاق بگیری والا بهتر.بچه ام خلاصه میبینی‌نمیشه که نزار ببینی.اگه ام این یکبار بود و در کلیات خوبه دیگه مجبوری بمونی تا شوهرت بیاد دنبالت.فقط میدونم این هی بری بیای و دعوا بگیری برای بچه بعدها میشه تروما اگه بدون شما بمونه براش بهتر هرچند طلاقم خوب نیست ولی ببین خودت اوضاع زندگیت چطور و تصمبم بگیر به خاطر دلتنگیت نه ولی

عزیزم منم با نظر مامان رایان جان موافقم اگه تصمیم همیشه دست بزن داره و توی تنگنا هستی خودتو نجات بده کسی نمیتونه تورو از دیدن بچت محروم کنه والا این زندگی که شما داری جنگ و دعوا بیشتر به ضرر بچت هست تا به نفعش باشه درسته مادری دل سوزی ولی خودت چی خودت هم به عنوان یک انسان حق زندگی داری مطمین باش بچه هر چی هم باشه پس فردا بزرگ میشه میگه میخواستی بری من که نگفتم بمون این زندگی که یکسره به فکر خود کشی هستی و باعث شده افسردگی شدید بگیری فایده نداره اون بچه هم زجر میکشه یه مادر اول باید به فکر خودش باشه تا بعد بتونه مادر خوبی برای بچش باشه

همون مامان سامیارهستی ک پسرت ادن موقعه ک خیلی گوچیک بود سرشو عمل کردین؟

ضرری که به بچه زدین چی! بچه الان مادر میخواد.نمیدونم چرا و چی شده اما نذار به اینجاها بکشه،جواب هرچیزیو نده
چی از بچه مهمتره!

منم باحرفای مامان رایان موافقم. منم از طلاق میترسم و به قول مامان رایان هنوزم که خنوزه دارم میسوزم ولی موندم چون میدونم اگه برم دیگه نه میتونم نه میخام برگردم. فقط بخاطر بچم. میخام بچم بزرگ بشه از آب و گل دربیاد بعد من یه فکری به حال خودم میکنم