نم
رابطه ی من و همسرم خارق العاده هستش بچه هامم شاد و خوشحال
خیلی تاثیر داره اون رفتار کاملآ یاد میگره و سخت از ذهنش پاک میشه
خیلی تأثیر داره دقیقاً مثل نوار ضبط میکنه و مثل آینه پس میده
حتی وقتی باهم حرفم میزنیم دخترم میادو میگه مامان بابارو بوس کن دعوا نکنیدا
وقتی بلند بلند حرف میزنه ک بچه بترسه منم بهش میگم دعوا و حرفهای بلندتو روی بچه تاثیر بدی داره ولی متاسفانه نمیفهمه اصلا.
وقتی میبینن باشوهرم دعوا می کنیم گریه می کنه خواهش می کنه ازمون
یبار دعوا داشتیم جلو دخترم اونم دخترم خیلی لجباز بخاطر اون دعوا کردیم میره رو مبل میپره خدا رو شکر شوهرم خوبه
مرداس تامیبینه دونفربحث میکنن وحشت زده میشه وچشاشودرمیاره وباترس وهراس شروع میکنه باماما ماما گفتن
وقتی کوچیکتر بود خیلی بحث میکردیم الان بزرگ شده عصبی شده با کوچکترین کار یهو داد میزنه با حرص حرف میزنه.....خیلی ناراحتم میترسم تا بزرگ شدنش روش بمونه.😔
مامانای عزیز آیا دعوا در زمان بارداری هم رو جنین اثر میزاره؟ یعنی ممکنه بعد که به دنیا میاد پرخاشگری بکنه؟
به ما نگاه کرده که وقتی اسم همو صدا میزنیم بله میگیم و خودش هم از یک سالگی بله میگه دخترم و ما میمیریم براش.....و اینکه از زبون خودمون گاهی اسممون صدا میزنه نه مامان و بابا بچه ها خیلی باهوشن و هرکاری که تکرار کنی و یاد میگیرن
پسر من با دیدن دعوامون گریه میکنه و فقط نگاه میکنه به اونی که صداش بلندتره و بی قراره صبوری میکنم اتفاقی نیفته تا خاطرش ازرده نشه
منم با شوهرم زیاد بحث دارم متاسفانه شوهر مندست به زنمداره و چند بار این کاروکرده پسرم اینقد گریه کرد بمیرم براش میرفت میومد منو میدید گریع میکرد امیدوارم هیج کس اینمشکلاتو تو زندگیش نداشته باشه . من بخاطر همین موضوع هم تیک اعصبی گرفتم و همسِر شدن زبون نمیدونم واقعا بعضی موقعه هاانقد با فکر وخیال شیر میدم خودممم ناراحت میشم
من وهمسرم همیشه جلوی دخترمون باهم بگوبخند میکنیم باادب باهم حرف میزنیم و وقتی همسرم میاد خونه اول صورت منو میبوسه بعد دخترمون واسه همین دخترم تومحیطی کاملا شاد وعاطفی بزرگ میشه و اینکه خودشم خیلی مهربون و صبور واین اخلاق ما با دخترمون لاعث شده عصبی و بهونه گیر نباشه هرچند هنوز سنش کمه وخیلی جا داره که عاقلترشه
ما هم دعوا داریم شوهرم عین خیالش نیست انگار خدایی نکرده بچه رو از سر راه پیدا کردیم بچه ابجیش پنج سالشه همه رو میزنه بچه منم میزنه بهش میگم ی چیز بگو ب بچه خواهرت میگه بچس اشکال نداره خیلی بد میزنه بچه رو خفه میکنه خواهرش هم عین خودش بیخیال ب بچش هیچی نمیگه بچه رو سرخود کرده
خیلی خیلی تاثیر داره
خدارو شکر من و همسرم اصلا دعوا نمیکنیم مگر اینکه عصبی شیم یکم صدامون ببریم بالا اونم مختصر وکوتاه یه بار من و همسری یه کوچولو صدامون بردیم بالا اونم سر یه چیز الکی البته به شوخی ها اگه بدونین پسرمون چیکار کرد ده ماهشه ها با حرص اومد سمتمون رو زانوهاش وایساد دستاش با فکش محکم فشار داد بعد با حرص داد زد بابا مامان تند تند هم هی به من هی به باباش نگاه میکرد... حالا ما غش کرده بودیم از خنده خیلی باحال بود عکس العملش
من اصلا همسرم پیشم نیست که بخوایم دعوا کنیم😂😂😂😂😂
حقیقتش من خیلی سعی میکنم بحثی نباشه اما همسرم نسبت ب خانوادم خیلی حساس مخصوصن برادرم ی خورده همحس حسادت داره ومدام مسخرشون میکنه و الفاظ جالبی بکار نمیبره البته خانوادش هم بد دهن نسبی هستند اما من بعد از ازدواج فهمیدم و خیلی تلاش کردم کهمسرم درست شه و بهتر شده خیلی اما دوسندارم کجلودخترم بد صحبت کنه مسخره کنه و با هم بحثکنیمدخترم ۳ ماهشه امیدوارمموفق شم 🥺🌹
سلام
کلن غریبی ادواج کردن اشتباهه م۰خصوصا شناخت نداشته باشی از طرفت
شادی و ناراحتی روی بچه تاثیر داره سعی کنیم شادیهامون رو درمقابل بچه نشون بدیم
ببخشید یه سوال داشتم. بچم ۳۳روزشه منم خیلی لاغرم میشه از جوانه گندوم استفاده کنم برا چاقی
من از وقتی دخترم اومده یبار دعوای بدی داشتیم ک شوهرم داد زد دخترم گریه کرد ارومش کردم خوابش برد بعد دوباره ادامه دعوارو کردیم دیگه بیدارنشد😁
ازوقتی باران ب دنیااومده باهم دعوانکردیم قبل ازاینکه باران هم بدنیابیادهرموقع دعواکردیم من سکوت کردم تااونم بیخیال بشه وباعث نشه حرمتاشکسته بشه اماخداروشکربحثامون خیلی کمه😊😊
من بهش میگم آروم حرف بزن بچه نترسه
ماهم یه مواقع بحث میکنیم
ما خیلی اختلاف نظر داریم و همین باعث میشه اکثر اوقات باهم بحث کنیم...از وقتی محمد اومده همسرم میگه بخاطر بچه دعوا نکنیم اما اصلا رفتاراش تغییری نکرد که منم احساس کنم رو حرفش هست و حداقل به بچه فکر میکنه...همش توقع داره من کوتا بیام من کنار بیام...اما واقعا نباید پای این طفلای معصوم به دنیای پر از اختلاف ما بزرگترا باز میشد...😔
خداروشکر من و شوهرم دعوا نداریم،سر چیزای کوچیک قهر میکنیم اما قهرمون ب نیم ساعت هم نمیکشه،البته خیلی از اشتی ها رو مدیون رشته درسیم رشته روانشناسی،و خیلیا رو هم مدیون اخلاق همسرم،همه چیزو ب شوخی میگیره...خدا همیشه شادی ب زندگی هاتون بده
سلام ،ما سعی میکنیم اختلافاتمون را بدون جیغ و دعوا حل کنیم تا بحال کسی ندیده ما با هم دعوا کنیم در صورتی که اختلافات زیادی داریم اما معمولا سکوت میکنیم و بعد از اینکه با خودمون کنار اومدیم در موردش حرف میزنیم
من در بارداری دومم خیلی عصبی بودم و دایم کارهای خانواده شوهرم که در حقم کرده بودن جلو چشمم بود دایم دعوا داشتیم دخترم ساکت نگاه میکرد یا میگفت بسه انگار میترسید یا با تحکم وادارمون میکرد ساکت باشیم الان سعی میکنم اگر حرفی هست با خنده بگم نه تند
ما باهم زیاد بحثی نداریم ولی چون من بیشتر وقتمو با دخترم میگذرونمباباش که میاد انتظار دارم کمکمکنه ولی چون خستس باعث میشه بحث کنیم ولی سعی میکنم جلو بچه صدامون اروم باشه که نترسه یا یاد نگیره. ولی میریزم تو خودم. همدیگرو خیلی دوس داریم ولی پیش میاداخیرا و میترسم افسردگی بگیرم و رو بچم تاثیر بزاره
پسر من وقتي ٢ ماه داشت من و پدرش بحث ميكرديم و به جايي رسيد كه ما بلند داد ميزديم بعد از چند دقيقه كه مدام گريه ميكرد بغلش كردم آروم شد بعد از اون چندين باري بحثمون شده و پسرم كاملاً متوجه ميشهو بغض ميكنه وشبها احساس ميكنم نا آروم شده خيلي سعي ميكنم خودم رو كنترل كنم اما وقتي اين اتفاق ميفته همسرم اصلاً رعايت نميكنه و من از اين موضوع خيلي ذهنم درگير هست كه رو ذهنش تاثير منفي بزاره😔
مامان مهرسانا دخترم یک سال سه ماه داره خیلی ضیف هست اصلا غذا نمیخوره رفتم دارو خونه این شربت سندروس خریدم خوبه براش بدم
من شوهرم شکاکه دست بزن داره ۹ساله دارم تحملش میکنم فکر کردم بچه بیارم خوب میشع بدتر شده فقط بخاطر آینده معراج شبا گریه میکنم تا خوابم میبره ترو خدا برام دعا کنید شوهرم ادم شه منم بخاطر آبرو نمیتونم برم طلاق بگیرم مجبورم بخاطر بچم بسوزمو بسازم ترو خدا خیلی خیلی دعام کنید😔😢😭
هر رابطه ای که بین ما باشه دقیقا بچه از والدین الگو میگیره بدون کم و کاست اما متاسفانه...
من همش با شوهرم دعوام میشه پسرم که 11ساله داره همش ناراحت میشه و غصه میخوره خیلی میخوام مراعات کنم ولی نمیشه من از وقتی دخترم دنیا اومده خیلی خسته و عصبانی میشم وشوهرم اصلا درک نداره
منو همسرم بحثهای کوتاه داریم ولی خب جلوی بچه بحث نمیکنیم زمانی ک خوابه حرف میزنیم اما همسرم چون خیلی رو بچه حساسه اب بپره تو گلوش یا اگر بی افته سریع تعصبی میشه میاری برخورد میکنه ک اینگار من از قصد انجام دادم اینجا دیگه من جلوی کسی کوتاه نمیام واقعا صدام میده بالا
ما خوبیم باهم ولی بعصی موقع ها زیاد حساسیت رو آراز نشون میده غر میزنه
من تازگیا خیلی عصبی شدم و امروز صبح با شوهرم جلوی دخترم دعوامون شد طفلکی بچم خیلی ترسید 😟😟😟😟
من تو شش روزگی بچه ام چاقو کشی کرد شوهرم رو بابام دعوا کرد و فحاشی دارم جدا میشم
منو همسرم دعوا داریم گاهی، چون عادت داره با بی احترامی حرف بزنه، دخترم کوچیک تر که بود از شدت گریه رنگش کبود میشد، یه مدت من کوتاه اومدم اما الان دیگه طاقتم تموم شده ، وقتی دعوامونو می بینه اونم جیغ میزنه
شوهرم خیلی عصبی و جوشیه، متاسفانه خانوادگی اینطورین، تو محیط متشنجی بزرگ شد، الانم گاهی سر مسایل حتی بی اهمیت جنجال و داد و بیداد میکنه و من بخاطر بچه هام سکوت میکنم چون جوابشو اگه بدم کار به کتک کاری میرسه،... بعد دو سه روز که اروم شد میاد پیشم معذرت خواهی... ولی چه فایده هم دل من شکسته و هم شیشه روح و روان بچه ها 😔😔.....
ما خیلی جلو بچه دعوا میکنیم خیلی مقصر هم شوهرم هست هزار بار بهش میگم جلو بچه داد نزن جلو خودتو بگیر میگه به درک من سکوت میکنم ولی اون ادامه میده حتی موقعه خواب بچمون داره میخوابه دعوا میکنه یا وقتی خوابه داد میزنه هیچی براش مهم نیست بعد همش میندازه تقصیر من میگه تو منو بهم می ریزی خودش رو تبرئه میکنه دلم برا بچم خیلی میسوزه که تو این محیط بزرگ میشه حاضر نیست جلو خشمش رو بگیره ولی من حتی بهش میگم میخواهی دعوا کنی فحش بدی پیام بده میگه نه به درک برام مهم نیست تو برات مهمه حرف نزن تو جلو خودتو بگیر من سکوت هم میکنم اون ادامه میده نمیدونم چکار کنم کاش واقعا ی نفر بود راهنماییم میکرد
چیزی که جالبه اینه که همه ی اونایی که میگن ما دعوا نداریم و شایدم دقیقا خودشون کوتاه میان وگرنه همیشه دعواست،باید پدر هم یاد بگیره کوتاه بیاد
مرسی فدات
چشم حتما😘💙
بله اتفاق افتاده که باهم با صدای بلند صحبت کردیم وایلیا بیدار شده وداشت مارو نگاه میکرد
ما از زمان دوستیمون با هم قرار گذاشتیم از دعوا و بحث هامون هیچ کسی جز خودمون با خبر نشه،گاهی قهر کردیم و همون زمان مادرم اینا یا کسی اومده خونمون و تا وقتی خونمون بودن به رومون نیاوردیم و بعدش ادامه دادیم😂 از طرفی یه قرار داشتیم که قهر بالای یه ساعت طول نکشه و سر یه ساعت اگر مقصر عذرخواهی نکرد دوتایی همزمان عذرخواهی کنیم،بعد از بدنیا اومدن کارن هم هر بحثی که میدونیم ممکنه به حالت دعوا ختم بشه میذاریم وقتی خوابید میریم تو اتاق که نشنوه و متوجه نشه
دعوا میکنیم ولی معمولا جلوی محمد نه یا دعوامونو باسکوت قطع میکنیم
دعوا تو هر خونه و خانوادای هست من و شوهرم خداروشکر باهم خیلی خوبیم چون عاشق هم دیگ هستیم اگر هم بحثی باشه با صدای اروم حلش میکنیم
حالا کسی هست ک این دعواها رو بچش اثر گذاشته باشه و مثلا بچش عصبی و پرخاشگر شده باشه و بتونه اون اثارمنفی رو بچه رو از بین ببره؟از تجربه هاتون بگید لطفا
بعضی وقتا بحث میکنیم که آراد متوجه میشه
همدیگه را میبوسیم میخنده
قطعا تاثیر داره ،من و شوهرم وقتی دخترم شیر خوره بود خیلی اختلاف داشیم والان تاثیر شو روی بچم میبینم که چقدر عصبی ،پرخاشگر شده
متاسفانه بخاطر شرایط روحی بد چند بار دعوای شدید کردم و دخترم خیلی ترسیده بود الان با وجود اینکه چهار سال میگذره هنوز یادشه و اضطراب جدایی داره 😔😔😔
مامان جوجو شما مشاوره میدین؟؟
منوشوهرم وقتی دعوامیکنیم
ماهان یه جوری جدی نگامون میکنه و بعدش اونم حالت عصبانی بازبون خودش حرف میزنه و میفهمه ک من ناراحتم
هنوز زودهه تا تاثیر دعوامون رو بچه رو ببینم
خوشبختانه دعوانداریم
پسر من یک سالش چند روز پیش خیلی بد جلوی بجه با شوهرم دعوام شد خیلی وحشتناک الان ارسام تا یکم بلند حرف میزنیم بیچاره میترسه خیلی عذاب وجدان دارم خیلی ناراحتم
اوههه همتون از زندگیاوشوهراتون راضی هستین پس اونایی که میان گهواره میگن زندگیمون اله بله ؟؟کجان ماکه حسودنیستیم خداروشکرکه زندگیاانقدخوبن ولی انصافاواسه هرکسی پیش اومده که حتی یه بحث کوچیک جلوبچه انجام شه توخونه دعوانکنیم کجادعواکنیم واستیم تابچه بخوابه حرفایی که تودعوامیخواستیم بزنیم یادمون میره خخخ 🤣🤣
خداروشکر هیچ بحثی نداریم
ما خیلی دعوا داریم. و برسام شدیدا عصبی شده هر زمان مادعوا میکنیم بچم خیلی جیغ میزنه. همسرم هم خیلی بددهن و عصبیه
ماهم زیاد بحثمون نمیشه خدارو شکر..ولی بیچاره من خیلی سر علی محکم داد میزنم میپره ازجاش یا از ترس میاد بغلم میکنه.چیکار کنم😔
سلام من اولین بارمه میخوام دخترم رو بشورم ولی خیلی میترسم تو گوشش اب بره .کمکم میکنید
هیچی
مامان اراجون من این کارو کردم ولی کووووو....ان شاالله شما جواب بگیری...
ما هيچوقت دعواي شديد كه بچه متوجه بشه نكرديم.نهايتاً يك ناراحتي ساده اگر بوده، يكم تنهايي خلوت كرديم و بعدش خوب شد.اما بچه ها خيلي زرنگن،صداي غم آلوز سريع ناراحتشون ميكنه
ما زياد دعوايي نيستيم ولي چند وقت سر اين كه من طلا هامو پولام رو دادم كه خونه بخريم باهم ولي اون زده زيرش كه ٢.٣ دنگ به نامم كنه همش بحث و دعوا داريم من خيلي پريشونم دخترم با اين كه باباييه تا بحثمون ميشه همش مياد بغل من تا باباش مياد طرفش بهش ميگه بد اصلا تا ٢روز سمتش نميره زياد انگار ميفهمه من خيلي ناراحتم دوست ندارم اصلا دعوا مون رو ببينه غصه بخوره پيش مياد ولي😔
پسرم من از دعوا خییلی میترسه .و وروجک بعضی وقتا اونم رو من داد میزنه از پشت بابات در میاد
مامان ارنیک شوهرم از بچه ی اولم جاشو عوض کرد گفت شبا نمیتونم بخوابم گفت بعداز دوسالگی درس میشه باهم میخوابیم ولی درس نشد الانم بچه ی دومم بدتر شد حتی تودوتا اتاق مجزامیخوابیم نذار زباداگر کاری میتونی بکن ک ازت دور نشه رورگار بدی شده
من دودختر دارم دختربزرگم که پنج سال نیمه شه خیلی بیش ازحد حساسه منو باباش که بحثمون میشه خیلی میترسه هیچوختم یادش نمیره همیشه یجورایی حس میکنم تو صورتش وهمیشه اون شب که بحثمون میشه دخترم ازخواب میپره و جیغ میکشه بخاطر همینم منو شوهرم سعی میکنیم تامیشه بحث نکنیم
گاهی من وهمسرم که باصدای بلندحرف بزنیم دختریکساله من میفهمه وجیغ میزنه که انگارمیخوادمیانجی کنه وبعدناخوناشومیخوره
ما چند بار بخاطر افسردگي بعد از زايمان من و گير دادناي شوهرم چند باري دعوا داشتيم يه بارش تو بغلم شير ميخورد و خواب بود خيلي بد بود ارسلان تا چند وقت با حرف زدن سادمونم گريه ميكرد. مادري كه شير ميده حتي نبايد غر بزنه چون رو آرامش بچه اثر بد ميذاره ولي شوهرم دائم غر ميزد و من تو خودم ميجوشيدم.😢😢😢😭😭
من الان ۴ساله ازدواج کردم که بد از یک ماه ازعروسیم باردار شدم خیلی اختلاف داشتم با شوهرم تو دوران بارداری خیلی گریه میکردم و بحثمون میشد خودمون نشکلی نداشتیم با هم جونمون میرفت برا هم ولی همیشه خدا سر خانواده شوهرم ورفتارشون دعوامون میشد شوهرم خیلی احترام نگه میداشت اونام هرجوری دلشون میخواست رفتار میکردن تا اینکه پسرم به دنیا اومد چند باری دعوا کردیم پسرم تا میدید باباش باهام دعوا میکرد سرشو میزاره رو سینم اشکمو پاک میکنه بوسم میکنه بد که اروم میشم میره میزنه تو سر باباش با توپشبه زبون خودش باباشو دعوا میکنه بد که شوهرم میاد بوسم میکنه پسرم دوتامونا بغل میکنه کلی ذوق میکنه فقد از خدا میخوام تو هیچ خونه ای بحث نباشه واقعا ادم داغون میشه
ما اصلااااا دعوااا نمیکنیم من ناراحت میشم ک با حرف زدن حل میشه...
