۷ پاسخ

سلام.بیشتر بچها دوست دارن کارای مختلف انجام بدن شما میتونید کارای بی خطر بهش بدین مثلا باهم کیک درست کنید بدین ارد وشیر بریزه تو ظرف هم بزنه تخم مرغ بدین کمکش کنین تو یه ظرف دیگه بشکنه دختر منم همین طوری بود حتی گاهی کنارش وا میستم میذارم جارو بکشه خودش خسته میشه میده بهم

سلام چه اشکالی داره که کمک شما جارو کنه پسرها هم عضو خانواده هستن وباید یاد بگیرن در کارهای منزل کمک کنن من پسرم کنارم ظرف میشوره جورابشو میدم خودش بشوره تی میکشه جارو میکشه درسته لباسهای شسته شده رو از سبد بهم میده اویزون کنم واب دادن به گلها و فعالیت های دیگه خیلی به رشدشون کمک میکنه.درسته برای من دوباره کاری هس باید ظرفو دوباره اب بکشم جارو کنم ولی واقعا هم لذت بخش هس هم بچه ها همکاری رو یاد میگیرن.

سلام عزیزم هیچ وقت به بچه هانگین نمیتونی یاسخته بزارین انجام بده شمام نگاه کنین مواظبش باشین اینجوری اعتمادبه نفسش بالاترمیره حتی بهش کاربگین تامسئولیت پذیربشه

اون میخواد دیده بشه واعتماد بنفسشوزیاد کنه شماازش بخواهید بکاری که خطرناک نباشه روانجام بده مقلا پارساجان سمااتاقوجاروکنومن آشپزخانه را تا هم کمک کرده باشه هم ازمحیط خطر دورباشه اگرانجام داد تشویقش ونید

چه ایرادی داره من با پسرم آشپزی میکنم رنده سیر دارم میدم بهش برای کتلت از هرچیزی که من دارم یکم بهش میدم اون برای خودش درست میکنه من برای خودم و در آخر میدونه سرخ کردن خطرناکه و کار منه اما بعد که دستمو شستم بغلش میکنم ببینه داره سرخ میشه یا کیک میپزم اون موادو اضافه میکنه به جز تخم مرغ که خودم می شکنم سخت نگیرید بزارید لذت ببره مهمانی هم با کمک هم میوه خورد کنید

مادرای عزیز اپلیکیشن دکتر ساینا کلی پزشک متخصص داره در همه زمینه ها. میتونید به صورت آنلاین با پزشک در ارتباط باشید و سوالایه پزشکی تون رو بپرسید خیلی هم به صرفه است.

آره عزیزم کارهایی که خطرناکه رو خودتم کمکش کن تا اذیت نشه میدونی اینجوری چقدر به اعتمادبه نفس و استقلالش کمک میشه

سوال های مرتبط

مامان باران و بهار مامان باران و بهار ۳ سالگی
بچه ها میشه راهنماییم کنید،من سر باران واسه لباس پوشوندن و دارو دادن اصلا مشکل نداشتم همیشه باهاش حرف میزدم همکاری میکرد ،وقتی نوزاد هم بود مشکلی نداشتم اما سر بهار واقعا از تعجب دارم شاخ در میارم ،به شدت حساسه واسه کوچکترین چیزی که بشه گریه می‌کنه ،دیگه هر بار می‌خوام لباسش رو عوض کنم استرس میگیرم ،دارو هر وقت بهش میدم با بدبختی میدم هر چی بازی میکنم هر چی میخندونم فایده نداره آخر سر انقد جیغ میزنه و گریه میکنه صداش میگیره و به سرفه میفته ،حتی واسه آزمایش هم طرف اصلا آمپول رو بالا نیاورده بود که بزنه فقط دنبال رگ میگشت انقد گریه کرد که سیاه شد ،باران یه صدا میداد و تمام،واکسن که میزنم براش نور علی نوره ،از وقتی که سوزنو میزنن تا یکساعت بعد گریه میکنه و هق هق میزنه ولی باران انقد آروم بود بهداشتیا میگفتن خوشبحالتون چه بچه ی ارومی،تو پنج روزگی که تست خون ازشون میگیرن بهار انقد ترسیده بود اصلا خون در نمی اومد بمیرم براش بیست بار یارو رو زدن به پاهاش،اصلا خیلی خیلی بچه ی حساسیه ،بچه های شمام همینن؟راهکار دارید واسه عوض کردن لباس و دارو دادن؟