۵ پاسخ

من از مادرم کرج ولی مادر شوهرم ده دقه باهام فاصله داره اما تو دوتا زایمانمم یه لیوان آب دستم نداد منم تا قبل زایمان اول هر کاری داشت براش میکردم اما بعد زایمان اولم دیدم چجوری برخورد کرد دیگه هیچ کاری براش نکردم و چند بار گفت گفتم نمیرسم بچه دارم گفت هیچکس نمیاد یه کاری برای من بکنه منم بهش گفتم دیگه الان همه برای خودشون کارو زندگی دارن منم زایمان کردم یکی نیومد یه لیوان آب دستم بده دیگه نمیگه هیچی🤣

من از مادرم زیاد دور نیستم ولی در حدی ک بخوام بزارم پیشش برم به کارام برسم یا بخوابم حتما باید با ماشین برم مادرشوهرم پایینه ولی ۷۵ سالشه ازشون بدم میاد خیلی واسشون کارا کردم وقتی میبینم مادرشوهرم یا خواهرشوهرم ک مجرده هیچ‌کاری واسم نمیکنن و فقط انتظار دارن منم دیگه کاری نمیکنم شوهرم یه شب در میون شیفته تاحالا بهشون نگفتم بچه رو نگه دارید من بخوابم چون خودشون میبینن ک نق میزنه و من خواب ندارم ولی نگفتن یکساعت بده تو استراحت کن یبارم داشتم تعریف میکردم ک بچه رو گذاشتم پیش مادرم رفتم بیرون خرید داشتم اونم دوساعته برگشتم خانواده شوهرم گفتن ولی چطوری گذاشتی رفتی مگه میمونه ؟ شیر بخواد چی مادرت چیکار میکنه گفتم غذا میخوره دیگه حالا دوساعت چیزی نیس ک شیر نخوره ۲۴ ساعت ک نذاشتم ک میگی شیر نخورده باردار بودم آخراش واسم واقعا سخت بود سرپا بودن مادرشوهرم ظرف ۲۵ تا مهمونش رو داد من گفت تو بشور همه گفتن ن چرا زهرا بشوره برگشت گفت ن واسش خوبه بزار کار کنه 😑منم دیگه از اون موقعه به بعد رفتارم عوض شد

من از جفتش دورم

من 7 ساعت از خانواده خودم وشوهرم دورم.
البته خانواده شوهرم اگه نزدیکم بودن هیچکاری نمیکردن برام

میشه گفت من چون مادرشوهرم اصلا هیچکاری نکرده برام

سوال های مرتبط