۱۰۰درصد تاثیر داره مغزبچه همه چیز ظبط میکنه درآینده تاثیر مخرب داره پس تا میتوانید جل فرزندان داد دعوا نکنید
الین به سر و صدا عادت نداره من و باباش بحثمون زیاد میشه بیشتر به خاطر حرف ها و حرکت هایی که در مقابل دیگران داره وقتی بحثمون میشه به الین نگاه میکنم و میبینم داره به ما می خنده بعضی وقتا هم گریه میکنه.
ما خیلی کم پیش میاد ک بحث کنیم،با اینکه دخترم خیلی کوچیکه ولی وقتی صدامون ی کم از حد بلندتر میشه سریع واکنش نشون میده دست و پاشو محکم تکون میده،همینکه باباش بغلش میکنه اروم میشه،خیلی تلاش میکنم ک از همین ابتدا هیچوقت جلوش بحث و مشاجره نکنیم وقتی دیدم واکنش نشون میده
من و همسرم زیاد با هم دعوا نمیکنیم اما یا بار ک با هم جرو بجث کردیم پسرم خیلی ترسید داشتم گریه میکردم اومد و بغلم و فوری خوابید.امیدوارم خونه کسی دعوا و دلخوری نباشه
دعوا تو هرزندگی هست.دختر منم هنوز کوچیکه.ولی کلا خونمون آرومه شکرخدا اگر یک موقعی بحثمون بشه و ثمین باشه واونش های چهرش کاملا مشخصه.یااینک میزنه زیرگریه.خدا کنه تو هیچ خونه ای بحث و جدل نباشه
دعواکه نه امااختلاف نظرهست گاهی نه همیشه به دعوانمیرسه خدادوشکر
دخترم۸ ماهشه ماهمدعوا نداریم ولی یه وقتایی که کل کل میکنیم یا من خسته ام غر میزنه قشنگگماروبا دقت نگاه میکنه ماهم سریع بروشمیخندیمو جمشمیکنیم.
اه اه همه اینجا هرشب تو بغل هم هستن درحال دادن....کسی هممشکلی نداره... دادگاه های خانواده هم. منم که فک کنممیرم...انقد امار طلاق بالاست..خوبه نظراتتون رک بزارین یا کلانزارین
خیلی زیاد در حدی که همه حالات روحی روانی کودک تحت تاثیر قرار میگیره و در آینده مضراتش واکنش نشون میده
بنظرتون اگه پدر ومادر باهم نزدیکی داشته باشن بچه از چند ماهگی متوجه میشه ؟
خب خیلی همش طوری رفتار میکنه ک باعث میشه منو همسرم بیش از پیش بهم عشق بورزیم مثلا موقع شیر خوردن حتما باید بین منو باباش باش یا باید همه بغل هم بخوابیم اگ اینکارو نکنیم گریه میکنه ما حتی اگ ب شوخی همدیگرو بزنیم یا با صدای بلند حرف بزنیم سرجاش میکوب میشه و ماتش میبره یا گریه میکنه ک باید حتما بغلش کنیم و همینطور خیلی باباییه و اگ من پیش باباش باشم حتما خودشو میندازه بغل باباش و گاهی منو میزنه کنار حسودی میکنه نفسم در کل سردی رابطه ما بچرو افسرده میکنه
فعلا كه كوچولوئه ولى سعى ميكنم هيچوقت جلو اون بحث نكنم و نارحتى مو بروز ندم كه روش تاثير بزاره
والا من دخترم کوچیگه هنو نمیفهمه
ما هم از 9 روزگی دخترم تا 11 ماهگیش همش دعواهای شدید داشتیم همش هم به خاطر یکی از خواهر شوهر عقده ایم بود و شر رو توی زندگیمون انداخت
من کلا باهاشون قطع رابطعه کردم
سعی میکنم دیگه دعوای جدی پیش دختر م نداشته باشم
اخه خیلی حرصی شده و جیغ های عصبی میزنه
والا ما که انقدر دعوا میکنیم سر بچه دخترمونم یاد گرفته همش داد میزنه چیزی میخواد
ماهم دعوا و جر و بحث نداریم چون بعد ۲۰ سال زندگی،جر و بحث معنایی نداره
والا بچه ما ک بیخیاله😂😂😂😋😂😂😂
من و همسرم وقتی همو بغل میکنیم و میبوسیم دخترم میاد نق میزنه و جیغ میزنه که جداشیم😅 بعد که جدا میشیم میره دنبال بازیش
مامان ناسا شماکجای اونخانمنیسی هرکی دوس داره هرتعدا بچه ک دلش میخواد بیاره شاید شما حوصله نداری ایشون داشته باشه
من هم خیلی با همسرم مشکل دارم شعور نداره فهم نداره همش بددهنی میکنه بچم هم عصبی شده خودمم دیونه دارم میشم 😭😭😭
من اگه عقل الانمو داشتم باردارنميشدم وطلاق ميگرفتم چون هم من دارم نابود ميشم هم بچم ولي خب يكماه باردار بودم بچم ضربان قلب داشت ولي خداروشكر ميكنم كه به دنيا اوردمش و شده ارامش زندگيم وفقط براي اون بااين زندگي ميجنگم وقوي ميكنم خودمو
چرا مامان رادینکوچولو؟؟؟چرا نباید تا بعد ۲ساعت شیر داد؟؟؟
چرا؟علتش چیه
سلام خسته نباشین والا ما زیاد دعوا نداریم ولی اگر هم دعوا داشته باشیم متاسفانه جلوی بچه هاست و اینکه شوهرم یخورده بی تفاوته نصبت به بچه ها از لحاظ خوردوخوراک و لباس تامین میکنه ولی از نظر محبتی خیلی کمه بهشون محبت میکنه یعنی وقتی خونس سرش فقط تو گوشیه اصلا با بچه ها حرف نمیزنه هم صحبت نمیشه باهاشون هی بهش میگما تاثیر این رفتارت درست عین آینه در آینه جلوت گذاشته میشه بچه ها نیاز به محبت پدرانه دارن ولی کیه که گوش بده😟😞
یه بار شوهرم کتکم زد آریا ترسیدو گریه کرد ..ـ. بردارشوهرام بامازندگی میکنن کلاس چهارم وکلاس اول راهنمایی هستن..همش باهم دعوامیکنن بچمم عصبی شده همش جیغ میکشه ...خییییلی ناراحتم 😞 ..دوست ندارم
پسرمنم قشنگ میفهمه دعوا ما باید بخاطر آرامش بچه هامون کنار بیایم من هربار عصبی شدم روشیرم تاثیر گذاشته و پسرم یکریز نق زده و گریه کرده
والا بیشتر بچه تاثیر گذاشته روو رابطه ی ما،،😀😀
ما جلوش دعوا نمیکنیم یا اگه بحثی باشه با خنده دعوا میکنیم ولی نمیدونم چرا به محبت کردنمونم حساسه یعنی ببینه منو باباش کنار هم نشستیم میاد گریه میکنه و میگه بغلم کن
من شوهرم اصلا اهل دعوا نیست ولی اگه بعضی اوقات یه بحث کوچیک کنیم سامیار حالت چهره اش ناراحت میشه و به ما دوتا زل میزنه که دعوا نکنین ماهم بهش میخندیم و اونم قبول میکنه😊😊😊
حرفهای منو پاک کردی
لعنت به هرچی مادر
شوهر وخواهرشوهردنیاست من نه شوهرمو نه مادر
شو نه خواهرشو نمیبخشم
عصبی که میشن الان جانان فقط همه رو با دست میزنه میگه اه اه اه
ما خیلی دعوا داشتیم و داریم اصلا شیرم سر این دعواها خشکید چون از اول حرف خودشو میزد بعد از ده روز زایمان منو برد خونه مادرش با اون حال و روز تازه سزاریان بودم و مجبور بودم دستشویی معمولی برم اونجا.بماند که بیست روزش بود بچم داشت منو از خونه مینداخت بیرون و زنگ زد خواهرش بیاد بچمو ببره منم زنگ زدم مامور اومد براش.ولی خدا رو شکر الان سعی میکنیم دعواهامونو با صدای بلند پیش نبریم.ولی خیلی تاثیر داره دعوا و داد رو بچه الان جانان بد خواب شده تو خواب یهو جیغ میزنه از خواب با گریه بیدار میشه.خیلی ترسو شده .
ممنون عزیزم زنده باشی💞
آرع خدارو شکر میکنم ازش خیلی راضیم
انشالله که شماهم همینطور همیشه موفق باشید🙏🙏
ما دعوا نداشتیم ولی خب خیلی هم ابراز محبت نداریم.
من و همسرم دعوا نداریم . همسرم خیلی خوبه ولی من یوقتایی بهش گیر میدم و باهاش بحث میکنم . که بخاطر دخترم همین بحثم دیگه نمیکنم. من باعث شدم به این دنیا پا بزاره پس باید شاد زندگی کنه
از نظر من با اینکه الانم بچه دار شدیم میتونیم دعوا کنیم ولی به خاطر بچه هامون این کار رو نمی کنیم زندگی راحت تر از اون چیزیه که ما فکر میکنیم فقط کافیه خیلی به همه چیز توجه نکنیم و گاهی هم از کنار بعضی چیزها بی تفاوت عبور کنیم،و گاهی هم چشمم و رو اشتباهات دیگری ببندیم
من خودم اول عروسی و قتی با شوهرم بحث میکردیم دو تا من میگفتم دو تا اون و تهش دعوا به پا میشد ولی الان هر وقت دعوا میکنیم من سعی میکنم بحث نکنم ...شوهرمم وقتی آتیش عصبانیتش میخوابه میفهمه اشتباه کرده میاد عذر خواهی میکنه 😊به نظر من زندگی و باید راحت گرفت تا اموراتمون بگذره ...
سلام خانوما کسی دکتر فرزانه جعفری میشناسه توتهران؟
از وقتی ک دخترم بدنیا اومده دعواهامون خیلی پررنگ شده و حدود شیش ماهه ک طلاق عاطفی گرفتیم.دوس دارم بخاطر دخترم همه چی درست شه.حاضرم بمیرم ولی دخترم آسیبی نبینه.همش پشیمونم ک دخترمو بدنیا اوردم چون واقعا واس آیندش نگرانم
من دلیل اینکه دعوا نمیکنم این نیست اختلافی نداریم دلیلش این. پدرومادرم خیلییییی دعوا میکردن ومن به شدت روم تاثیر گذاشته برای همین. هروقت میبینم نزدیک دعوامون بشه فقط سکوت میکنم چون نمیخوام اصلا شبیه پدرومادرم بشیم وگرنه اختلاف همه جا هست
ما خداروشکر بعد نه سال زندگی هنوز دعوای خشن و جیغ و دادی نکردیم چون چه من چه شوهرم وقتی خیلی ناراحتیم. سکوت ترجیح. میدیم یعنی من در اوج اوج عصبانیتم فقط میگم. ساااکت ساکت باش صدات نشنوم اونم عادت کرده وقتی عصبانی فقط همین میگه دگه چندین ساعت حرف نمیزنیم. تا اروم بشیم ولی نی نی تنوز نداریم انشالله اون بیاد دگه همین قدرم نگیم😂
خب ۱۰۰ درصد رابطه ی خوب تاثیر مثبتی داره ما سعی میکنیم داد نزنیم اصلا من از وقتی بچه دار شدم خیلی کمتر بحث,میکنم شوهرمم همینطوره سعی میکنیم فضای خونه گرمو صمیمی باشه دوتامون رعایت میکنیم
غیر ممکنه دو نفر زیر یه سقف همیشه با هم صمیمی باشند و هیچ مشکلی نباشه. مگه اینکه نسبت به هم سرد و بی خیال باشند. من و همسرم بیشتر صحبت هامون تنها و به دور از چشم بچه هاس. از هم ناراحت بشیم هر دو سکوت می کنیم ولی خدا را شکر تا حالا دعوا و جر و بحث نکردیم. ۱۳ ساله ازدواج کردیم
من و همسرم زیاد دعوا نمیکنیم اما بحث می کنیم که آخرشم من همش گریه میکنم.. همین دوساعت پیش گریه کردم اما پسرم بهم آه میکرد. میخندید و ذوق نشون میداد 😂منم خندم گرفت و یادم رفت گریم
تاثیر عشق و محبت دوست داشتن
بخدا یه بار تو اوج ناراحتی از دست شوهرم ک سکوت کرده بودمو آروم اشک میریختم.. اونم رفته بود بخوابه گفتم ینی چی هم منو ناراحت کنه هم ب اشکم بی توجه هم بره بخوابه... پاشدم اشکامو پا کردم برم برا بحث.. یه لحظه گفتم خدایا فقط ب خاطر تو...همون لحظه ب جای داد زدن در اتاقو واکردم خودمو انداختم تو بغلش گفتم خیلی دوست دارم... بخدا آب شد از خجالت دیوونه شدنمیدونید چ کن فیکونی کرد..از همه مهم تر اینکه وقتی میگی خدایا بخاطر تو و خدا هم میبیندت ناخودآگاه اون مرد متوجه عیبش میشه ک هیچ..مهرمون تو دلش حک میشه وب یادش میمونه...تازه دعوا هم نمیشه..کاش بدونیم ما مرد ها هم مثل ما متفاوتن تفاوتی ک دست خودشون نیست..واینکه گذشتی ک ب خاطر خدا باشه خدا اون زندگیو رو روال میندازه..
اول دوتا مطلب بگم ب همه مامانا تورو خدا فکر کنیو ب حرفم، قبول دارین خیلی از دعواهای زنو شوهری نمیگم همه ولی خیلیهاشون سر چیزای الکیو پیش پا افتادس؟ و با یه پا رو دل گذاشتن کن فیکون میشه؟و دوم اونایی ک میگن گلو بلبلنو باور نمیکنم.. چون زندگی زناشویی هم تلخی داره هم شیرینی...اگه هر کس تلخیشو باور کنه گول خورده هرکی هم ک شیرینیشو باور کنه گول خورده...اما پیش بچه ب نظر من ب شدت تاثیرخودش رو میزاره اینو تو دورو برم دیدم ینی ایشالا خدا توفیق بده از خدا همیشه بخوایم کمکمون کنه بتونیم پیش بچه خودمونو کنترل کنیم.. اما درمورد بچه خودم، ک یک سالونیمشم هم هست گاها تو دعوا اون متوجه شدنی میزنم زیر خنده و باباش هم متوجه ک عصبی هستمو ب خاطر اون الکی اینجوریم، گاها هم صادقانه بگم از دستم در میره وناراحتیموپیش دخترم بروز میدم مثلا یه گوشه بغض میکنم.. اما درکل بیشتر تلاش میکنم متوجه شادیمون بشه تا ناراحتیمون..
سلام.نمی دونم چند نفر پیامما میخونن و چه قدر میتونه حرفام تاثیرگذار باشه.خواستم بگم این بچه ها هیچ کدومشون نمی خوان بیان توی این دنیا و خدا اون قدر باهاشون حرف میزنه تا خودشون رضایت میدن و میان.اینها امانت هستند.امانت از طرف خدا.واسه همین هم همه نی نی ها بوی خدا را میدن.بوی بهشت و بوی خدا.اونها فیلسوف های خیلی بزرگی ان که میتونن با چشم دل خیلی چیزا را ببینن و با فرشته ها صحبت کنن.اگه دقت کنید همه نی نی ها در طول روز به یه جایی نگاه میکنن و میخندن و یا توی خواب میخندن،گریه میکنند.چونکه دارند با فرشته ها حرف میزنن و هنوز ارتباطشونا با خدا و اون دنیا از دست ندادن.پدر مادرای عزیز خواهشا با دعوا و صدای بلند در حق این امانت های خدا خیانت نکنید...اونا خییییلی معصوم ان و اومدنشون توی این دنیا هیچ کدومشون با رضایت قلبی و عمیق نبوده....اینم بگم که نی نی ها به شدت حاجت میدن اگه مشکلی دارین باهاشون حرف بزنین،درددل کنید،واسط میشن پیش خدا و حاجتتونا میدن....تو را خدا مواظب روح لطیف بچه هاتون باشید
بدترینحالت ممکن اینه که بعداز بچهباشوهرت بهمشکل بخوری خیلی بهش میگم پیش بچه داد نزنولی همش تکرار میکنه منم سر همین موضوع الان اومدم قهر😭😭😭😭
شوهرم کم حرفه زیاد حرف نمیزنه
من و شوهرم هشت سال ازدواج کردیم تو این هشت سال خیلی بحث داشتیم اما خداروشکردعوا نه به ساعت نمیکشه توبغل همیم دختروپسرم هنوز شاهددعوای نبودن چون وقتی عصبانیه شوهرم فقط سکوت میکنه عاشقمونه ماهم همین طور؛😙😍
متاسفانه همسر من از وقتی محکم جلوی نهال زد تو گوشم ، نهال اصن دوس نداره پیشم بیاد یا دست بهم بزنه،سریع جیغ میزنه.😔خیلی تو روحیه اش تاثیر بدی داشت،مدتها از اون قضیه گذشته ولی از خاطر بچم نرفت
من خیلی کوتاه میام متاسفانه شهرم عصبی شدنی بد دهنی میکنه و من خیلی ناراحت میشم
من باهمسرم خوبیم
بچم همش تو دعوا و غم داره بزرگ میشه😔
انقدر دقم داد وضعیف شده بودم که بچه اولم با نقص قلبی اومد دنیا و خدا دلش برام سوخت و بعد یکهفته ازم گرفتش
منو همسرم دوازده ساله ک ازدواج کردیم و خداروشکر تا الان دعوا نداشتیم ثمره ی عشقمونم شش ماهش شده
ماهم دیشب برا اولین بار صدامون بلند شد با تعجب دیدم ک بچم بغض کرد و اشکش برا اولین بار ریخت بعدم ک خواستم بغلش کنم ازم میترسید با وجودیکه هیچوقت کوتاه نمیومدم چون مقصر نبودم دیشب بادیدن بچم تصمیم گرفتم فقط نظاره گرباشمو سکوت کنم
منم وقتی بچه بودم منظور کلاس یک مامان و بابام بشدت دعواشون شد و مامانمو زد منم داشتم مشق مینوشتم یعنی دفترم خیس خیس شد ازبس اشکام چکیده بود رو دفترم
الانم یه روانی بیش نیستم والا بیچاره شوهرم البته خانواده ی شوهرمم روانی ترم کردن خدا عذابشون بده
گاهی وقتا که من لجبازی میکنم آقامون حرصش در میاد و داد میزنه دخترم محنا جون که خدا دوباره اونو بهم داد خدارو هزا مرتبه شکر اون میاد سر باباش داد میزنه و میره و میا بغل من میشینه که مثلا دیگه دعوا تموم شد بس کنید
انقدر از شوهرم متنفرم،، که دوس دارم یکبار برای همیشه نابودش کنم،، نمیره هم خودشو درست کنه،، حتی خواهر خودشم تعجب می کنه از رفتارای برادرش،، دیگه به ته خط رسیدم، ، راه برگشت خونه بابامم ندارم،، بعضی وقتا میگم خوبه خودمو ار بین ببرم،، امروزم از شدت عصبانیت بخاطر شوهرم، بچمو کتک زدم،، یه مشت زدم تو کمرش، دقیقا سه ربع گریه می کرد از درد
فسقلی من که فعلا نیومده😍😘
خداروشکر ما از قتی پسرمون به دنیا اومده بحثمون خیییلی کم شده اگه بحثی هم داشته باشیم با صدایه ارومه چون پسرم با صدایه بلند گریه میکنه
خداروشکر ما مشکلی نداریم تو زندگی که بخاطرش دعوا کنیم مشکلات کوچیکم سعی میکنیم با صحبت حل کنیم تا جنگ ودعوا و تنش،خداروهزار مرتبه شکر
من هنوز باردارم منو شوهرم هم دیگه رو خیلی دوست داریم ولی خیلی با هم کل کل میکنیم دعوا هم میکنیم دو سه بار ولی کش دار نبود و جلو جمع عادت نداریم به هم تند شیم نمیدونم زندگی با بچه چطور پیش میره ولی سعی میکنم جلوش رعایت کنم
ما خیلی دعوا نمیکنیم اگه دعوا بکنیم هم جلو بچه دعوا نمیکنیم
مام مثل خیلیاتون مشکل دارم البته کمی متفاوت تر
مایه پسر ۱۲ساله داریم ومتاسفانه همسرم همیشه باهاش درگیره و بعضی وقتا اونو میزنه و دیگران و ب رخش میکشه الان پسردومم ک ۵ماه و نیمشه اینجوری بگم هرشب ک از سرکار برمیگرده تا وقتی ک بخوابه باهم درگیرن هرچیم من میگم ک این بچس سربسرش نزار الان تو سنیه ک نیاز ب کمک من و تو داره و صدالبته توجه بیشتر تو گوشش نمیره سراین مسئله مام همیشه جلو پسر کوچیکم درگیریم و دعوا داریم ولب به شیرنمیزنه و همش جیغ میزنه همسرمم میگه تو از پشت پسرت درمیای نه من دیگه خسته شدم و نمیدونم چیکار کنم
فعلا ک کوچولوعه ولی تو تربیتش اختلاف نظر داریم.مثلا شوهرم معتقده غرور بچه باید تو کوچیکی بشکنه تا بزرگ ک شد واسه بزرگترش شاخ نشه،ولی من میدونم چ عوارضی داره اینکار و چقد تو روحیه اش تاثیر منفی میذاره😔
ما خیلی دعوا میکنیم ارمان خیلی میترسه چون من داد میزنم الان از وسایلای صدا دار میترسه
پسرم ۳ماهشه وقتی با باباش دعوامون شد به باباش نگاه میکرد و تند تند به من چسپیده بود وشیر نمیخورد و کل روز بیقراری میکرد و نمیخوابید😔😔😔
ما وقتی دخترم دوسالش بود خیلی بد دعوا کردیم درحدی که مادر شوهر پدر شوهر م بگن دعوا نکنین دعوا رو خیلی شدید کردن دختر م اونقدر ترسیدو گریه کرد وبه پای پدر شوهر م چسبید وگف شماها باعث شدی ن مامان کتک خورد برین گم شین از اون روز به بعد اومدیم بیرون از اون خونه نکبت دوساله اونجا نمیریم سبحان هم به دنیا اومد خدا رو شکر که دیگه از اون دعوا ها نداریم انشاالله هیچ خونه ای دعوا نباشه بچهها آرامش داشته باشن بچهها اعصاب شون بهم نخوره
دقیقا همین طور. منو شوهرم فقط یه بار یه دعوای اساسی باهم داشتیم که دختر 5 سالم همیشه یادشه گ میگه... که بابا باعث شد تو گریه کنی....
