۴ پاسخ

ماهان مریض شدتودهنش تبخال زد و دیگه نتونست میک بزنه خودبه خودازشیرگرفته شد الان پاستوریزه با لیوان میدم بهش

کل وسیله های شیر خشک شیشه فلاکس رو جمع کن هرکاری هم کنی چ کم کم بگیری بازم اذیت میشی خلاصه خوراکی های ک دوست داره بگیر و روزا اونو خسته کن تا شب ک شب بخوابه موقعی ک بیدار شد گریه کرد راه برو لالایی بزار ط لیوان آب بده هر جوری هم بگم اذیتی داره و غیر قابل پیش بینی هسته ۱۰ روز برا پسرم زمان برد تا عادت کنه نیست تقریبا ۱ ماه زمان کامل برد تا خوابش غذا خوردنش همه اوکی بشهه

مم به رور کمش کردم،هر ۴روزی ۳۰تاشو کم کردم،بعد ۳۰تای اخر رو که خورد همه چیو شستم و جمع گردم،همه چی شیشه،فلاسک،حتی شیشه شورش رو،سبدی که همه وسایلش توش بود رو هم جمع کردم بهش گفتم بزرگ شدی اقا شدی میگفت شیر بده گفتم باید بریم از اقا بخریم دیگه نداریم،همه جاهایی که میذاشتمو اومد دید نیست،یه شب بیدارشد گریه کرد و از فرداش دیگه داستانش تموم شد فقط ۱هفته از غصه شبا شام نخورد،که بهش شیرموز میدادم صبشم از گرسنگی بیدار میشد سریع صبانه میدادم،یواش یواش اشتهاشم برگشت

من هرکار کردم تدریجی قطعش کنم نشد دلو زدم به دریا تو شیشه شیرش به جای شیر دوغ خیلی ترش بدمزه ریختم . بدش میومد از طعمش پرتش میکردم و دیگه نخورد گاهی یادش میفته میگه شیشه شیر میدم دستش دوباره مزه میکنه میبینه بدمزس دیگه نمیخادش خودش میزاره کنار ..

سوال های مرتبط

مامان زندگیم و تودلی مامان زندگیم و تودلی هفته بیست‌ونهم بارداری