۹ پاسخ

افرین منم یادم رفت پوشکشو عوض کنم خوابش سنگین‌شد‌تو خواب عوض‌کردم

راستی شما حامله بودی ؟

پیامات بمن نمیاااااد🥹درخاست دوستیمون انگار لغو شده

بخدا انقدر که از بچه هامون میترسیم از هیچکس نمیترسیم😅😅

دختر منم آب دهنش میاد لباسش خیس میکنه دستمال میزارم داخل بلیزش
موقع عوض کردن انقد گریه میکنه و سخته اذیتش نمیکنم

وایییی 😅😅 میگم خدایا دست بچه چرا اینطوریه 😅 من باشم لباس شو عوض میکنم.

شیرتو میخوره میخوابه؟چه قشنگ

عاشق ایده ات شدم🤣🤣🤣
منم وقتی کسری خواب هر کاری میکنم که بیدار نشه هرکااااااری🤣🤣 آنقدر که زحمت میکشم بتونم بخوابونمشا

همین کارو میکردم

سوال های مرتبط

مامان آقا نویان 🩵 مامان آقا نویان 🩵 ۱۱ ماهگی
هوفففف بالاخره خوابید
امشب نویان سخت ترین مقاومتو نسبت به خوابیدن داشت مراحل رو میگم شاید به دردتون بخوره
ساعت ۱۰ خوابش میومد اما تازه شام خورده بود نخوابوندمش
از ساعت ۱۱:۳۰ بردمش تو اتاق تاریک و لالایی همیشگی رو گذاشتم چند دقیقه ای شیر خورد( اون چند دقیقه رو زیر سینه یه چرت زد و فول شارژ پاشد باگ شیر مادره متاسفانه) و پاشد به بازی کردن میرفت اینور اونور برا خودش یهو دیدم لباسش خیسه بله جیشش پس داد چون پوستشو چرت کرده بودم دیگه برای اینک خوابش نپره پوشکو برداشتم‌ همونجوری یکی دگ بستم و لباساشم عوض کردم یه لباس خنک تر سبک تر تنش کردم ولی متاسفانه چون موقع پوشک کردن نمیخوابه که ببندمش مجبور شدم بازی هیجانی باهاش بکنم تا بخوابه جلوم
حالا بیا بخ‌ابونش مگه میخوابید 😐
یدره نشستم باهاش بازی کردم دیدم نخیر این فووووول شارژه اصلا قصد خوابیدن نداره ازم فرار میکنه چون میدونه میخوام بخوابونمش
پاشدم کل لامپارو خاموش کردم یجوری ک‌ خودمم هیچ جارو نمیدیدم فقط نور قرمز تیوی و نور ابی ایفون دیده میشد ک همونا جالب توجه بودن براش و یکمم میترسوندنش
صدای سشوار با ولوم اروم گذاشتم
گرفتمش بغلم اروم راه رفتم
دیگه اصلا تماس چشمی باهاش نگرفتم حرف نزدم و بازی نکردم و زمینم نزاشتم
جیغ و داد و گریه ک منو بزار زمین میخوام برم 😕😐😩
۳۰دقیقه راه رفتم دگ دستاش گرم شد شروع کرد خمیازه کشیدن
نشستم روی مبل تو بغلم تابش دادم
کاملا ک خوابالو شد خودش اومد به سمت سینه شیر خورد خوابید دوبار وسطش پاشد دوباره محیطو چک کرد دید همه جا تاریکه باز چپید تو بغلم و در نهاااااایت ۶ دقیقه مونده به ۱ خوابید 😆🥲
مامان آقا نویان 🩵 مامان آقا نویان 🩵 ۱۱ ماهگی
از سفر برگشتیم اومدیم دیدیم رادیات تو اتاق خودمون که نویانم اونجا تو گهوارش کنارمون میخوابید ، سوراخ شده و اب میده
حالا تعمیر اون اب واحد رو بستیم و پکیج رو از برق کشیدیم خونه یخ کرده ❄️🥶
اومدیم تو اتاق نویان کف خونه بخاطر سرامیکا انقدر سرده که نویانو رو‌ زمین نخوابوندم گذاشتمش داخل تختش کردمش تو کیسه خواب موسلین روشم یه پتو نازک کشیدم امیدوارم کافی باشه اخه لباساشم استین بلند شلواره 😖
کف خونه یخه کمرم گرفته ولی سختمه از کمد دیواری تشک در بیارم اخه اصلا رخت خوابام استفاده نمیشن دراوردن جا زدنشون سخته برام
از طرفیم نویان سرفه خلطی میکنه تو خواب از ترسم خ* ا* .. ه کردم سرماخورده ینی؟ 😞😕
خداکنه گذرا باشه فقط
بخور سرد روشن کردم تو اتاق
از اونورم دارم به این فکر میکنم ک نویان گریه کرد باید پاشم سرپا تا از تو تخت درش بیارم حفاظ تختم انقدر بلنده تشکشم انقدر عمیقه که باید از وسط تا بخورم تا بچه رو بکشم بالا 😫😫😫
خدایا خودت بهم صبر و تحمل بده
حالا خداکنه نویان امشبو تب نکنه حداقل 😣