من یکبار دعوا کردم با همسر داد زد منم لج کردم داد و بیداد کردم ترسید بچه گریه کرد الان داد می زنم یه وقتایی خیلی خسته میشم گریه میکنه دو سه بار داد زدم الان دارم خودمو کنترل میکنم داد نزنم گناه داره بچه جاییم می ریم داد می زنن میپره بغلم گریه میکنه می ترسه یکبارم داشتم گریه می کردم انگار بفهمه انقدر دلسوز نگاهم کرد دلم براش سوخت فهمیده بود انگار دیگه گریه هم نکردم
ماوقتی دعوا کنیم یا بلند حرف بزنیم دخترم محکم میزنه زیر گریه دیروز بحثمون شد منم خیلی یهویی زدم زیز گریه دخترمم بامن شروع کرد که شوهرم و اومد و برداشتش بردش
من خودم واقعا عصبیم دست تنهام تمام کارای بچه و خونه ریخته سرم یک مرد بی مغز شوهرمه اصلا براش مهم نیست خسته بشی ناراحت بشی تنها بفکر خانوادشه یکبار دعوای شدیدی کردیم دخترم پنج ماهش بود خواب بود با صدای داد زدنم از خواب پرید وجیغ میزد دیگه نگام نمیکرد میرفت بغل پدرش الانم همین وضع دخترم هشت ماهشه و انگار عصبی شده لجوج شده نمیدونم واقعا چکار کنم
من که درکل تن صدام بالاست گاهی بچم بغض میکنه 😂
منو همسرم گاهی باهم بحثمون میشه ینی تو ۵ ماهگی هم دعوا روی بچه ها تاثیر میزاره؟
والا رسپینا یک سالشه هروقت باباش بحث میکنم اونم با حرکات دست وصدا درآوردن ادا درمیاره،نمیدونم ادامونو در میاره، یا میگه چه خبر؟یا شایدم میترسه
ما هم خیلییییی بحث داریم،دو ساله ازدواج کردم یک بار نشده ک از موضعش کوتاه بیاد، 90درصد مواقع خودش مقصره ولی ی جوری رفتار میکنه ک من باز عذر خواهی میکنم،حتی تو بارداریم باهام خیلی دعوا کرد😔
ما تا دلتون بخواد دعوای شدید داریم اصلا روانی شدم فقط دلم واسه بچه های بی گناهم میسوزه😢😢😢
من که شیر نداشتم پسرم شیر خشک میخوره ولی جاریم بچش بیست رو از بچه من کوچیکتره اون شیره خودشو میده همش میکوبوننش تو سر من عصابم داغون شده بخاطر همین شوهرم یه چیزی میگه زود باهاش دعوا ویکنم
من تا اونجا که بتونم سعی میکنم اجازه ندم بحثی توی خونه راه بیوفته چون آرامش پسرم بهم میخوره یکی دوبارم که بحث شد موقع بحث پسرم میاد جلوی من وایمیسته به باباش اعتراض میکنه وقتیم که سکوت شد میاد منو از پشت بغل میکنه و محکم به من فشار میده مثل اینکه من پشتتم فکر نکنی تنهایی قربونش برم الهی
خیلی حس خوبیه 🥰🥰🥰🥰
متاسفانه دختر من که چهار سالشه چندباری شاهد دعوا و بحث من و پدرش بوده و از اون موقع عادت به جویدن ناخن پیدا کرده
همسر من که روانیه اصلا به بچه فکر نمیکنه فقط موقع دعوا هرکار میکنم کوتاه نمیاد فقط داد وبیداد وکتککاری هیچ وقت نمیبخشمش بچم خیلی عصبی شده
انقددوسداشم مردازنارودرک کنن خوشبحال اونایکه مردشون خوبه وحرفشون یکیه،کاش آدم قبل اینکه ازدواج کنه میتونس یمدت باخاستگارشوخانوادش درارتباط باشه ببینه چطورن اخلاقشون بهم میخوره بعدازدواج میفهمیم که اونم کارازکارگذشه
فقط دلم می خواد برا یکی بشینم زار زار گریه کنم و درد ودل کنم. تا وقای من خونه بابام بودم همش بحث و دعوا بود تو اون خونه. اما از وقتی من اومدم بیرون شده گل و بلب اون خونه. از شانش بد منه دیگهفقط من بودم که از کودکی اون مشاجره ها رو میدیم و رو روحیم اثر منفی گذاشت و همون مسایل نمی داره که من بتونم درست زندگی کنم و از زندگی لذت ببرم
من و همسر بحثي داشتيم كه باعث شد همسرم محكم روي ميز بكوبه يه دفعه پسرم ساكت شد و حرفي نزد وقتي داشتم گريه ميكردم ديدم بهم زل زده و اووووم اوووووم ميگه وقتي نازش كردم آروم شد و خوابيد ولي اون روز سينه ام رو نگرفت
چی بگم. اصلا من ازدواج کردنم اشتباه بود می خوتستم از اون شرایط پر تنس و بسته و محمدود خونه بابام بیام بیرون. خودمو درگیر زندگی زناشویی کردم اشتباه کردم. من از وقتی نامزد بودیم شدیدا گریه می کردم و از ازدواجم پشیمون بودم. اما چون میدونستم نه حمایت خانوادم خست و نه حمایت کس دیگه محبوری اومدم سر خونه زندگی. مجبوری بعد سه سال بچه اوردیم که مردم فکر نکنن بچه دار نمیشیم. مجبوری دارم زندگی می کنم. فقط نفس می کشم به عشق خدا.
شده که از همه چیز و از همه انتخابهای زندگیت از خودت خسته بشی. من تو اون شرایطم.
نمیگم شوهرم بده نه اون بد نیست من زندگی درستی خوبی نداشتم واقعا تو شرایطی بزرگ شدم که همش دعوا و مشاجره و کتک به خودم و خواهر برادارم.تو شرایط پر تنش بزرگ شدم. خوب وقتی تو اون شرایط بزرگ شدم خوب مسلما تو زندگی بزرگسالیم موفق نیستم. من ادمی شدم با اعتماد به نفس منفی. و زیر صفر. ببشتر روزا ارزوی مرگ می کنم. احساس می کنم با اومدن بچه ببشتر دست و پام بسته شده. و دلم می خواد روزا و شبا زود بگذره
دلم می خواد خیلی زود تموم شه خسته ام. از خودم و از کودکیم. وثتی باردار بودم ایقد برا بچم گریه می کردم. می گفتم مامان ببین من خسته مجبورم کارای خونه رو انجام بدم دریغ از یه کمک بابات
می گفتم مامان دلم برات میسوزه که داری میای به این دنیای لعنتی. طفلک بچم.
من با اینکه بچم دو ماهس تا به حال نزاشتم صدایه دعوایه مارو بشنوه
د
تو دوران بارداری من تو شهر غریب کسی نبود که کمک حالم باشه سنگین شده بودم پا درد داشتم خیلی نمیرسیدم کارامو بکنم نیومد خونه اعصابمو خورد میکرد که چرا خونه اینجوریه خیلی اذیتم کرد دوران بارداری آرومی نداشتم اگه بخوام بنویسم براتون یه کتابه
هرشبم باید بهشون زنگ بزنه احساس میکنم اینجا بنویسم یکم خالی میشم خانواده من هر کاری برای ما بکنن اصلا به چشم شوهرم نمیاد و قدر دان نیست خیلی کلافه ام ازش دیشب بحثمون شد گفت وسایلات جمع کن ببرمت خونه بابات منم رفتم جمع کنم اومد از دستم گرفت معذرت خواهی کرد فکر کرده بود اینو بگه من میگفتم به پاش ولی من حلالش نمیکنم اینقدر سر خانوادش و فامیلاش سر من دعوا گرفته که نگو
الهی خدا لعنت کنه خانواده شوهر منو که از هر راهی باعث ناراحتی من میشن منم نمیتونم ناراحتیمو پنهون کنم انگار زمین باز شده فقط پسر اینا از آسمون افتاده پایین نصیب من شده شوهر من دیگه شورشو در احترام به پدرو مادرش و خانوادش در آورده اینقدر خانوادش به من بی احترامی کردن وقتی بچم دنیا اومد نیومدن هیچکدومشون شوهر من احترام منو بچمون نزاشت بلند شد رفت خونشون مرتبم با خانوادش در ارتباط بود من این چیزا رو میبینم نسبت بهش دلسرد شدم و نمیتونم اونطور که شاید وباید از مادر بودنم لذت ببرم همیشه ما سر خانواده لعنتیش جر وبحث داریم خدا ازشون نگذره که اینقدر باعث ناراحتیم شدن همشون
ماوقتی بحث میکنیم دخترم.جیغ میکشه
ماخداروشکربحث ودعوایی زیادنداریم چون شوهرم فوق العاده صبوره اگرم باشه من زودعصبی میشم همیشه یه ذره ک صدام بالابره یاتغییرکنه رهام زودمیفهمه میادبغلموگریه میکنه چون زیادب من وابستس منم همون لحظه تمومش میکنم بیشتربحثامونم ب خاطراطرافیان هست خودمون گوش شیطون کر مشکل نداریم ک بخاییم دعواکنیم😬😑
ذ
سلام من در هفته ی هجدهم هستم موقع خوابیدن خیلی عذاب می کشم کشاله های رانم درد میکنه نمیدونم چیکار کنم لطفا راهنماییم کنید
سلام همه تو زندگی مشکلات و دعواهایی دارن من دوران حاملگی از لحاض روحی خیلی عذاب کشیدم ینی کلا تو حرص و جوش بودم وبعد زایمان خیلی عصبی شدم همه گفتن افسردگی بعد زایمانه یه مدت خیلی به شوهرم گیر میدادم داد میزدم پیش خودم میگفتم ثمین هنوز کوچیکه و نمیفهمه ولی نه بچه ها از نوزادی همه حس های مادراشونو قشنگ حس میکنن وقتی یه روز بی حوصله میشم دخترمم بی حوصله میشه وقتی داد میزنم یه روز کامل نمیخواد بیاد بغلم یا صورتشو ازم میگیره دست خودم نیست نمیدونم چرا اینطوری شدم ولی الان سه چهار ماهی هست که خیلی سعی میکنم ناراحت نشم ولی بازم گاهی عصبی میشم دوست دارم همون ادم سابق بشم که همیشه میگفت و میخندید البته اینم بگم دختره من وقتی فک میکنه ناراحتم با دستای نرم و کوچیکش نوازشم میکنه شاید باورش سخته ولی اینکارو میکنه حالم خوب میشه منم تصمیم گرفتم یه مادر مهربون و صبور باشم 😍😍😍
مث من
ما خیلی دعوا داریم، در حد زد و خورد و شکستن وسیله ها،، بجمم گریه می کنه و می لرزه ،، اولیش سه روزگی ش بود،، شوهرم اومد دید بچه زردی داره،، گفت تو بی فکری، ،
ماهم خیلییی اختلاف نطرداریم که منجربه دعوامیشه ؟چ جوری خب دعواموببرم اتاق خواب دخترم ازماجدانمیشه 😃😃
دخترمن دوماهشه.وقتی من ناراحت میشم و عصبی از موضوعی،اونم ناآروم میشه و توچهره ش ناراحتی و احساس ناامنی رو می بینم.وقتی متوجه میشم نازش میکنم و باهاش صحبت می کنم و میگم ک کنارشم و دوستش دارم و چیزی نشده اونم واکنش نشون میده بهم و حالت صورتش عوض میشه ومی خنده و آروم میشه.این برام جالبه ک نوزادب این کوچکی اینقدر میتونه درک داشته باشه از شرایط روحی مادرش
سلام من اوایل خیلی زبون درازی میکردم بحث بالا میگرفت الان دوسالی هست ک اعصاب و ارامش خودم برام واجب تره کلا همون اولین کلمه سکوت میکنم میرم دنبال کارم،این باعث میشه هم دعوا نمیکنیم هم شوهرم خودش از رفتارش خجالت میکشه و میاد معذرت خواهی
الان زندگیا انقدر سخته ک ب هر طریقی باید آرامشمونو حفظ کنیم حالا هرکی یه مدل
خيلي تاثير داره،باوجودي دخترم هنوز بچس و ما فک ميکرديم خيلي متوجه نميشه چيزيو،يوقتي ک فقط کمي بلند با باباش حرف ميزنيم يا به شوخي توسروکله هم ميزنيم گريه ميشه اذيت ميکنه
خانوما تو دعوا چه مقصر هستین چه نیستین کوتاه بیاین اینجوری تو دل برو تر میشین و آقاتون دیگه دنبال بحث نمیگرده.. تو زندگی مشترکتون یه درصد هم غرور نداشته باشین. غرور بدجور همه چیو خراب میکنه
من و شوهرم یدفعه داشتیم با توپ همدیگرو میزدیم پسرم فکر کرد داریم دعوا میکنیم بچه ها خیلی زود متوجه بحث وناراحتی میشن و غصه دار میشن ودر آیندشون اثر منفی میزاره ،بیایید سعی کنیم هیچ وقت ناراحتی هامونو
جلو بچه ها بروز ندیم........انشاالله
بالاخره بحث و دعوا همیشه و برای همه هست حالا واسه یکی تند تر و بیشتره واسه یکی کمتره
به نظرم اونایی که تخصص اینکارو دارن باید به ماها اموزش بدن که چطور وقتی بچمون دعوا یا صدای بلند یا حتی زد و خورد مارو دیدن رفتار کنیم و چیکار کنیم که تاثیر بد نزاره روش
یعنی یجوری که انگار باید با این مسائل زندگی کنن و روشون تاثیر بد نزاره بحث و دعوا همیشه هست
نه پیش نیومده
من
كه ب شدت ازش متنفرم وپشيمونم ازانتخابم خيلي وقتااين حسودارم
منو شوهرم خیلی همدیگه رو دوست داریم ولی از وقتی بچم دنیا اومده خانوادش مخصوصا مامانش زندگیمونو سیاه کردن که بچه ماله ماست مادر شوهرم خیلی خیلی مذهبی میگه میخوام مثه خودم بارش بیارم شما امروزی ها هیچی حالیتون نیست منم همه دلخوشیم پسرمه انقد دوسش دارم که وقتی بیشتر از دو ساعت میخوابه بیدارش میکنم میخواست بچمو بگیره منم الان یک ماهه خونشون نرفتم و بهشون گفتم کاری به کارم نداشته باشین بچم خودش مامان داره و بلده تربیتش کنه در عوضی که بچه ها خودش خیلی بد دهنن گفتم وقتتو بزار برا تربیت بچه های خودت نه بچه من
شوهرم همش میگه حسرت بچمو به دلت میزارم میبرمش پیش خانوادم بزرگش میکنم😞
من که عمرا نمیزارم بچم ازم جدا بمونه ولی بعضی ها چقد خدا نشناسن با اینکه من تو شهر غریبم مامان ندارم یه روز اومد پیشم برا زایمانم بعدش رفت خودم بودم و یه بچه که نمیدونستم چیکار کنم چون سنی ندارم نوزده سالمه ولی خدا اونقد بهم قوت قلب داد که انگار ده تا بچه بزرگ کرده بودم الهی شکر الان بچم تقریبا سه ماهشه 😍
ما اکثرا آرومه خونه مون.سعی میکنم اگه بحثی شد کوتاه بیام که دعوا نشه.قبل دخترمم همیشه من کوتاه میومدم.به نظرم ارزش نداره زن وشوهر روشون تو روی هم باز بشه هرحرفی بهم بزنن
ما تا قبل زایمانم زندگیمون خوب بود.مثل اکثر زن وشوهرا بحثی داشتیم و قهرولی علاقه مون همه چیو درست میکرد از بعد زایمانم همه چی زیرو رو شد.همش جنگ و دعوا..این چندروزم که حرفای جداییه
فعلن که بچه پدر نداره ببینیم اون چه تاثیری میخاد روش بزارع😢😢
مرسی عزیزم 💙
انشالله که شما و همه ی مادرای گهواره همیشه شاد وخوشحال وخوشبخت باشن🙏🙏🙏🙏
دختر من همش عاشق باباشع باباش هم عاشق منو و بچه اش هس خلاصه رگم من خودم میگرن دارم هلمام اگع زیاد شلوغ کاری کنع سرم درد میکنع نمیتونم جلوی خودمو نگهه دارم همش روش جیغ میکشم بعدا هم کلی ناراحت میشم خودم وای خدا رو شکر ما تا بحال هیچ دعوایی نداشتیم با شوهرم حتی جلوی بچه همش همدیگرو بوس میکنم اونم هر کی رو میبینه بوس میکنع😂😂😂😂😂😂😂اللهی فدای دوتاشون شم زندگی شیرین ترع از زندگیتون لذت ببرید قدر همدیگرو بدونید😘😘
من آرومم ولی همسرم عصبیه وقتی داد میزنه پسرم از ترس فقط نگاش میکنه وقتی به من نگاه میکنه و من به روش لبخند میزنم آروم میشه و به من میخنده برای همین اصلا پیش پدرش نمیمونه و همش با منه
من چند سری وقتی دخترم ۵ یا ۶ ماهش بود دعوا کردم ولی دیدم بچم از بلندی صدای ما میترسه و جیغ میزنه دیگه تکرار نکردم الانم وقتی بحثموت بشه با حرف زدم حلش میکنیم
افتضاح همش افسوس می خورم چرا به دنیا اومدم
من ازوقتی زایمان کردم تابه الان همسرم بچه رو بهونه کرده جاشو جداکرده😞اونقدددددددر ازش بی محبتی و کممحلی دیدم که به دوماه نکشید که شیرم خشک شد😢دیگه نتونستم به پسرم که الان۴ماهشه شیر خودمو بدم😞هرگز حلالش نمیکنم هم دوران بارداری هم بعدزایمان خیلی ازش کممحلی دیدم😢
ما خیلی دعوا میکنیم شوهرمم هم خیلی عصبی و بد دهنه اصلا ملاحظه پسرمون و نمیکنه چند وقت پیش دعوامون شد حسابی منم داشتم گریه میکردم پسرمم هم گریه میکرد وقتی بهش خندیدم اونم خندید
ما خیلی دعوای شدید و با جیغ و داد نداریم
گاهی اختلاف نظر باعث میشه یکم بحثمون بشه
محمد یحیی ایجور مواقع ی گوشه میشینه و سکوت محض
خداروشكر مامان مليكا
عصبی شده هروقت بحث داریم
بچه ها آینه ی پدر و مادرند ، هر طور که ما رفتار کنیم دقیقا بازتابش رو در فرزندانمون می تونیم ببینیم
من ک هر موقع با همسرم اختلاف داشتم با بحث کردیم شدیدا تو رقتارم با دخترم تاثیر میزاره و کمحوصله تر میشم
من هنوز بچم دنیا نیمده شوهرم همیشه موقع دعوا آروم بود اکه من خیلی عصبی بودم نهایت میرفت ازخونه بیرون اما تو بارداری چون هورمونامم بهم ریخته بود موقع دعوا داد میزنم چشممو میبندم دهنمو بازمیکنم این باعث شد اونم یاد بگیره داد بزنه چون اولاشم بود و درکی ازشرایط من نداشت اما دارم روی خودم کارمیکنم که حداقل جلو بچه دعوا نکنم و شوهرمم به خالت قبلش برگرده همونجور آروم
س
ما وقتی با همسرم شوخی میکنیم و میزنیم تو سر کله هم با اینک میخندیم ولی دخترم گریه میکنه 🥺🥴
من ک حالا ک گلبرگ ۱سالشه شاید همسرم داد بزنه اما من تموم سعی ام براینه ک داد نزنمو بحث نکنم ک البته خودم داغون میشم
ما ک هر روز دعوا داریم پسرم وقتی ما دعوایم اون گریه میکنه
ما یه چن باری بحثمون شده همسرم هر وقت اعصابش خورد باشه بی جهت گیر میده اخه کارش سنگین وبی خوابی شبانه داره
منم همیشه به خاط بچه هام کوتاه میام بعدش همسرم کلی معذرت خواهی میکنه😊😊
من همسرم با هم حیلی خوبیم فقط دخالت خانواده اذیتمون میکنه
سلام. ما قبلا بحث زیاد داشتیم. البته خیلیاش برای کسا و چیزایی بود که ربطی به زندگی سه نفره ما نداشتن. فشار کار همسرم و... حتی یه مدت بچمون لکنت زبان گرفت در 2 و نیم سالگی. بردیم گفتار درمانی دکتر گفت نیاز به گفتار درمانی نداره. باید برید روانشناس رفتیم و در واقع خودمون نیازداشتیم
خیلی هم خوب بود. 🙃🙃🙃 با دستورات دکتر در سه جلسه و عملی کردن اون تو خونه ظرف مدت 2 ماه مشگل دخترم بر طرف شد . از اون به بعد یاد گرفتیم برای هر چیزی ذهنمونو در گیر نکنیم. و این بهترین روش بود. و داریم ادامه میدیم
اگه بذارن خوبیم خوشیم...ماشالله همه تا میبینن دو نفر میگن میخندن کمر همت میبندن ی جور بزنن داغون کنن طرفو ک ی چشمش اشک باشه ی چشمش خون... فرقی هم نداره همیشه هم مشکلات از سمت خانواده همسر قرار نیست باشه حتی خانواده خود زن یا فامیلای دور و دوستان هم میتونن اذیت و ازار داشته باشن...
