۶ پاسخ

مسخره ترین حرفو میزنن اون بچع مریض بشع گوشت تنش اب بشع از مریضی خوبه ؟ یا چند روزی رو مراعات کنی حالت بهتر بشه
بهترین کارو میکنی منم آنفولآنزا گرفتم ماسک میزدم کلا حتی موقع خواب ولی بچمو یه طرف میخوابوندم خودم برعکسش میخوابیدم اخه اتاقامون سرده نمیشد تنها برم بخوابم سخت بود خیلی

وا این حرفا چیه خواهر اهمیت نده
بچه مریض نشه خیلی مهمتره
بعدشم اینا الان باید کلا جدا از ما بخوابن خودمون هنوز دلو نزدیم ب دریا
البته ک من دخترم جدا میخابید از ج ن گ لعنتی ک شد دوباره پیش خودم خابوندم تا الان
مواظب خودت و بچه ت باش ب حرف هیشکی هم توجه نکن

ان شاءالله که زودتر خوب بشی
خیلی کار خوبی هم کردی ، گناه داره طفل معصوم مریض میشه خب

والا ایهان کلا جدا میخوابه
ینی چی چ دلی داری بچه رو نمیبینی مگه گذاشتیش کوچه

نه درست ترین کار
ماسکم بزن
بخور روشن کن
تهویه داشته باشین
اسپری بچتمبو شوهرت بزنه

اتفاقا خیلی کار درستی میکنی و فوق العاده مادر خوبی هستی نگران بچتم نباشه ماشاالله بزرگ شدن دیگ تو این سن بعد همسرت پیششه دیگه
انشاالله هر چه زودتر خوب بشی خواهر♥

سوال های مرتبط

مامان ❤️ارغوان❤️ مامان ❤️ارغوان❤️ ۳ سالگی
خدایا بعضی ها چطور میتونن انقدر سنگدل و بی‌شعور باشن دخترم بستری شده از صبح دیروز غروب تا امروز غروب لب به هیچ خوراکی نزده تب داره دل درد داره اتاق گرم هم هست گریه کرد خیلی با اینکه بهش سرم وصل بود بخاطر بچه های دیگه اتاق بغلش گرفتم کنار تخت رو دوشم سرش را بزاره با تکون دادن بخوابه بقیه بخوابن بعد اومدم رو دو تا دستم بزارمش تکون بدم(تو بغلم سرمش نمیومد اصلا) یهو هوشیار بود لج گرفت پاشو تکون داد گرفت به شلنگ سرم تخت بغلی یه ذره گیر کرد من تا متوجه شدم آزاد کردم هیچی نشد زنه اتاقاگذاشت رو سرش پرستار اتاق اینا را عوض کن فلان و بهمان و.... میگفت بهش الکی گریه میکنه بچم نمیخوابه و فلان گفت آخه زنیکه بشعور کوری نمیبینی بخاطر بچه تو بی چشم و رو نیم ساعته سرم نرفته براش تبش داره بالا میره من نزاشتم رو تختش کسی را بیدار نکنه آخه بجه مگه الکی اینجور گریه و زاری میکنه لابد یه مشکلی داره که آوردمش اینجا بهم گفتن یه اتاق خالی هست میخوای بری اونجا تنها راحت باشی گفتم نه گرمه بچم هلاک میشه اومدم تو اتاق بازی گفتم اینجا از همه اتاقا خنک تره رو پام سه سوته خوابش برد طفلی گرمش بود اونجا خلاصه کلی دلم شکست از زنه مگه باهات پدر کشتی دارم اونجور دهنتا ود کردی من اهل دعوا نیستم وگرنه دهنم وا میشد چنان میشستم طرفا که مرغان آسمون به حالش گریه کنن
نفرین میکنم چون دلم را شکونده به بچش کاری ندارم اما خودش را حلال نمیکنم
مامان قندعسل مامان قندعسل ۲ سالگی