وای خیلی اثر داره اگه بحث کنیم باهم اخلاق دخترمم قشنگ عوض میشه
من با همسرم مشکلی ندارم همدیگه رو قبول کردیم ولی سرخانوادش با هم بحث داریم.خیلی دوست دارم خودمو کنترل کنم و عصبانی نشم ولی نمیشه تا حرفمو نزنم گریه نکنم خالی نمیشم که خیلی بده.کاش خودمو کنترل کنم.
کسی راهکاری بلده بگه.
من از روزی که حامله بودم شوهرم همش دعوامیکردباهام الانم دخترم که ۱۴ماهشه بازم باهام دعوامیکنه دست بزن داره اگرم بعضی وقتا شوخی کنه دخترم جیغ و داد میکنه گریه میکنه هردیقه سر یه چیزبی ارزش دعواداریم بددهنه منم خودم دیگه خیلی عصبی شدم واقعا ما زنا تاچه حد باید کوتاه بیایم
سلام نمودار رشد وچگونه ثبت می کنید
میدونم کار سختیه ولی بخاطر بچتون از بعضی مسائل تو بگذر و بیخیال شو
خیلی تاثیرداره مخصوصاروی بچه بزرگیم وقتی یه بحثی میکنیم یاصدامون میره بالاخیلی بهم میریزه وگریه میکنم ومیترسه بااینکه ماخیلی دعوایی واینانبودیم توکودکیش اما خیلی حساس شده-مادراخواهشاصبرتون زیادکنین وسرهرچیزی بحث ودعوانگیرین که خیلی روی یچهاتاثیربدمیذاره
خیلیییییی تاثیر داره ،دقیقا از هردومون کپی میکنه
من قبلا خیلی صبور بودم اصلا با شوهرم دعوا نمیکردم وقتی میدیدم عصبانیه باهاش وارد بحث نمیشدم. ولی جدیدا یه کم صبرم کم شده تا یه چیزی میگه سریع واکنش نشون میدم.
دخترم هم متوجه میشه سریع یکیمونو صدا میزنه مثل اینکه میخواد بگه دعوا نکنید. وقتی تو یه جمعی هستیم که باند بلند حرف میزنن هم همینطوره فکر میکنه دارن دعوا میکنن واکنش نشون میده. یکی از ما که تو اون جمع هستیم رو بلند صدا میکنه. وقتی هم من و شوهرم پیش هم نشستیم از کنار با یه حالتی نگاه میکنه که حس میکنی ناراحته صداش که میکنیم بیاد بغلمون ذوق تو چشماش دیدنیه😍
منو همیرم هز وقتی کوچولومون دنیا اومده فقط یبار دعوامون شده خدا رو شکر رفتارامون خیلی بهتر شده و خودمون رو نگه میداریم تا دعوا نشه گاهی من کوتاه میام گاهی همسرم در کل کوچولومون رو اخلاق ما خیلی تاثیر گذاشته
@ninilanddjj
مامانا این لینکه گرو زنانم باردارا اقدامیان هرکی دوس داش بیاد
بقول یه مشاور خانواده میگف اگ زن و شوهر باهم جرو بحث نداشه باشن باید به یه طرف رابطشون شک کرد.قابل توجه کسایی ک میگن هییچ بحث و دعوایی نداریم
من وقتی بچه بودم مداااااااممممم بابام مامانمو میزد فوش میداد زجرش میداد.روحو روانم از بچگی نابود شد.تورو خدا جلو بچه هاتون بحث نکنید بخدا بچه از درون زجر کش میشه.خداروشکر الان شوهرم یه مرد ارومه.ولی من عصبیم و زود بهم میریزیم.ولی سعی میکنم خودمو کنترل کنم تا دخترمم مث خودم اسیب نبینه😔😔😔😔
۱ از آن قصص 8۶🌷
به هر حال در زندگی روزهایی هست که بین زن و شوهر بحث و جدال باشه و بنظرم طبیعی اماااا اینکه مهارت کنترل داشته باشیم خیلییی مهم و نگذاریم بچه ها احساس ترس و نا امنی داشته باشن
عزیزم اون پدر مادر به اندازه ای ما واسه بچه هامون زحمت میکشیم واسه ما زحمت کشیدن و خواستار خوب زندگی کردن ما هستن نه اینکه یه روانی بخواد بزنه مارو
ممنون عزیز دلم.خودموپسرموسپردم به خداببینم چی میشه.
ما متاسفانه از اول اختلاف زیاد داشتیم هنوزم داریم همه تقصیرها هم با هردومونه ولی بیشتر اوقات من سکوت میکنم و رد میشم و بعدش باهم حرف میزتیم بهتره ولی خیلی چیزا توی دلم می مونه و اصلا گفته نمیشه
چرا زندگیها اینجوری شده؟چرا زنها این همه بی محلی رو باید ببینن و تو دل بکشن و مادری کنن خانمی کنن وخانه داری کنن و مدیریت کنن و بعد مردا بخاطر یه نون دادن هی سرکوفت بزنن و مرد سالاری بخوان کنن و درک ندارن و هی میخوان بحث کننبعد به زنه میگن تو مقصری چرا چرا اینجوری شدن زن و شوهرا چرا احترام ها کم شدن ؟؟؟؟
ما قبلا خیلی دعوا داشتیم سر کوچکتریت حرف یا نظر ولی قبل از بارداری باهم صحبت کردیم و مشگلمونو حل کردیم الان بچم ۵ ماهشه هیچ دعوا یا بحثی حتی اختلاف نطر نداریم اگر جایی حس کنم ناراحتم سعی میکنم سکوت کنم و با پسرم اهنگ گوش بدیم
من پسرم گوشاش میبنده یا میره تو اتاق ک نفهمه
نمیگم همیشه خوب خوشیم نه ...بحث اختلاف نظر اختلاف سلیقه داشتیم بالاخره پیش میاد بحث کنیم سعی میکنم نذارم باصدای بلند بحث کنیم خداروشکر همیشه باحرف زدن مشکلاتمونوحل میکنیم کتک کاری نداریم.اما متاسفانه یکی دوبار پیش امده جلوی پسرم باصدای بلند بحث کردیم بچم بغض میکنه ساکت میشه خدا مرگم بده بخاطر یک سری مشکلات این اواخرعصبی شدم همش سربچم داد میزنم ولی همینجا پیش شما مامانای گل قول میدم دیگه سرش دادنزنم .التماس دعا
ماکه زیاد بگو مگونمیکنیم ولی من اگه پارودمم بزارن تا دوساعت فقط میگم شایدم داد بزنم بچه ها میترسن ولی میدونم یکم عصبانیم
نی نی من هنوز دنیا نیومده😊
ماهم بحث زیاد داریم وقتی خیلی نوزاد بود شاید دو سه ماهه خیلی دعوای بدی کردیم و من جلوش بلند گریه میکردم اونم بغل مامانم بود تا چند ساعت ساکت و دپرس به یه گوشه نگاه میکرد بچم بعدش خیلی دلم سوخت...
دخترم از صدای بلند میترسه . من وقتی بلند میخندم بیشتر میترسه تا دعوا هامون ما اصلا دعوا نمیکنیم فقط جرو بحث که اونم اصلا نمیفهمه فکر میکنه داریم حرف میزنیم . انقد که دخترم از خنده ای ما ترسیده گریه کرده ما دعوا نکردیم این که گریه میکنه خنده ما بیشتر میشه و بدتر گریه میکنه خیلی باحاله 😂😂😂😂😂
ما زیاد دعوا داریم بچم تا میبنه طفلی جیغ میزنه وگریه میکنه
والا من از وقتی دخترم دنیا اومده خیلی عصبی شدم همش زود عصبی میشم سر شوهر بیچارم داد میزنم ولی اون همینجور نگام میکنه . منو مسخره میکنه . بعد باهم کلی میخندیم . دخترمونم میخنده . زندگی شادی دارم البته اگه کسی دخالت نکنه . من فقط مشکلم اینه که دوستش که مجرد و شریک کاری قبلش بود خیلی بهش زنگ میزنه وقت وبی وقت زنگ میزنه . منم عصبی میشم غر میزنم اونم هی میگه ببین جوابشو نمیدم شروع میکنه به شوخی کردن بعد منم میخندم همه چی تموم میشه باز دوباره این زنگ میزنه و... داستان ما ادامه داره تا این زنگ زدناشو تموم کنه . واقعا این دوستش آسایش زندگیمو ازم گرفته
ما دعوای آنچنانی نداشتیم تاحالا ولی شوهرم بعد به دنیا اومدن پسرم خیلی اخلاقش عوض شده شدیم مثل دوتا همخونه ک فقط گاهی تو خونه بخاطر بچمون یه حرفی میزنیم باهم.خیلی ناراحتم بخاطر این موضوع هرچی هم بهش میگم میگه من تغییری نکردم هنوزم عاشقتم و دوستت دارم ولی اینجوری نیست😞😞
وقتی همسرم به من ابراز محبت میکنه پسرم حسودی میکنه از اون طرف اگه صدامون بالا بره توجهش جلب میشه
مثلامیخواددلداریم بده
شوهرمن خیلی لجبازه میدونه من حساسم ازوقتی دخترم به دنیااومده هرکاری میکنه تامن به دخترم حسادت کنم🙁 مثلا به دخترم میگه خانومم فقط تویی وکلی قربون صدقش میره😍 درحالی که تواین ۶سال زندگی یه کلمه به من نگفته وهمش بهونش این بوده که بلد نیستم😢 یافقط دخترمو میبوسه درحالی که من یادم نمیاد کی منو بوس کرده😣 یافقط بادخترم سلام وخدافظی میکنه 😑واین کاراش منو خییلی عصبی کرده چندبارم بهش گفتم بدترکرده دیگه هیچی نمیگم ولی یه جایی این عصبانیتم میزنه بیرون ونمیتونم کنترلش کنم وسریه چیزدیگه بحث میکنیم😟 چندباراین اتفاق افتاده ودخترم خیلی ترسیده😭 خداشاهده به دخترم حسادت نمیکنم🙁 ولی این تلاش شوهرم برای اینکه رابطه من ودخترمو بهم بزنه عصبیم میکنه😞
دعوای ما یکم زیادی بالامیگیره چون تعدادش در ماه زیاده رهام با تمام قدرتش جیغ میزنه و گریه میکنه بدتر اینکه تا صدای بلند میشنوه فکر میکنه دعواس حالا بین هر کسی هم باشه رهام شدیدا نگران میشه خودم خیلی دلم براش میسوزه عذاب وجدان دارم اگه شما بچه ندارین اول رابطه تکن با همسرتون رو ددست کنید بعد خواهشا بچه داد بشین
انشالله که همیشه کنار هم شاد زندگی کنید قدرشو بدون💙
من هنوز باردارم و از اینکه شوهرم اصلا درک نمیکنه شرایطم و متاسفم واقعا 😑جوری شدم الان که بهشم گفتم موقع زایمانمم خودم میرم بیمارستان و بهش نمیگم اصلا چون خدااای استرس و تنشه کاملا حس منفی و از حرفاش میتونم حس کنم و زود عصبی میشم و داد میزنم خیلی دوست داره توضیح بده و این منو ازار میده و عصبی میکنه یا همش بخواد راجب اینکه چرا اون اینجور شد چرا این اینجور شد بحث کنه توی خونه واقعا اذیت میشم دوست دارم برم یجای دیگه تا ۹ ماا تموم بشه 😓😒
بحثمون كه ميشه پسرم خيلى ساكت ميشه و اصلا هيچ صحبتى نميكنه، خيلى سعى ميكنيم كه جلوش دعوا يا بحث نكنيم اما گاهى اوقات نميشه، وقتيم كه رابطمون خوبه اونم خوشحاله و ميخنده باهامون
آخرین باری که یه دعوای بد کردیم جلو پسرم... شبش تب کرد تا یک هفته مریض بود پسرم خیلی حساس و احساسیه... دیگه قول دادیم جلوش دعوا نکنیم خیلی اذیت شدیم... وخودش بیشتر از ما یادمه تا یک ماه کم غذا شده بود همش تو خودش بود
ما جر و بحث داریم نکه نداشته باشیم اما یکسال و نیم ک با خونواده شوهرم بودم همیشه خدا دعوا بود بین هممون و من پسرم خیلی دعوا دیده بین خودمو شوهر زیاد نه اما شوهر با داداشش سر حساب کتاب یا سر داداش کوچیکش یا با مادرشکلا دیده و خودمم تازگی خیلی سرش داد میزنم اونم یاد گرفته جیغ میزنه نمیدونم چ کنم خیلی گرفتاربوریم دارم تلاش میکنم ک درست بشه اما در کل خودمو شوهرم خوبیم شکر خدااا😍😍
ماک تاالان کلی دعوا داشیم اخرین سری دخترم گریه میکردو حسابی ترسیده بود اول چسبیده بود ب من بد ب باباش خیلی بد بود بچه ها واقعا داغون میشن همیشه اشتی کردن واس اتاق خوابه دعوا جلو بچه ها 😔😔متاسفانه شوهرم درکی نداره راجب این موضوع وهمیشه داستان داریم
من بعد زایمانم خیلی زود عصبی میشم شوهرمم ک ماشالا انگار حسودیش گل کرده هرچند بچه رو هم خیلی میخاد ب جونش بستس ولی درکل مراعات منو هم نداره خودمم ک خیلی نمیتونم واکنش نشون ندم
ماداریم گاهی اوقات دو سری شدید بود پسرم خاب بودولی الان ک بزرگتر شده میبینم حتی ب شوخیایی منو شوهرمم واکنش نشون میده و نگرانه ک یک وقت اتفاقی بیفته گریه میکنه
من یه بار پسرم کوچیک بود نزدیک دو سالش بود با شوهرم بحثم شد پسرم شوکه شده بود به یه جا خیره شده بود نزدیک دو سه ساعت بچه رو هرچقدر صدا میکردیم اصلا واکنش نشون نمی داد ما هر دو از این قضیه ترسیدیم بعد از اون دیگه جلوی اون باهم زیاد بحث نمی کنیم اگه بحث پیش بیاد یکیمون سریع کوتاه میاییم
نیلای من هم خیلی حساسه .هرگونه واکنش عصبی تو خونه رو متوجه می شه و سریع بی تاب میشه.حتی وقتایی که من به خاطر شرایط کاری عصبی باشم یا حالم خوب نباشه .پریشان و مضطرب می شه .من سعی می کنم همیشه جلوش اروم باشم و با همسرم خیلی حواسمون به رفتارمون با هم هست
والا من از وقتی عروسی کردم هی دعوا و قهر😭تازه هم عروسی کردم دو سه ماهه عصبی میشم هی نمیاد دورم نازم بکشه بحرفه یا سیگار میکشه بعضی وقتا دیگه خسته شدم از بس گریه میکنم ک نگو
ماهم خیلی دعوا داریم😔😔
چکار کنیم ؟ یعنی چند باری که بحث کزدیم و اون ناراحت شده روش تاثیر گذاشته؟
😆😆😆😆
ما هنوز اونقد بزرگ نشده ولی فک میکنه داریم باهاش بازی میکنیم میخنده 🤩 کلا ب همه میخنده خخخ
بچه من اصلا گریه نمیکرد اصلا بلد نبود ی سری باشوهرم دعوام شد از اون روز ترسید و دیگه همش گریه میکنه
ما ک اگه حرفی یا بحثی هست میریم تو اتاق تا پسرم خودشو برسونه بحثمون تموم شده 😂😂😂
تاثیر مستقیم داره روی روح و روانو رفتار بچه در کل زندگیش.
تو دوران حاملگیم خیلی دعوا داشتیم طوری ک شوهرم میگف برو بچه رو بنداز نمیخوامش آخرای حاملگیم خیلی باهام خوب شده بود و دعوا نمیکرد خوشحال بودم بهشم میگفتم مواظبم باش افسردگی نگیرم روزای اول ک زایمان کرده بودم همش حواسش بهم بود تا اینک اولین ماهگرد دخترم بود و سالگرد ازدواجمون ی جشن کوچیک گرفتیم ولی درست نیم ساعت بعد جشن ی دعوای اساسی کردیم طوری ک بچه میترسید اون جشنم زهرمارم شد اصن از کیک نخوردم از اونروزم افسردگی گرفتم شوهرمم نمیبخشم بهترین روز زندگیمو بخاطر مامانش خراب کرد
من وهمسرم خیلی کم پیش میادتوموضوع باهم اختلاف نظرداشته باشیم
خیلی بده که این طفل معصوم ها درگیر روابط پدرو مادر میشن.اما بالاخره تو هرخونه ایی هست این مشاجره ها.ما دوبار دعوا کردم یه بار پسرم خواب بود و متوجه نشد.یه بارم فقط یه نگاه به من میکرد یه نگاه به باباش.دلم براش سوخت از اون موقع سعی میکنیم هر چیزی رو جدی و بزرگ نکنیم.من همش گیر میدم و خدایی همسرمم میگذره و میگه عیب نداره اعصابت خورد بود.دست خودم نیس بخدا خیلی هم ناراحتم بخاطر رفتارم😥😔😢
سلام خداروشکر من و همسرم هنوز دعوایی جلو پسرم نداشتیم ک بدونم واکنششو ایشالا ک کسی ام نداشته باشه💓💓💋💋
من خودم ادم عصبی کم حوصله ای هستم اماخداروشکر شوهرم خیلی صبور ومهربانه واگه عصبانیتی باشه ازطرف منه
مامان بابا توعکس خیلی ریلکس وایسادن دارن حرف میزنن موندم دختره بچه چرا الکی دس گذاشته روگوشاش
ما هنوز به دعوا جلوی روی دخترم نرسیدیم چون شوهرم یه شهر دیگه کار میکنه😥
پسرم ۵ ماهش هست من از وقتی زایمان کردم خیلی زود رنج شدم زود عصبی میشم هر کقت دعوا شدید بکنیم بچم تو خواب غصه میخوره گریه میکنه
ما هم بحث داریم دعوای ناجور نه بچه هام خیلی دورمون نمیاند میروند تلویزیون نگاه میکنن
کاری نمیکنم اما خب بعضی آقایون رو بعضی چیزا حساسن
منم دعواهام همه بخاطر خانواده ی شوهرم هست.ماشالله انقد رو دارن نمیدونم برای دوران دخترا و پسرای دیگشم همین رفتارارو میکردن.الانم شیر میدم و همیشه میگم خدا ازشون نگدره چون هر بار منو عصبی میکنن دخترمم شیرمو میخوره عصبی میشه .ازون بزرگترینشون گرفته تا کوچیکترین عصو خانوادشونو همیشه نفرین میکنم خدا بدتر ازینا سرشون بیاره
سلام دوستان کسی مشاوره خانواده سراغ داره که کارش هم خوب باشه ....من و همسرم واقعا نیاز به یه مشاوره داریم خیلی دعوا و بحث داریم به خاطر پسرم میخایم خودمون رو درمان کنیم
من صدای شوهرم بلنده هروقت بحثمون میشه بلندبلندحرف میزنه دخترم متوجه نمیشه زیاد اوایل ازصدای بلندمیترسید دخترم ولی الان عادت کرده چون خانواده شوهرم همشون بلندحرف میزنن دعواهامون اینجوریه که بلندحرفامونوبه هم میزنیم مسئله روحل میکنیم فقط اگه من گریه کنم وسط دعوا دخترم میره باباشو دعوامیکنه بحثامون همیشه بلندبلندحرف زدنه هرکسی ببینه فکرمیکنه ماهرروز دعواداریم ولی حالت عادیمون اینجوریه دخترمم عادت کرده جیغ دادنمیکنیم یاحرف زشت نمیزنیم فقط روگریه کردن حساسه که تابشه جلوش خودموکنترل میکنم
صددرصد خیلی تاثیر میزاره سر بچه اولم هم شوهرم هم خانوادش خیلی اذیتم کردن روبچه تاثیر گذاست الان خیلی عصبیه ولی سر دومی باهاشون قطع رابطه بودیم زندگیمون بهتر شده بود بچمم خیلی ارومه
والا من و شوهرم اصلا درست همو نمیبینیم ک بخوایم دعوا کنیم همه دعواهامونم تلفنیه ک بچه نمیفهمه شوهرم یا سرکاره همش یا خونه خوابه
کیا مثه من با شوهرشون تو پیام مشکلاتشون رو مطرح میکنن و بحث میکنن ؟؟ما رومون نمیشه تو صورت هم بحث کنیم با چت کلی مسائل رو حل کردیم 😁امتحان کنید خیلی خوبه .بهتر از رو در رو هست که هیچی یادت نیاد
تا الان هنوز بحثی پیش نیومده که واکنش بچمو ببینم ولی ی مدته خشم درونم زیاد شده دلم میخواد ی دعوای حسابی با شوهرم کنم اما هی خودمو اروم میکنم و با رادین سرگرم میشم
ماهم قبل از بدنیا اومدن پسرم بحث نداشتیم اما تو بارداری و بعد بدنیا اومدنش چرا....الان که پسرم ۱۱ماهشه گاهی که بحثمون میشه و صدا میره بالا اون گریه میکنه و با پایین اومدن صدا هم گریه اش تموم میشه
اما وقتی همو بغل میکنیم و میبوسیم از دور که مارو میبینه میخنده و چهاردست وپا خودشو بهمون میرسونه و ماهم بغلش میکنیم و سه تایی همو میبوسیم و بغل میکنیم
با اینکه هنوز خیلی کوچیکه ولی کاملا ارتباط ما تاثیر تو روحیه اش داره
من هم خداروشکردوتاپسردارم وشوهرم شادهست همیشه خنده رولبش داره من کمی عصبانی هستم ولی زوداروم میشم خداروشکرپسرامم اروم هستن انشاالله ک همه خوب وخوش باشن ولی منکرنمیشم توهرخونه ای سروصدا بلخره هست خداکمک کنه ک به زودرفع بشه بچه هاگناه دارن واقعا اذیت میشن پن خودم توبچه گی داشتم درک میکنم ازخداکمک بخواهیم تاهمیشه صبورباشیم ان شاالله
خدارا شکر دعوای ما شاید سالی یک بار باشه اونم بچها من اگر جرع بهس کنیم میان بین منو باباش نظر میدن که تقسیر کدوم بوده😉😄
خیلی کم،درحدصدادرآوردن
ماخیلی باهم دعوا داریم واقعا بچه مون سواستفاده میکنه...مطمعنن وقتی بابچه م برخورد کنم حاضرجوابی میکنه...
منو شوهرم تو خونه دعوا نداریم اگه مشکلی باشه حرفامو تو چت بهش میگم یا تلفنی نمیدونم کارم درسته یا نه که رو در رو باهاش حرف نمیزنم اما یه خوبیش رو میدونم بچم چیزی رو متوجه نمیشه
ی وقتایی ک بحث داریم آره...حوصله بچمو ندارم😟
والا شوهر منم عصبيه و زودجوش اما خب چون علاقه ي شديدي به بچه داره تو دوران بارداري كه الان هستم خيلي مراعاتمو ميكنه من سعيمو ميكنم كه بعد زايمانم جلو بچه رعايت كنم ولي خب امكان نداره كه بين زن و شوهر دعوا نشه
د دط. ظجمث
ما جلو بچه اصلا بحث نمیکنم بجایش هرموقع چیزی به ما بده میگیم ممنون مامانی یا ممنون بابایی بیدار بشه بهش صبح بخیر میگیم بهش سلام میکنیم تا یاد بگیره
خانوما یه سوال اونایی که میگن شوهراشون روشون دست بلند میکنن
شماها تو اون لحظه چی کار میکنین
شماها پدر ندارین که اونا به خودشون اجازه میدن رو شماها دست بلند کنن
خدارو صد هزار مرتبه شکر دعوا نداریم و دعوامون در حد حرف زدنه البته اشتباه نشه من همش مراعات میکنم ولی اگه باباش منو بغل کنه بوس کنه حسودیش میشه میگه بابای منه میاد وسطمون میشینه قربونش برم الهی دختره هوو مامان😍
کلاس ها مجازیه. محتوای زناشویی . رفع ناراحتی ها و تربیت کودک
ؤو.ؤ.
خیلی بچه ای نیست که فوری بروز بده اما وقتی دعوامون میشه چکاد حواسش به ماهست و گاهی یهو کلافه میشه و بهونه میگیره من کلا عصبی ترم نسبت به شوهرم اون همیشه به من تذکر میده دادنزن جلو بچه و من به خودم میام محل رو ترک میکنم که آروم شم
همه مشکل داریم منم خییییییلی حالم بده چون شوهرم منو آورده تو غربت خیلی تنهام صبح تا شب تو خونه تنها دو سال خانوادمو ندیدم بچمم ندیدن😢الانم که مرزا بستس و بخاطر کرونا میترسم بیام ایران خلاصه که بحث پیش میاد ولی واقعا نباید جلوی بچه بحث کرد حتی اگه کوچیک باشه
سلام ما سر بچه بیشتر بحث داریم
من وشوهرم بحث مون ک بش یا حتی شوخی صدام بره بالا. میدوه میاد بغل من وباباش دعوا میکن😂😁
دخترم خیلی ب من وابسته اس ..من بخندم میخنده..ناراحت باشم ناراحته..عصبی بشم عصبیه
من پسرم چهار ماهش بود ی دعوای خیلی بد داشتیم ک ب کتک کاری رسید پسرم بغلم و بود شوهرم منو میزد پسرم خیلی ترسید گریه میکرد الان تا ی صدایی قوی میشنوه میزنه زیر گریه منم سعی میکنم ارومش کنم و با شچهرم دهن ب دهن نشم ک دعوا بشه و پسرم بترسه و من همیشه دل شکسته ب پسرم شیر میدم
مهراد میاد منو بغل میکنه
یکی دوبار پیش اومده که باهمسرم دعوا کنیم و بچه طفل معصومم ترسیده
من بخاطر اینکه شوهرم همیشه بهم چسبیده و همش میگه بوس بده دعوا داریم شبا اگه خوابم میاد بیدارم میکنه خیلی عصبیم دیگه دخترمم از اول مریضه
من موندم چراواقعابعضی هاانقدجبهه گرفتن اینکه دادگاه هاپره گناه مانیست اینکه شماباشوه رت مشکل داری گناه مانیست عزیزم مانه پزمیدیم نه دروغ وریاست میخوای آدرس بدم بیای زندگی من وهمسرم روبه عینه ببینی تاباورت بشه که ماواقعاتواین دنیاکه همه به هم خیانت میکنن وباهم بدن عاشقانه هم رومیپرستیم وواقعاباهم جزعشق ومحبت رفتاردیگه ای نداریم مشکل همه جاهست ولی مابادعواوبدوبیراه حلش،نمیکنیم باعشق حل میکنیم وتمام ایناروبه بچمون هم یادمیدیم قضاوت کردن برازنده فقط خداست لطفاقاضی نباشید
ممنون عزیزم💙
ما فقط اولا که میبردیمش حمام باهم دعوامون میشد چون خیلی لیز میخورد.با اینکه یک ماهش بود وقتی داد زدم گریه کرد..ترسید دیگه الان بهتر شده خیلی .چون خودم تنهایی میبرمش.😄😄
شوهرم همش میترسید
من خیلی زود عصبانی میشم😥😥
پناه برخدابرام دعاکنین
منم همی کار رو کردم همون شب تا صبح فقط گفتم خدایا من به تو سپردمشون امیدوارم خدا جواب تمام کاراشوننو بده اول ازهمه شوهرم😔
از وقتی دخترم دنیا امده خیلی دعوا و بحث داریم سرخانواده ها بعداز زایمانم دعواها شروع شد جلو دخترنوزادم روزای سختی رو گذروندم و تاهمیشه از همسرم دلخورم و دلم باهاش صاف نمیشه واقعا نذاشت حتی حال من بخاطر سزارین خوب شه تا مرز افسردگی رفتم
اونایی که گفتن مادعوانداریم یه مشت دروغ گفتن.هیچکس توزندگی خوشبخت خوشبخت نیس، خلاصه یچیزایی توزندگی زن وشوهرباهم بحث میکنن.مادرهای عزیزصداقت صداقت🙂
مادران عزیزیه توصیه،هیچوقت بخاطرفامیل های شوهریاهرکس دیگه سربچتون دادنزنید.منظورم اینه اعصابتون خوردمیکنن سربچه تلافی نکنید.این جورآدم هافقط میخوان آرامش شماروبگیرن.وبهاشون رفت وامداصلانکید.
من بعضی وقتاعصبی میشم.ولی شوهرم خونسردهستش.وبهم میگه جلوی بچه دادنزن.وخیلی پشیمون میشم.رفتارمودارم عوض میکنم فقط همون لحظه نفس عمیق میکشم ومیگم خدایابهم صبربده.
ما کلا اهل دعوا نیستیم خداروشکر چند بار هم که من عصبی بودم سر دیر اماده شدن اقا ، میگفتم مثلا اقا تندتر اماده شو کار داریم دختر بزرگم تو ذهنش مونده وقت اماده شدن میگه مامان بابارو دعوا نکنیا گناه داره الان میاد
اغااااااا بامنوشوهرم بودشماکه ماشالله همه خوبوشادین 😜😆😆😆😆😆
خیلی کم شده
همسرم اهل دعوا نیس خداروشکر ولی من زود عصبی میشم او داد میزنم پسرمم فقط خیره شده تو صورتم نگاه میکنه اونم بام داد میزنه ههههخ خداروشکر میکنم که هیچ موقع دعوا نداشته باشیم
من فعلا باردارم ولی با شوهرم صحبت کردم درموردش که نباید هیچوقت جلوی بچمون بحث و دعوا نکنیم
چکارکنم الان نردیک خونشونیم هرچی به شوهرم میگم بیادورشیم نمیاداصلابه حرفم گوش نمیکنه دیگه روانی شدم افسردگی بعدزایمان گرفتم بعد۶ماه هنوزخوب نشدم تاجایی که یه ماه پیش چندین بارلی دلیل بیهوش میشدم خدارحم کردپسرم بغلم نبودباراول سرپابودم محکم خوردم توجرزدیواروافتادم.خیلی دلم گرفته یه هفتس فقط گریه کارمه شیرم کم شده میخوام کمکی بهش بدم شیرخشکم هرکادمیکنم نمیخوره
من خدارو صدهزارمرتبه شکر چشم خدا به زندگیم باشه شوهر خیلی خوش اخلاقی دارم حتی اگه من از خستگی و دوران پریودی چیزی بهش بگم اون اصلا حرف نمیزنه فقط میگه عزیزم درکت میکنم واسه همینم تا حالا نشده باهم بحثکنیم اگه هم اختلاف نظری داشته باشیم موقعی که ستیلا خوابه باهم گفتگو میکنیم و حل میشه و همو خیلیی دوست داریم و شوهرم منو که میبوسه و محبت میکنه ستیلا نگاهمون میکنه و خوشحاله اصلا وقتی هردومونو باهم میبینه ماشالا خیلی شاده و پر انرژی و بازی میکنه دست میزنه میخنده خداروشکر انقدر بدون استرسه که الان که یکسالشه شبا بدون پوشک میخوابه تاخود صبح جیش نمیکنه چون ارامش داره از خدا میخوام این ارامش پایدار و جاودانه بمانه الهی امین ایشالا همه زن و شوهرا باهم خوب و مهربون باشن و بچه هایی شاد و پرنشاط تحویل اجتماع بدن🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
من و باباش اصلا جلو آرشا باهم دعوا نمیکنیم اوایل یکی دوبار اتفاق افتاد ک ارشا گریه کرد و همون شد ک دیگه جلوش دعوا نکنیم...هر بار یکیمون کوتاه میاد ...واقعا خانواده شادی هستیم درکل❤
یبار پیش اومد خواهرام سر حموم دادنش دعوا شدن که اونم زد زیر گریه خیلی کوچیک بود چهار ماه وقتی هم خواهرام نزدیکش میومدن. گریه میکرد البته الان یادش رفته تا بحال با شوهرم جلوش جوری دعوا نکردم که گریه کنه. همیشه تو تنهایی خودمون بحث داریم که بعد یکساعت باهم آشتی میکنیم چون سر عشق باهم ازدواج کردیم نمیتونیم ازهم جدا بمونیم
من و همسرم اوایل که فاطمه به دنیا اومد یه کم اختلاف داشتیم که یکبارش دخترم حالش بد شد نمیدونم از دعوا من و باباش بود یا از چیز دیگه ای نمیتونست نفس بکشه
وخیلی دخترم باهوشه و مهربون
دیگه هیچ موقعه بحث نکردیم
من همسرم به شدت زود عصبی میشه طوری که روی خودش کنترل نداره من سعی میکنم در این مواقع اروم تر باشم ولی بعضی وقتها نمیتونم خودمو کنترل کنم
منوشوهرم خیلی دعواداریم متاسفانه گفتم بچه میارم بهترمیشه بدترشدپسرم الان۵ماهو۱۷روزشه حدود۱۰روزه اختلاف داریم یه هفته رفتم خونه بابام بخاطرپسرم برگشتم.شوهرم متاسفانه به حرف مادرش گوش میکنه.دعوامون روپسدم خیلی تاثیرداره سفت ناروبغل میکنه میلرزه وگریه میکنه الان توخواب داشت گریه میکردبغض کرده بودتودلم آتیشه.شیرم کم شده میخوام کمکی شروع کنم وهرطورشده شیرخشکیش کنم چون آخرکارم طلاقه ونمیتونم پسرموببرم😭😭😭😭😭
من خودم عصبانی میشم ولی شوهرم ارومم میکنه خداروشکر تا الان بحثی بزرگ باهم نداشتیم مخصوصا وقتی ترنم خانم ب دنیا اومده ک رابطمون از قبل خیلی بهتر شده
سلام تا قبل از اینکه بچه بیاد چرا دعوا میکردیم خب بحث زیاده اون میگفت از بقیه منم میگفتم کوتاه نمیومدم و دعوا رو انقد کش میدادم تا چندروز یا خونه قهر بودیمو با هم حرف نمیزدیم یامن میرفتم خونه بابا تا اون بیا نازمو بکشه ولی خداروشکر هیچ وقت کتک و اینجور چیزا نبوده من هیچ وقت کتک رو نمیبخشم اینو بهش گفتم ک ول میکنم میرم😂😂از وقتی حامله شدم ویارم افتاد رو شوهرم اصلا هروقت میدیدمش بالا میاوردم اون بدبختم تا میومد منو مثلا بوس کنه ک حالم بد بود من بدتر میشدم خلاصه بهش نگفتم که یوقت غصه بخوره ولی کم حرف شدم و اروووم تر و کلا یه گوشه بودم ک این خیلی دور من نیاااد😂که حالم بد نشه واصلا قهر نکردیم تو اون دوران حاملگی بعد سه ماهگی دخترم یه دعوا کردیم اونم صدامون بالا بود دختری همش گریه میکرد اروم نمیشد منم گریه شدم دیگه اقام اومد دوتامون رو اروم کرد دیگه خیلی خیلی بحثامون کم شده از وقتی دخترم اومده تا قهر میکنیم به سه ثانیه نمیکشه نگا هم میکنیم خندمون میگیره اغام میگه نگاش کن اینوحالا مادریه 😄😐اخه من خودم خیلی کارام بچه گونست اینو میگه ..الانم تا اغام نزدیک من میشه یا منو میبوسه دختری انقد جیغ میزنه و جدامون میکنه و بابایشو میزنه کنار خودش میاد جاش انقد روم غیرت داره خخخخ اغام میگه این اگه پسری بود با یه تیر خلاصم میکرد😂ولی بعضی وقتا ک ب شوخی منو میزنه جلو دخترم الکی گریه میکنم بغض میکنه و گریه میکنه شروع میکنه ب جدا کردن باباش از من اخ من فداش بشم😗😗😗😍
ببینید زندگی پستی بلندی زیاد داره بالاخره همیشه ک خوب پیش نمیره ی وقتایی هم پیش اومده ک بحث کردیم باهم هرچندسعی کردیم طاها نفهمه،ولی خوب وقتی متوجه حال بدم میشه خیلی ناراحت میشه وگریه میکنه
ما اصلا دعوانداریم اگه هم اختلافی باشه با ی کم جروبحث وحرف زدن درست میشه.جلوبچه جروبحث نداریم
بعضی وقتا با هم شوخی میکنیم ناراحت میشه و سریع داد میزنه
من شوهرم عاشقمه خدارو شکر اینو حتی کل شهر میدونن چه برسه فکو فامیل ولی خب تو زتدگی بحث میشه دعوا میشه قهر میشه .اخلاقش خیلی ناز نازی بود خیلیی طول کشید عوض شه پیش بچه هامم دعوا کردیم خیلی بدجورم دعوا کردیم چیز میزم شکونده.ولی من از بچگی حرف غیر منطقو زور قبول نمیکردمو نمیکنم حتی به قیمت بند اومدن نفسم😂انقد اینکارارو ادامه دادم الان خیلییییییی عوض شده شاید ماهی یبار بحث دودیقهایداشتهباشیماونمسرمسائل چرتوپرت که همه دارن بچه هامم ناراحت میشدن خیلی ولی تو دعواها با باباشون میخوابیدن😐😐😆کم نیارین بیمنطقم نباشین زندگی شیرین است
دخترم بااینکه کوچیکه ولی من سخت میگیرم وا س هرحرفی ک میادبیرون ازدهنمون.بزرگم بشه هیچوقت نمیذارم بحثمونوببینه...
بپرس اومدن بچه چه تاثیری در رفتار شما با همسرتون داشته
همه زندگیا اختلاف نظر و بحث و دعوا داره با این اوضاع هروز کشور برا کسی اعصاب نمونده منم باشوهرم چندباری ک بحث داشتم بچم حالا ک بزرگتر شده دعوامون میکنه چرا باهم دعوا میکنید...بچما عاشقانه دوسش دارم ولی کلا از ازدواج پشیمونم ادم زتدگی مجردی داشته باش با بهترین امکانات شوهر میخاد چیکار..
سلام ماخیلی دعواداریم ۲تافرزنددارم هردوشونم مثل خودمون عصبی هستن
گهواره جان تو روخدا ای چه سوالی بود که کردی هرکی که خوشحالم بود یه لحظه یادواریش تلخه براهمه 😔
هیچ زندگی بی مشکل نیس ولی اکثریت مردا اینجورین ماهم دعوا داریم وحتی میگم ایکاش ای انتخاب غلط رونمیکردم ماهم دوبار دعوا خیلی شدید بود که همش هم زیر سر یه نفر بود هیچ وقت خدا حلالش نمیکنم اخرین بار دوسه ماه پیش بود که چون جواب شوهرمو دادم چون حقم نبودحرفهای اونو قبول داشت جز منی که روحم هم خبر نداشت اون شب حتی اون برسر لجبازی بچهامو اذیت کرد من که از دراومدم بیرون در رو اونا قفل کرد وداد بیداد میکرد حتی دخترم گریه میکرد بابا من دوست دارم اذیتمون نکن تموم شد ولی الان همی که بخواد باباش بره بیرون میره دنبالش بعد میگه مامان تو کلید داری هنوز ترسش رو داره ولی در کل مجبوریم بسازیم چون کسی نبوده راهنماییش کنه مامانش وبباش هنوز تو ای سن ۷۰ سالگی دعوا دارن اینم خو به اونا رفته 😞
من به شوهرم از بدو بارداری فهموندم جلوش بحث نکن . یه بار بعد از اتمام شیردهی دعوامون شد داد زد حرف میزد دخترمم بغلم بود و باهم تو سکوت صورته شوهرم رو نگاه میکردیم یهو وایستاد گفت جواب بدهههه اشاره کردم گفتم پیشه دختر جوابت رو بدم برو دسشویی صورته سرخت رو نگاه کن و بعد بیا بچه رو ببین بعد جواب بخواه 😂😂😂😂 یهو وایستاد گفت با تو نمیشه دعوا کرد . خلاصه دعوا بشه حضوری اجرا نمیکنیم تلفنیه اونم دلیل . من قهر میکنم چند روز بی محلی اخر سر اتفاقی بیفته مثله شب زلزله اشتی کردیم 😂😂😂 فایده نداره الگو بچه ما هستیم الانم کانال دینی و میخوام شروع کنم کتاب انجیل خوندن که جو کاملا روحانی باشه و خودمم وقتی یاده خدا مسیح و مریم مقدسم کمتر پیش میاد بحث بشه شکر . ولی نهایته تلاشمه بحث نکنم چون زود جوشم شدید و نقطه ضعفم دستشه واسه همین جدیدا کتاب روانشناسی و کتاب مادر ترزا میخونم تونستم رو خودم تمارین زیاد انجام بدم خوبه دوست دارم این شکل زندگی رو 🌸🥰💖💒💒💒💒💌💌💌💌💖💖💖💖
ما وقتی بلند حرف میزنیم یا بحث از کنترل خارج میشه، دختر منم از خودش صداهای بلندی در میاره. مثل عههههه.... یکبارم ک واقعا بد بحث کردیم تا یک روز جیغ میزد. همینجوری تو روروئک راه میرفت و صدای جیغ طوری از خودش در میآورد. کلا ب صدا خیلی حساسه...
چند روز پیش شبو روزمون شده دعوا که دختر بیچاره ام شاهد دعواهامون بود کلا اخلاقش و رفتارش عوض شد نمیدونم چکار کنم تا مثل قبل بشه😭😭
ولی اگه هم و بعل و بوس کنیم نارحت میشه و میادبغلم خیلس حسوده
دخترمن خیلی خوب میفهمه دعوا رو حتی سعی میکنه آروممون کنه اولش گریه میکنه بد اگه بش توجه نکنیم میخنده ک بش بخنیدم و ساکت شیم 😕و شرمندش میشیم
ما خداروشکر تا حالا پیش نیومده که دعوای لفظی کنیم تنها اختلاف نظر بوده که با صحبت حل شده و پسرمم فکرمیکنه حرف معمولی میزنیم ولی وقتی دور گردن شوهرم دست میندازمو بوسش میکنم ذوقی میکنه که نگووو😀بچه ها خییلی زود تاثیر میگیرن و ماهم سعی میکنیم رفتارهای غلط رو کمتر انجام بدیم،
سلام کردن، بغل کردن و بوسیدن، داد نزدن، چیزی رو پرت نکردن، و...
منوشوهرم سعی میکنیم جلوی پسرمون بحث نکنیم ولی بعضیوقتاشوهرم به شوخی تن صداشومیده بالا پسرم زودواکنش نشون میده وبهش نگاه میکنه ی جوری بغض میکنه بعدکه میخندیم اونم میخنده
ما خیلی تب عشق همدیگرو داشتیم عاشق بودیم ولی بعد ازدواج عادی شد برامون همه چیز دعواداشتیم یه سری دعوای بدی کردیم پسرم ترسید ازاون موقع این ترس توجونش مونده شوهرم میخواست جاروبرقی رو بزنه سرمن پشت جاروبرقی دررفت خورد به پسرم افتاد زمین ۵ماهشوبود یه روانی به تمام معنا نفرتی که ازش دارم خیلی زیاده بخاطر اون روز هیچ وقت نمیبخشمش نه بخاطر خودم فقط بخاطر بچه چون اگه اتفاقی براش میوفتاد قطعا زندش نمیذاشتم
چرا گهواره پستای منو پاک میکنه منم نظر داده بودم اینجا
ما اصلا میش پسرم دعوا نمی کنیم اگرم بخوابم بحث کنیم سعی میکنیم اون خواب باشه
ماهم خیلی کل کل میکنیم ولی خیلیم همو دوس داریم کل کلامون ب چشم خودمون نمیاد میگیم میخندیدم جواب همو میدیم دعوا میکنیم تو دعوا خندمون میگیره.ی ساعت بعدش تموم میشه....ولی ب بنده خدایی بهم گفت وای خدا ب دادت برسه با ای شوهرت چقدر غرغروه چقدر دعوا میکنین...من تعجب کرده بودم ی بارم پسر شیش ساله برادر شوهرم بهم گفت زن عمو چرا تو و عمو انقدر دعوا میکنین....در صورتی ک اصن ایجورنبود....نتیجه نزارین حتی کل کل و دعوا بینتون عادی بشه چون جلو بقیه هم انجام میشه ی موقع حرف اونا تاثیر میزاره و واقعااا دعواااا میشه.سر خودم اومد
من وشوهرم اول خیلی بحث ودعواداشتیم بعضی مواقعم دست وبزن داشت تورحیه پسرم خیلی اقرگذاشت تاجای که وقتی حتی بحث کوچکم میکردیم پسرم میگفت مامان توراخداچیزی نگوتاخدادخترم راداددیگه زیادبحث نمیکنیم یااگه بحثم باشه تواتاق خواب دیگه نمیخوام توروحیه دخترم اثربزاره خیلی وقتهام بخاطرپسرم است بااینکه ۷سالش است هنوزازدعوامینرسه
من وشوهرم خیلی دعوامیکردیم وخیلی بهم میزد مهرسام خیلی میترسیدوگریه میکرد ولی الان خداروشکربه چندماهی هس خیلی باهم خوب شدیم اصلاباهم بحث نمیکنم
زندگی دیگه هم بحث داره هم شادی هم غم من سعی میکنم پیش دخترم اصلا بحث نکنم.دخترم 3ماهش شاید متوجه نشه ولی روی روحیاتش تاثیر داره
اره تقریبا شوهرم خیلی حساسه ک اینو بپوشه گرمش میشه اونو نپوشه اینطوزی بخوابه اونطوری بخوابه ....فعلا درهمین حده هنوز به ترببت و اختلاف نظر تربیتی نرسیده
اهااای دعوا میخوای ببینی فقط بیا اینور بازار خونه ما .😂
مامان ارنيك شوهرمنم جاشو عوض كرده دو بار بخاطر رابطه اومد تو تخت خوابيد اين دفعه كه اومد سمتم روتخت گفتم برو همونجايي كه تا ديشب خوابيده بودي اين تخت فقط مال وقتي كه كمرت پره نيست مال وقتايي كه من تنهاشب بيدارميشم بچه ميذارم رو پاهام يا شير ميدمم هست
من راستش با همسرم یکم بحث میکنیم ولی خب از وقتی فهمیدم روی بچه تأثیر داره سعی میکنیم جلو بچه دعوا نکنیم چون خیلی میترسه
😞😞😞😩😩😩😫😫😫😭😭😭
آره میدونم ممنون عزیزم😘💙
من به خاطردخالت بی جاخانواده همسرم بعضی اوقات بحث میکنیم ولی لازم مواظبم رفتارمون هستیم.
ای بابا عزیزم باید تحمل کرد من شوهرم بچه دو میگیره تو یه دستش با دست دیگش میاد منو میزنه بچم انقد میترسه
بَد باشیم بَد میشن
خوب باشیم خوب میشن ایشاالله
بستگی داره ب خودمون دیگ
ک چطور رفتار کنیم...
ماباهم همیشه دعواداریم سوهرم عاشق کسی دیگه ای
ما باهم خیلی خوبیم.گاهی وقتا اگه یه موقع بحث کنیم کیان سریع سر باباش داد میزنه که چرا به مامان اینجوری میگی؟خخخخخ.بعد ما بخاطر اون میخندیم و تمومش میکنیم😂😂
والا من وشوهرم اولا چندباری باهم بحث داشتیم وپسرم میدید وخیلی میترسیدمدام یه گوشه کزمیکردتابحث ماتموم بشه یاگاهی اوقات باگریه بهمون میگفت تروخدادعوانکنیدخیلی میترسید.اماازاون موقع دیگه هیچ بحثی روپیش اون نداشتیم وخداروشکرهمسرم هم اخلاقش خیلی عوض شده وخوب ومهربون شده وکمتربینمون بحث یادعواپیش میاد
من سعی میکنم تا جایی که میشه بحث با همسرم جلوی بچه هام نداشته باشم، چون گاهی که پیش میاد، میبینم که میترسن و نگران میشن.
ماخیلی دعوا میکنیم چون شوهرم خیلی تاحالا بهم دروغ گفته وقول وقرار داده وزده زیرش،توی هیچی باهم تفاهم نداریم دخترم فقط نگاهمون میکنه ولی داد نمیزنیم که بترسه
مامان قندعسل جون،شماالان نبایداسترس داشته باشی ان شاءالله که روزهای خوبی پیش روداشته باشی
من ازوقتی که دخترم به دنیا امده اصلا باباباش نبودیم که بخوایم دعواکنیم
مادوتامون لجبازیم همش حرص همودرمیاریم واقعابده مرداخونه باشن
من وشوهرمم بحث ودعوا میکنیم یک ماه اخیر بر اثر یه سری مشکلات خیلی دعوامون میشد وقتی من ناراحتم دخترمم طفلکی ناراحت میشه اون روز شاد نیست پژمرده هس،،اما وقتی آشتی میکنیم اونم شاد میشه،،،شوهرم کلا عصبی هست چندین بار موقع ناراحتی سروصدا کرده دخترم ترسیده،،،،یه سری دخترم بغل شوهرم بود با من یهو بحثش شد همینجور ک داشت با من بحث میکرد با یه لحن دیگه دهن کجی منو درآورد دخترم مثل بید لرزید گردن شوهرم محکم گرفت ترسیده بود تا نیم ساعت فقط جیغغغغ میکشید منم اون صحنه از جلو چشمم دور نمیشد اینقد گریه کردم تا خود صبح
دعوا خیلی بده خدا برای هیچ کس نخواد واقعا توی خونه ای ک دعوا باشه بچه ها هیچی نمیشن 🤦♀️
من با شوهرم یه دفعه دعوای خیلی بدی داشتیم وقتی پسرم ۷ماهش بود بچم کلی گریه کرد تا دوساعت هق هق میگرد هیچ وقت ازیادم نمیره اون دعوا ...من به خاطر پسرم نمیخاستم اونجوری شه ولی شوهرم دعوای بدی راه انداخت مردا دیوونه ان بابا....
شوهر من کلا مثل سیب زمینی میمونه ما ۱۲ ساله ازدواج کردیم حتی یه بارم به من نگفته دوست دارم یا حتی منو نبوسیده دیگه به کنار هم بودن عادت کردیم یه ۳ سالی میشه که دعوا نکردیم کلا کاری به کار هم نداریم حتی با هم غذا هم نمیخوریم دخترمم خیلی اروم و خوش اخلاقه چون تنشی ندیده تاحالا تو زندگیش
منکه هرسری به خودم قول میدم جلو فندق خودمو کنترل کنم دوباره بحث که میشه از کوره در میرم بچمم فقط نگاه میکنه بهمون
من و شوهرم حتی نمیتونیم بلند بلند باهم حرف بزنیم با شوخی وبخندیم ، پریماه میترسه گریه میکنه!دعوا نمیکنم باشوهرم کلا ،
بنظر من بیشتر دعوا کردنا باعثش بقیه هستن که مارو بیشتر حساس میکنن
ماهم دعوا زیاد داریم شوهرم هم بد دهنه وهم دسته بزن داره من خیلی وقت ها به خاطره بچه ها کوتاه میام چون روی بچه هام تاثیر بد گذاشته و خیلی عصبی شدن من واقعا خیلی ناراحتم ازاین بابت نگرانه آینده بچه ها هستم
والا من همسرم خوبه ولی یه دختر بیشفعال دارم که اینقدر جیغ میزنه که از زندگی سیر شدم دارم دیونه میشم از دستش داداشش هم وحشت میکنه از سرو صداهاش
وقتی من و شوهرم بحث و ناراحتی داریم شیر که به آریا میدم اون هم عصبانی هست و گریه میکنه،یعنی با این سن کم روش تاثیر داره
راستش منو شوهرم خیلی دعوا داریم البته بیشتر بحث ، شوهرم حرفایی میزنه ک احساس حقارت میکنم پسرم دو ماهشه اما برا اینده میترسم ک ی خورده بزرگ شه و اشکای منو ببینه و عصبی بشه...کمکم کنین من چطور میتونم رفتار کنم ک رو پسرم اثری نداشته باشه.
فعلااولشیم بینم چطورمیشه امابستگی به خودمون داره میتونیم طوری باشیم که تاثیرمثبت داشته باشه
وقتی با شوهرم اختلاف پیدا میکنم وبحث مون میشه دخترم بین ما قرار میگیره و داد میزنه آروم آروم
من بچگیم مامان بابام زیاد دعوا میکردن و تاثیر این دعواها هنوز ک هنوزه رومنو خواهرام هست بخاطر همین از وقتی ازدواج کردم همیشه من کوتاه میام تا بحثی پیش نیاد ولی اگرم چیزی بشه فقط تا چن روز با خودم حرص میخورم بعضی وقتام بخاطر ناراحتیم از شوهرم به بچم اخم و تخم میکنم بخدا عذاب وجدان میگیرم بعدش باهاش بازی میکنم و میخندونمش دلم نمیخاد بچم عصبی بشه ولی دست خودم نیست
بخاطر بیکاری و همیشه تو خونه بودن همسرم یسره دعوا داشتیم، اونم شدید، دخترم دو سه ماهه بود اون موقع، فقط نگاهمون میکرد و من ازش خجالت میکشیدم، الان یه ماهه همسرم یه کار خوب پیدا کرده، خدارو شکر شرایط خونه خیلی آروم شده، البته هنوز منو همسرم صمیمت قدیما رو با هم نداریم و بیشتر وقتی که خونست رو به تنهایی میگذرونه، منم مشکلی ندارم و ترجیح میدم خیلی کاری به کار هم نداشته باشیم ولی دخترم حال و هوای بهتری داره
من و همسرم خدارو شکر دعوا نکردیم. تا حالا. ما خیلی کم باهم بحث میکنیم خیلی کوتاه. سعی میکنیم جلوی دخترم اصلا بحث نکنیم..سریع با یک معذرت خواهی تموم میشه. همسرم واقعا خوش اخلاقه. ..😊😊
خداروشكر مامان دلساولي من ادمي هستم كه خودخوري زياد ميكنم رفتاراش جلوي مادرم جلوي خانوادم درست نبود قلبمو شكونده جلوي خانوادم گفت دخترتون طلاق ميدم زن ميگيرم بچمم بزرگ ميكنم
من باردارم ماه نهم هم هستم به تازگى يه اختلاف بين منو و شوهرم افتاده كه فكر منو خيلي درگير كرده جورى از اين ماجرا ناراحتم كه گاهى ميبينم ساعت هاست دارم فكر ميكنم به اين موضوع و اشكام سرازيره، ميخوام بدونم اين حالت هاى من تاثيرى روي بچه ام ميزاره يا نه؟!
همسر من خیلی توجه نمیکنه روزا میره کار شبا میاد میخوابه کل روز بیرونه به نظرتون برا بچه تاثیری داره
پسر بزرگ من 7 سالشه تا منو باباش کنار هم میشینیم یا دستمون رو دست هم باشه عصبانی میشه
من و شوهرم رابطمون خیلی دوستانس ولی بعضی وقتام که شوهرم تند حرف بزنه جلوی بچه بهش یادآوری میکنم که جلوی بچه بحث نکنیم
من با همسرم دعوا نمیکنم وقتی از دستش ناراحت باشم با پیام دادن حرفامو بهش میگم و بچه هام چیزی نمیدونن ولی سر دختر بزرگم خیلی عصبی میشم و جیغ میکشم چهارسال و نیمه دختر کوچیکم متوجه میشه سریع میاد رو پاهام و لباشو میزاره رو لبام و هی شیطون بازی در میاره تا ب خندم بندازه
منو همسرم دعوا نمیکنیم اگر بحثی هم پیش میاد معمولا دور ازهمیم و با پیامک حلش میکنیم
چه بد😕
دکترمیگه بهش اضطراب وارده شده
انگشت مکیدن نه .
ولی ناخن جویدن بله
ما زیاد دعوا نمیکنیم چون شوهرم وقتی از من ناراحت قهر میکنه داد و بیداد نمیکنه اما من دوست دارم حرف بزنم مشکلات حل بشه باز خودم باید برم سر حرف باز کنم که آخر سر من مقصر میشم .... روی بچه هام تاثیر داشته دوتا بچه هام زود قهر میکنند
من و همسرم دعوا که میکنیم ولی کلا در حد بحث و کلامی هست ولی چند وقت پیش خیلی بحثمون بالا گرفت پسرم خیلی ترسیده بود و کاملا متوجه من و حرفهای باباش بود از اون موقع شد که کلا خیلی به حرفهای من و پدرش توجه میکنه حتی به تلفنای منم گوش میده در حالی که قبلا اصلا حواسش به من و حرفهام نبود البته اینم بگم متوجه شدم که خودم که عصبانی میشم و داد میزنم اونم حرف زدن و رفتارش عوض میشه
ماوقتی بحثمون میشه پسرم دستشومیزاره جلودهنمون میگه ساکت.یه سال پیش یه دعوای بدی کردیم که کاربه جایی کشیدکه من لباس پوشیدم میخواستم برم قهرکه دیدم پسرم انگارنه انگارنشسته جلوکامپیوترکارتن نگاه میکنه"!!
پسر من خیلی حساسِ ودعواهای منوشوهرم خیلی روش تاثیر میزاره واقعا ناراحت میشه و منزوی وقتی میبینه من ناراحتم و گریه میکنم پا ب پای من گریه میکنه بچم خیلی سعی میکنیم پسرم متوجه جر و بحثامون نشه امیدوارم بتونیم😁
پدر ومادر الگوی بچه ها هستن هر رفتار کوچیکی هم ک داشته باشین بچه ها اونو سریع یاد میگیرن..وصددرصد تاثیرداره..من هرگز نمیتونم ببخشم دیدم پسر گلم چطوری نازم میکرد بوسم میکرد ک گریه نکنم😞
ما که خیلی شوهر م بد دهن وبی ادب چند باری جلوی دخترم کتک ام زد ولی حالا اگه خیلی خوشحالم باشیم دخترم نمیزاره به هیچ وجه کنار بابا بشینم دستمو میگیره بلندم می کنه
بلع
به هر حال توی هر خونه ای بحث هست ما چند بار جلوی بچم دعوامون شد و فهمیدیم که اونم داشت عصبی میشد و چون نمیفهید توی دعوا شریک میشد و داد میزد 😅مام ازون موقع به خاطر بچه بحث نمیکنیم یا اگه مشکلیم هست میزاریم وقتی بچه خوابه یا تو اتاقش مشغوله با صحبت نه داد زدن حلش میکنیم اگرم حل نشد سکوت
ما رابطمون خیلی خوبه خداروشکر همیشه باشوخی خنده سد میکنیم ولی ولی دعوا و خنده رو بچه خیلی تاثیر می زاره😍😍
مازیاددعوامیکنیم ولی نمیذاریم بچه هامتوجه بشن
ما جلو بچه دعوا نمیکنیم
اره عزیزم متوجه ام چی میگین ممنون بابت راهنماییتون😘😘
كاش يكم درك كنن وبدونن زن فقط نبايد زنانگي كنه بايد شادي كنه بايد تفريح كنه بايد زندگي كنه بايد طعم خوشبختي رو حس كنه نه فقط بشوره بسابه بچه نگه داره وهم خوابي كنه
منو همسرم دعوامون میشع سرهم دادمیزنیم پسرم جیغ میزنه
منو شوهرم خیلی دعوامون میشه... از وقتی بچه دارشدیم دعواهامون بیشتر هم شده.. دخترم خیلی باتعجب نگاه میکنه و میترسه...
خیلی بده دعوا
خداروشكر فعلا دعوا و اختلاف نظري نبوده
ما شکر خدا هیچ موقع جلو بچه بحث دعواهامونو نمیاریم همیشه به هم احترام میزاریم که تاثیر بسیاری روش داشته
سلام ،من و همسرم چندین مرتبه جلوی پسرمون با هم بحث مون شده والان از صدا بلند میترسه و یکم ک صدامون بره بالا سریع میگه ساکت و دیگه سعی میکنیم حداقل جلو پسرمون اصلا بحث نکنیم چون واقعا تو روحیه شون اثر میذاره ولی برعکس زمانی ک ب هم محبت میکنیم خیلی خوشحال میشه و سریع میاد پیشمون و خوشحالیشو نشون میده
منو شوهرم جلوی بچه ی اولم که دختره خیلی جروبحث کردیم الان دخترم ۴سالشه وقتی میره توو یه جمع شلوغ میگه حرف نزنید سرم درد میکنه 😔ولی الان ک بچه ی دومم داره میاد تصمیم جدی گرفتم خیلی کوتاه بیام بخاطر بچه هام،تا الانم خیلی اشتباه کردم و نمیخام دیگه تکرار بشن...
دعوای خاصی رو یادم نیس که جلو روی بچه ها انجام داده باشیم، ولی حتی زمانی که با صدای بلند با شوخی و خنده و هیجان در مورد موضوع خاصی باهم صحبت میکنیم بچه ها هاج و واج مارو نگاه می کنن و حتی بعضی وقتا با صدای بلند داد میزنن به نشونه اینکه یعنی ترسیدن و ما یهو بخودمون میایم و سعی می کنیم ادامه ندیم.
معلومه که اونا از ما خونه امن و آروم و بدون تنش میخوان،همانند کودکی خودمون که همین توقع رو داشتیم
سلام به همه قبل از گفتن حرفم برای همه زوج ها ارزوی سلامتی و ارامش دارم .....من و همسرم خداروشکر بحث وحشتناکی باهم نداشتیم در حد این بوده که بچه سرما خورده گفته باید بیشتر مراقب میبودی یا وسیله ای از خونه میشکنه میگه تو بچه هارو ازاد میذاری و ...من و همسرم اگه سر همین جریانا بخایم بحثی داشته باشیم داد و بیداد نمیکنیم همون در حد حرف های عادی ....کلا همیشه میگیم بچه با میل خودش دنیا نیومده پس ما مسئولیم در برابر همه چیزش 🥴🥴
منم اوایل زندگیم خیلییی با همسرم مشکل داشتم با وجودی که فشار روم بود واسه بچه دار شدن تا ۵ سال نزاشتم بچه دارشم چون دوست نداشتم بچم تو محیط متشنج بزرگ شه کم کم همدیگه رو شناختیم و هردو سعی کردیم همدیگه رو ناراحت نکنیم و کنار هم باشیم این تغییرات باعث شد بچه دارشیم خدارو شکر کم پیش میاد دعوا آخرین بار شش هفت ماه پیش بود همسرم ناهار خونه نمیومد منم فقط اندازه پسرم غذا درست میکردم خودمم از ناراحتی کم میخوردم همسرمم شب میومد تخم مرغ و سوسیس میخورد و غر میزد روز آخر قهرمون جای همه خالی ته چین درست کردم با پسرم خوردیم یکدفه برگشت بهم گفت مامان از این به به ها واسه بابا هم نگهدار بابا دوست داره اینقدر این جمله رو مظلومانه گفت که دلم ریش شد گفتم باشه مامان نگه میدارم وقتی شوهرم اومد من میرفتم تو اتاق خودم رو سرگرم میکردم تا موقع خواب پسرم دوید گفت بابا بیا غذای خوشمزه مامان واست گذاشته بیا بخور دیگه شوهرمم خوشحال گفت ِا منت کشیه؟ بعد آشتی کردیم هرچی گفتم حرف خود امیرطاها بوده که باور نکرد ولی از اون روز سعی میکنم قهر نکنم چون خیلی روش اثر میزاره و ملول میشه
شوهرم عصبیه یکم و وقتی عصبانی بشه اصلا مراعات نمیکنه که بچه خوابه یابیداره و داره نگاه میکنه و متوجه میشه،یکباربحثمون شدو دادزد دخترم تاچندساعت اصلا آروم نمیشدو فقط جیغ میزد خیلی زودتر از سنش متوجه ناراحتیه من میشه خیلی کوچیک بودکه مادعوامون شدولی خیلی واکنش نشون داد،من بخاطر دخترم سعی میکنم بیشتراز قبل کوتاه بیام وطبق معمول سنگ زیرین بشم،چاره ای نیست بعضی اخلاقا عوض شدنی نیستن،ازخدامیخوام هیچ پدرومادری خصوصا جلوی بچه ها بحث نکنن چون بچه ها گناهی ندارن که بخوان دنیای قشنگشون بخاطر لجبازیای بچه گانه بزرگترا خراب بشه،انشاله همه گرفتاریا حل بشه و فکراآروم باشه کا بحث و جدلی کمترپیش بیاد،آمین
میخام قطره بدم ،میگه زیاد دادی کم دادی،چن وقته همش میگه یهش آب بده به بچه باید آب دادم اوردم پیش خودش دادم بعدش بچم تا صبح گریه کرد برگشته میگه آب دادی اونجوری شد دیگه واقعا دیوونه شدم قشنگ درست وحسابی قاطی کردم
وای من خودم خیلی عصبی ام،سر هر چیز کوچک دعوا راه میندازم که آخرشم پشیمون میشم ،همسرم فوق العاده مهربون و صبور و با ادب بااینکه خیلی از جاها مقصر منم ولی باز میبینه عصبی ام برام آب قند درست میکنه که حالم بد نشه،دیروز کلی خودم و زدم جلو بچه دوتا زدم پارسا رفتم گوشیم و پرت کردم کف دستمم محکم زدم گوشه عسلی از دیروزه کف دستم بد جور درد میکنه. اینقدر بد میشم که پسرم ازم میترسه دیگه.ولی منو خیلی دوست داره بوسم میکنه و باباش وقتی دست منو میگیره دستامونو از هم جدا میکنه خودش میاد میچسبه به من،دیشب از غصه و غم تا نصف شب گریه میکردم خیلی از زندگی خستم😞
من از وقتی پسرم بدنیا اومده تمیدونم چرا بجای اینکه صبور بشم عصبیتر شدم،همش شوهرم کوتاه میاد امااکثر اوقات جنگ و دعوا و بحث داریم و منم کوتاه نمیام...و متاسفانه پسرمم حس میکنم عصبی شده و همش جیغ میکشه😔
منو همسرم مشكل نداريم و بحث نمیکنیم تنها مشکل خانواده شوهرمه ک ب شدت دخالت میکنن و انتظاراتی از عروسشون دارن ک از دخترشون ندارن😏🙄
نی نی من کوچولوه فعلا ان شالله ک بتونیم خوب تربیت کنیم و مشکلی پیش نیاد
من الان باردارم ولي بحث و دعوا داريم و منم كه حساس شدم همش گريه ميكنم به نظرتون رو بچه ام تاثير ميذازه؟
شاید باورش سخت باشه اما پسرم به حدی خستم میکنه که حتی حوصله بحثمم ندارم هرچی میگع و هرکار میکنه میگم باشه تو درست میگی انقد نق نق بچه تو سرم دیگه واقعا کشش ندارم بحثم کنم اما میدونم بلاخره موتورم خاموش میشه فشار زیادی رومه
اره دخترمنم همین جوریه
دقیقا اگه ما حالمون خوب نباشه و بحث کنیم و ناراحت باشیم دقیقا پسرم میفهمه و سکوت میکنه خیره میشه بهم و گاهی هم گریه میکنه...واقعا بچه ها از اینکه حس و حال بابا و مامان خوب باشه خوشحال میشن و بلعکس...
من با شوهرم خیلی دوست بودیم تا قبل زایمانم حتی تو بارداری نمیذاشت من زیاد کار کنم خودش بیشتر کارا رو میکرد تا زایمان کردم و خونه پدر شوهرم اومدن دیدن نوه شون از اون به بعد شوهرم کامل عوض شد یه بارم دعوای شدیدی کردیم درحدی که میخواست منو بزنه دخترم خیلی ترسید تا چند شب تو خواب همه ش گریه میکرد و جیغ میزد حتی یه هفته هم تا باباشو میدید گریه میکرد الانم زیاد نمیره بغلش ولی از اون به بعد من به خاطر دخترم خیلی کوتاه میام امیدوارم شوهرمم مثل قبلش بشه
هروقت من و همسرم پیش هم میشینیم و بگوبخند میکنیم یا شبا وقت خواب که پیش هم میخوابیم دخترم انقدر خوشحال و ذوق زده میشه که شیطنتش حسابی گل میکنه از خوشحالی شروع میکنه به جیغ کشیدن و سروصدا کردن
یبارم باهمدیگه والیبال نشسته بازی میکردیم و میخندیدیم دخترم نگامون میکرد و ذوق میزد وقتی که دیگه خواستیم استراحت کنیم شروع کرد به غر زدن و به زبون خودش میگفت که بازم بازی کنید
خیلی کم پیش میادفقط یه باردعوای بدکردیم که انموقع فقط دخترم گریه کرد بعدمجبورشدیم دعوامون راقطع کنیم وقتی توبغل همیم میادموهامون رامیکنه
بالاخره تو زندگی همه بحث و مشکل هست وهرکس بگه نه فکر کنم داره یکم دروغ میگه ، ولی بهتره بلد باشیم مدیریت کنیم من هرموقع احساس میکنم الان کارمون به دعوا میکشه سریع سکوت میکنم و دیگه ادامه نمیدم و میرم پیش دخترم تا عصبانیت هردومون فروکش کنه و کار بیخ پیدانکنه
ماذفقط بحث میکنم البته فقط من ک حساس شدم ب کارای شوهر فکرمیکنم پسرم هنوز متوجه نمیشه و ارومه توجهش جلب نمیشه ،اما چند روز پیش بچهای همسایه ه اذیت میکردن باصدای بلند دعواشون کردم امیرمحمد گریه کرد
من واسه بچه اولم که خونه مادرشوهرم بودم خیلی سختی کشیدم که بعد ۷ سال اومدم خونه خودم همون موقعه تیرویید گرفتم بخاطر ناراحتی زیاد خیلی عصبی شدم الان که بچه دومم به دنیا اومد خاستم یه زندگی جدید شروع کنم که این کرونا نزاشت بازم بخاطر ناراحتی زیاد غصه خوردن بشتر عصبی شدم دلم واسه دخترم میسوزه که این شیر بی کیفیت میخوره دعوا ما خیلی بی خود شوهرم کار میکنه ولی پول نمیگیره نمیدونم چرا
شوهرم خیلی عصبیه،منم همیشه بخاطر پسرام کوتاه میام و زود میریم توی اتاق تا جلو چشمش نباشیم دعوای بزرگی بشه
دو سه ماهش بود که دعوا شدید داشتیم.جوری که من بلند بلند گریه میکردم و حرف میزدم. دیروز بلند صدای دوستم زدم بچه ام زد زیر گریه از ترس😔😔
من که ازاین مساله خیلی رنج میبرم...از وقتی ازدواج کردیم منو شوهرم باهم اختلافات شدیدی داشتیم وحتی کاربه دادگاه و... کشید از دوران بارداریم.
واخرین مشکل وقهرو دعوامون هم دوماه پیش بود که پسرمو شوهرم ازم یکماه گرفت دورکرد...خیلی شرایط بدی بود هم واسه من وهم برا بچم
ولی من کوتاه اومدم به خاطر پسرم وگذشت کردم....شوهرم متآسفانه یه ادم عصبی وبد دهنه نمیشه کاریش کرد عصبانیت وحالات بدش رو هم جلو بچه نمیتونه کنترل کنه هرچی تلاش کردم بهش بفهمونم فایده نداره...دیگه خودم تصمیم گرفتم با سکوت کردن وگذشت کردن و بیخیالی ....آرامش خودم وخونه و بچم رو حفظ کنم ....هروقت باهم دعوا داشتیم حسام یه گوشه میرفت ومات ومبهوت به ما خیره میشد و وقتی کوچیکتر بود گریه میکرد..
مسلما این مسائل روش تآثیر گذاشته چون اکثروقتا تو بازیاش داد میزنه وحرفای نامفهومی میزنه انگار که ادای باباشو درمیاره با اینکه خیلی کوچیکه ولی متوجه همه چی میشه وازهمه ی کارامون کپی برداری میکنه....آرزو داشتم شوهرمم مثل خودم به مساله تربیت حسام اهمیت میداد مثل من مطالعه وتحقیق میکرد راجب روانشناسی کودک و رو خودش کارمیکرد....من که همه تلاشمو میکنم واسه بهترشدن محیط زندگیمون وبقیشو میسپارم بخدا انشاالله کمکم میکنه
خیلی برام عجیبه دخترم درک میکنه ومیفهمه منوشوهرم وقتایی که شوخی میکنیم یابالشت پرت مبکنیم سمت هم دیگه ...دخترم سریع بوس میفرسته فک میکنه دعواست بالبخند بوس میفرسته تا تمومش کنیم
وقتایی هم که بهش عصبانی میشم زود برام بوس میفرسته
چندباری جلوی بچه بخاطریه سری مسایل دعواکردیم حتی به کتک کاری هم کشید
دوتادخترم خیلی گریه کردن
متاسفانه الان دختربزرگم ناخن میجوه فکرمیکنم ریشش همون دعواهاس
الان خداروشکر چندوقته اصلانهدبحث میکنیم نه دادوبیداد
فقط ناراحت دخترم هستم
چندوقته دارم درمانش میکنم .
دعاکنیدخوب بشهر
شوهرم یه بار دخترم ۶ ماهه بود بدجور دعوا میکرد باهام دخترم خیلی خیلی ترسید و فقط گریه میکرد سدید من محکم چسبوندم به خودم که نبیبنه باباشو ولی بیش ازحد ترسیده بود اخه بالاسرم بود باباش ودست رومبلند میکرد اینم میدید .همون یه بار بود که دید ولی تاثیر گذاشت الان اگه کسی به شوخی باهم بازی کنن مثلا کشتی میگیره بابام با بچه برادرم دخترم فقط گریه میکنه من از اون موقع دیگه خیلی کوتاه اومدم بخاطر دخترم
والا رابطه منو شوهرم تا قبل از بدنیا اومدن پسرم خیلی خوب بود خیلی رو بارداری هوامو داشت اما بعد زایمانم اخلاقش بکلی عوض شد الان میاد خونه انتظار داره خونه مرتب غذا آماده و هیچ ریخت و پاشی نباشه فک میکنه من تنبلی میکنم ولی خدایی اینجور نیست بچم ماشاالله شیطونه مدام فضولی میکنه نمیزاره یه دیقه بشینم همیشه سر همین موضوع دعوا داریم خب رو بچه هم تاثیر میزاره حتما...😔😔
ما ک خداوشکر باهم خیلی خوبیم و پایه ایم باهم 💕💕💕
من شوهرم یه خورده عصبی و بد دهنه و به خاطر دخالتای بیجای مادرش و ۵تا خواهر شوهرام ک الهی نصیب گرگ بیابون نکنه. دعوا ک میکنیم ب خاطر دخالتاشون دختر جیغ میکشه و گریه میکنه. وقتی هم بچه ها یه وقتای به هم میپرن گریه میکنه. اما سعی میکنیم کمتر دعوا کنبم
پرخاشگر میشه بچه
من هنوز بچم به دنیا نیومده
ولی هم عروسم میگه یه مدت یه مشکل کوچیک پیش اومد تو خونشون شوهرش یواشکی یه داد زد سرش
بچش چند روز همش پرخاشگر
شده بود وقتی ازش پرسید چرا اینجور شدی گفت رفتار شما اینجور کرده
باید خیلی مواظب باشیم ولی بعضی وقتا نمیشه واقعا
خیلی بده دعوا
خب مشخصه اگه بچه احترام ببینه محترم میشه.خشونت ببینه خشن میشه.محبت ببینه با محبت میشه.زدن ببینه دست بزن پیدا میکنه.
ماکه به حرف نمیرسیم چه برسه به بحث. یعنی خودمم حوصله ندارم سریع سکوت میکنم
خوب مشخص رفتار پدر و مادر روی بچه خیلی تاثیر داره . طوری باید رفتار کنی که بچت الگوی پدر و مادر میشه یه فرد مفید تو جامعه باشه
فکر نکنین اثری نداره. من تو بارداری یکی دوبار با شوهرم بحثم شد. بعد ختم دعوا پسرم چنان لگدهای محکم میزد که نگو و نپرس. تا آخر شب موقع خواب. معمولا هم روز بعدش لکه بینی داشتم به خاطر لگدهای جنین. این جنینی بود ببیند وقتی خود بچه شاهد چهره های خشن و تن صدای بالا و انرژی منفی کلمات هستش چه ضربه روحی میخوره😔😔😔
گاهي دلم ميخواد بكشمش تا سرحد جنون ميرسونه كاراش منو اگه بچه نبود ميخواستيم جداشيم يكماه حامله بودم نميدونستم
من شوهرم کلا عصبیه باهمه دعوا داره وقتی بامن دعواومیکنه خیلی وحشت میکنه میترسه میره خودشو قایم میکنه ازنوزادیش ترس داشت تاالان پنج سالشه
بزمزززت تت۰زنزدزنزرزوتبرن
من یکی حقیقت رو می گم. همسرم پرخاشگره. وقتی خوبه خیلی خوبه ولی وقتی عصبانی میشه یه هیولا میشه و تا بتونه فرد مقابلش رو تحقیر می کنه و اعتماد به نفسش رو کاملا از بین میبره. هر چی هم بهش میگم جلوی بچه کنترل کن خودت رو اصلا انگار دارم به دیوار میگم. خودش بچه ای بود که تو شرایط پر تنش و دعواهای زشت پدر و مادرش بزرگ شده ولی عجیب اینکه باعث نشده خودش این مدلی رفتار نکنه. پسرم وقتی تن بالای صدای پذرش رو میشنوه گریه می کنه. بعد میگم آرام باش بچه گریه می کنه میگه شانس ما رو. واقعا پسرم بدون هیچ مشکل عصبی بتونه بزرگ بشه و از خونه خارج بشه و مستقل زندگی کنه آرزومه.
یبار منوهمسرم دعوامیکردیم صدامون بالابود بچم فهمید گریه تند میکرد طفلی
خیلی خوبه همیشه شادن😄
خواهر شوهر من دختر خالمه نگاه کرد به بحث روز میگه درد منو بیشتر نکنین الان 25 سال هس من این شرایط رو دارم😢😢
منو شوهرم نمیگم دعوا نداریم داریم ولی تو اس بحث میکنیم نه تو رو در رو دختر منم پسر خاله هاش و دختر عمش کوچیکه 6 سالشونه اونا گریه کنن اینم میکنه .دختر من عشق مامان و باباشه
ماخیلی کم بحث میکنیم اما اگه ی موقعی بحث کنیم من زودکوتاه میام به خاطر دخترا
ما وقتی باهم حتی بلند بلند تعریف کنیم پسرم ناراحت میشه..اگه خدای نکرده بحث پیش بیاد نگران میشه واخرش میگه بسه دیگه دعوا نکنید...
انقد دعوا نداریم اگرم بحثی بشه زیاد نمیفهمه یبار شوهرم داد زد روسرم دخترمم با جیغ اومد براش
اره واقعا😂😂
من که خسته شدم از رفتار های بچه گانه شوهرم از پشتش باید راه برم مرتب کنم خسته شدم یعنی ازاینور هم باید به پسرم برسم شب که میشه دیگه هیچ انرژی واسم نمونده
خدا همه شوهر های شلخته رو خودش درست کنه
ماکه هروقت دعوامون میشه شوهرم میره بیرون که هم خودش اروم بشه هم من اتنا میاد بوسم میکنه میگه مامانی بابایی ادم نیست😂😂😂
ما از زمانی که پسرم دنیا اومده دیگه مثله قبل نیستیم مادرشوهرم یکسال قبل از بارداری من ی بچه آورد اون خیلی باعث دعواهامونه شوهرم با اون بچه منو حرص میده حس میکنم دوست داشتمون از رو اجباره بچه م اذیت شد چندین بار شوهرم عاشق خونوادشه و اصلا پشت من نیست همه ی حرفامون و به مادرش میزنه میگه تو چرا با مامانت حرف میزنی من نزنم
بچه ها میترسن و تو روحیشون اثر میذاره
منوشوهرم سریه سری مسائل بعضی وقتا بحثمون میشه ودعواداریم انتظاربیجاداره میگ سمت خانوادت نرو منم گفتم زززززااااااارت بخاطرتوخانوادموبزارم کنارنمیخای جداشیم راحت چن روزباش قهرکردم خودش اومدمنت کشی خانوادم شهرستانن چن روزدیگ میخادببرتم ک من نازمیکنم میگم هیج جابات نمیام😄😄😄
سلام ما کلا خیلی بحث ودعوا نداریم باهم ولی اخلاق شوهرم خیلی تغییرکرده نسبت به قبل ما قبل ازدواج همودوست داشتیم الان رفتیم توی سال چهارم زندگیمون بالاخره کم وزیاد وبالا پائین ناراحتی ودلخوری داشتیم ولی هموخیلی دوست داشتیم الان احساس میکنم بینمون فاصله افتاده وخیلی ناراحتم ..شوهرم خیلی مهربونه اما اخلاقش تنده زودعصبی میشه زودم پشیمون میشه وعذرخواهی میکنه
من شش ماهه باردار بودم متاسفانه متوجه يكار بد از همسرم شدم و تا تا سر حد مرگ گريه كردم با اينكه پسرم خييييلى تكون مبخورد تو شكمم دو روز تمام من قهر بودم و حرف نميزدم باهاش اصلا تو شكمم تكون نميخورد طورى كه خيلى ترسيدم همسرمم كلى معذرت خواهى كرد و من اشتى كردم ب محض اشتى تكون خورد واقعا براى اولين بار متحول شدم اصلا فك نميكردم كه بفهمه
سلام ما هم یک موقع هایی باهم بحث می کنیم ولی دعوا نمی کنیم
وقتایی که شوهرم میاد منو بغل میکنه پسرم میدوه میاد باباشو میزنه کنار خودش میاد تو بغلم😂
متأسفانه من وهمسرم یکباردعوای خیلی بدی داشتیم که منجربه ازحرف افتادن پسرم شد،الان خیلی غصه میخورم که حرف نمیزنه خداهمه روبه راه راست هدایت کنه...
واقعا بچه ها همه چیزو خیلی بهتر از ما درک میکنن
وقتی منو همسرم با هم مشکل پیدا میکنیم کمیل هم خیلی ناراحت میشه و کاملا از چهره اش مشخص میشه که از ما دونفر ناراحته
چندوقت پیش حال همسرم بد بود کمیل رو گذاشتم پیش خواهرم باهمسرم رفتیم بیرون صحبت کردیم تا مشکلش حل شه کمیل پیش خواهرم با غصه مونده بود
منو همسرم خیلی عاشق همیم(امیدوارم همه همینطور باشن...) اصلا باهم دعوا نکردیم تا حالا اگه مشکلی هم پیش اومد وقتی بچه خوابه و دوتامون تو ارامش هستیم باهم حرف میزنیم..و حلش میکنیم.خداروشکر...
پسرمن خیلی حالیشه ۳ساله و نیمشه همه چی میفهمه حتی بعضی وقتا حرفا و رفتارمون رو تکرار میکنه ماهم سعی میکنم جلوش احترام همو داشته باشیم و جنگ و دعوا نکنیم پسرم تا میفهمه میخوام دعوا کنیم شروع میکنه گریه کردن تاو دیگه ما ادامه نمیدیم دخترمم کوچیکه هنوز ولی اگه دادبزنیم میفهمه
ماهم دعوا داریم بلاخره.هم پسرم ودخترم خیلی حساسن.گریه میکنن.منم وسط دعوا میرم بغلشون میکنم وتموم...
خدا رو شکر که اکثر کامنتا دعوا و بحث نداشتن😂😂😂اصن همه دعواها و بحثا واس ماس😂😂😂
ما که همش با هم دعوا داریم و بسته به نوع و موضوع دعوا از چندساعت تا دوروز اوضاع به حالت عادی برمیگرده...دخترمم خداروشکر موقع دعواهامون تا الان خواب بوده یا نبوده.
من ک نمیدونم چمه بخاطر هر چیز کوچیک و مسخره ای بهونه میارم و دعوا راه میندازم..خودمم 2ماهه باردارم ازینورم بچه 8ماهه ازونورم نگه داری از پدرشوهر حسابی کلافه و خسته هستم .وقتی عصبی میشم شوهرم با بچه بازی میکنه تا حواسش پرت کنه ولی من جدیدا غرغرو شدم😧😥😥
من چندوقت پیش دعوای شدید داشتیم پسر بزرگم خیلی ترسید و طرف منو میگرفت و از اون روز من گفتم دیگه دعواونمیکنم حتی حق بامنه
با خوشحالیمون خوشحال میشه همینجورم بالعکس
ما هم اختلاف نظر داریم و گاهی از دست هم عصبانی میشیم ولی اون لحظه که عصبانی هستیم هیچکدوم ادامه نمیدیم سکوت میکنیم و تا شب یه زمانی که آرومتر بودیم درموردش "حرف" میزنیم و چاره میکنیم. دعوا هیچوقت نمیکنیم.
اگه قرار بود غصه همو ببینیم که با هم ازدواج نمیکردیم
موقع دعواگریه میکنه افسرده میشه ولی باهم بخندیم اونم میخندع
خیلی دعوا داریم شاید همین روزا جدا بشیم😔
یدنیاممنون مامان هیوای مهربون😊
سلام .اول اینکه ایشالله تو هیچ خونه ای دعوا نباشه چون تاثیرات بدی رو بچه ها میزاره. 😞😞😞😞بعدشم ما هم ی وقتایی دعوامون میشه رو پسرمم تاثیر گذاشته عصبی شده و ی وقتایی هم داد میکشه و میزنه.😩😩😩
ما هرموقع بحث میکنیم،بچه ساکت نگاهمون میکنه و با خودش اروم بازی میکنه،در حالت عادی میخنده و بازی میکنه و صدا درمیاره،متاسفانه مردا وقتی صداشون بلند میکنن دیگه هیچی براشون مهم نیس
خدا بعضی ها ذاتا روانین باهاش بحث نکن
سلام من همسرم هردومتولد اسفندماه هستیم هیچ مشکلی تو ربابت هم نداریم به خاطر همین یک دوست ویک رفیق برای هم هستیم خیلی کم پیش میاد که دعوا کنیم روی بچه خیلی تسیربدی می زاره که در آینده نزدیک عصبی و پرخاش میشه خیلی بایدمواظب بچه ها بود
ای بابا ولمون کن😑😑😑😑😑😑😑😑
دخترمن میترسع و گریه میکنه برای همین همیشه کوتاه میام میخندم و بغلش میکنم همسرم بغلش میکنه و خیلی وقتابخاطردخترم دعواهامون تموم شده هرچند زیاد دعوانداریم
ولی دوبار شدید شدید دعوا کردیم که یه بار همسرم چنان کوبید رو داشبورد ماشین که من و پسرم از ترس سکته کردیم . اون خاطره هیچ وقت یادم نمیره واقعا دوتامون ترسیدیم . یه بار دیگه هم دعوامون شدید شد که من از شدت غصه بدجور مریض شد که بچم الهی بمیرم براش از ترس صداش در نمی اومد و فقط اومد بغلم دراز کشید و ممه خورد و صداش از ترس در نمی اومد ولی بعد اون دوتا تصمیم گرفتم نذارم کار به اونجا بکشه چون مادر و پدر خودمم دائما دعوا داشتن و الان واقعا تو روحیه من تاثیر بدی داشته و واقعا اعصابم ضعیف شده.
ما سنمون خیلی کم بود ک دخترم ب دنیا اومد دخالت های خانواده همسرم و بچه بازیا و بی کفایتی های شوهرم باعث میشد همیشه دعوا کنیم و اون همیشه منو جلوی بچم کتک میزد بچم از همون موقع دچار شکستگی روحی شدید شده و الان خیلی عصبیه با این ک دیگه هیچ دعوایی نداریم ولی دارم تاثیرات اون موقع رو روی بچم میبینم و لعنت میفرستم به باعث و بانیش دخترم خیلی عصبی و پرخاشگر شد😔
ما دعوا داریم ولی زودم آشتی میکنیم روبچه هامون فک کنم ی کمی میترسن دخترم ازجدایی ما میترسه
من و همسرم بعضی اوقات بحث میکنیم ولی شدید نیست . ولی کلا تن صدای همسرم حتی تو حالت معمولی و روزانه خیلی بلند و یه جوریه . بارها بهش تذکر دادم اینجوری صحبت نکنه چون پسرم هم تن صداشو میبره بالا
در زمان بارداری و شیر دهی استرس و عصبانیت سم هست هم برای مادر هم کودک
به هر حال تو هر زندگی عصبانیت و بگو مگو وجود داره بخصوص تو شرایط قرنطینه کنونی
سعی کنیم یکم مدیریت کنیم وآرامش خودمونوحفظ کنیم و به خداوند توکل کنیم که مهمترین اصل هست .
دعوا ک نه خداروشکر بعضی وقتها شوخی میکنیم باهم من جیغ میکشم بچم خیلی میترسه گریه میکنه خیلی منو و شوهرم ناراحت میشم حالا تصمیم گرفتیم اگه یوقت خدایی نکرده بحثی ناراحتی چیزی داشتیم دور از چشم بچه باشه چون تاثیر بدی رو رفتارش میزاره🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼
ما عین دوتا دوستیم بنظرم بچمون هم تو جمع همسن و سالاش هم اجتماعی تره هم خیلی مهربون تر.شوهرم سر سفره از من تشکر میکنه و دخترم یاد گرفته هرچی بهش میدن بگه دستتتتت یعنی دستت درد نکنه
خیلی زیاد چون بچه های امروزی ماشاالله باهوش هستن و به هر چیزی دقت میکنن....مثلا من و شوهرم با هم صحبت میکنیم پسرم ادا از خودش در میاره میگه به من توجه کنین...اون فکر میکنه ما داریم بحث میکنیم یا بی توجهی ب خودش....و ما با لبخند به اون حس رضایت و شادی میرسونیم😉😍
از وقتی ک پسرم ب دنیا اومده دو بار دعوا کردیم بقیه هم جر و بحث بوده و زود تموم شده حالا ببینیم اینده خدا چ میخواد سعی میکنم دعوا نکنیم
من شوهرم خیلی مرد سالار خیلی مهربونه ب وقتش احترامم میزاره دوستمم خیلی داره بچه مونم خیلی دوست داره ولی ی اخلاقی هم داره اگه مثلا بری رو خط قرمزش اون لحظه حتی اگه گوشی ده میلیونی هم دستش باشه میشکنه دخترمم خیلی میترسه من وقتایی ک کار اشتباهی میکنم و میدونم دعوام میکنه دخترمو میزارم تو اتاقش و وقتی آقایی عصبی هست اصلا جوابش نمیدم هرچی میگه میگم باشه همینی ک تو میگی دیگه خودمو اصلاح میکنم حق با توء نباید همچین کاری میکردم لطفا آروم باش بزار آروم شدی راجعش حرف میزنیم چون اگه جوابشو بدم یا لج کنم ممکنه حتی چیز میز،خورد شه یا کتک بخورم ولی همیشه میدونم حق با اونه و چون از خودش بیشتر منو دوست داره من وقتایی ک عصبی میشه رو میبخشم و سعی میکنم دخترم تو دعوا نباشه ...
اخه میگن تو ک مشکلی نداری چرا از خونه بیرون نمیای فک میکنن نمیخوام ببینمشون
مطمئنا بچه عشق و دعوا رو درک میکنه ... بخاطر همینه میگن جلو بچه دعوا نکنید ک بعدا تو بزرگسالی استرسی میشه... داداش من لکنت داره احساس میکنم بخاطر همین دعواها اینجور شد😑😑😑
من بچم 4ماهش بود و تو بغل شوهرم بود و دعوامون شد و شوهرم دادکشید سرم و اینقدر بچم جیغ زد و گریه کرد و ترسیده بود که تا شب شیر نخورد از اون روز به بعد دیگه دعوا نکردیم اگه هم بحثمون بشه فقط تا 1 روز بیصدا باهاش قهرم
ما خداروشکر دعوا نکردیم. ولی یک بار تو خونه از چیزی ناراحت بودم گریه میکردم.پسرم دید دارم گریه میکنم.نگام میکرد.میخندید و دالی میکرد که من بخندم
یه چندباری دعواداشتیم بچم خیلی میترسید وگریه میکرد
به خاطرهمون الان ازصداهای بلندمیترسه
دیگه سعی میکنم بحث پیش نیاد
وهمیشه کوتاه میام
ان شالله که خدااین مردای نفهم روهم به راه راست هدایت کنه ازاین موضوع سواستفاده نکنن
پسرم کوچیک بود اصلا بحثی نداشتیم جدیدا خیلی با هم بحث می کنیم همسر جان رو خیلییییییی اذیت می کنم بلند میشه ک بزنه پسرم میگ مامان منو نزن یا وقتی خیلی دلم میگیره تو اتاق در رو میبندم گریه کنم زوووود میاد اشکام رو پاک می کنه میگ مامانم گریه نکن دیگ تو رو ناراحت نمی کنم🥰🥰 من و همسرم دیگ ب همدیگه قول دادیم پیش پسرم دعوا و بحث نداشته باشیم ،خدایا هیچ خونه ای دعوا و کتک کاری نباشه🤲🤲خیلی بده بچه ها داغون میشن
اگه من شوهرم شوخی میکنی الکی منو میزنه بچم نمیزاره گریه میکنه خیلی حساسه میترس اگه کسی داد بزنه
وای پس بدبختای جامعه همه منم کامنتاک نشون میده همه خوش وخرم هستن خخخخخخخخخ
انقدر بچه های الان باهوشن ک حتی وقتی تلویزیون روشنه صداهای عجیب و غریب مثل جر و بحث از فیلما میاد توجهشون جلب میشه حتی اگر معنی و مفهومش و درک نکنن متاسفانه هممون ممکنه گاهی ناخواسته بحث داشته باشیم و بچه هامونو ترسونده باشیم خصوصا اگر بعدش شیر بدیم و بدتر تمام استرس و اضطرابمونو تزرزق کنیم به بچه هامون اما من به شخصه سعی میکنم بخاطر پسرم کوتاه بیام ک تو روانش تاثیر نزاره.
ما دعوا نداشتیم اما برا محبت و بغل و بوس اگر مارو ببینه حسود خانم سریع خودشو میرسونه
ماکه همش دعوا بحث.بچمونم گریه .زاری جیغ بیخیال .
ما دعوا میکنیم خیلی هم غر میزنیم ولی صدامون بالا نرفته تا حالا بلد نیستم داد بزنیم عصبانی باشیم سکوت میکنیم هنوز رونیا متوجه قهرو آشتی و دعوامون نشده
دیروز برای اولین بارشوهرم جلو پسرم میگه مامان بع ت ت . حالا شوخی زدن گرفت پسرم کلی گریه کرد بمیرم براش
من ک شوهرم هوای دخترمونو خیلی داره وپیش اون هرچقدرهم عصبانی باشه بروز نمیده ومحیاهم ک ازوقتی فهمیده شده وب شدت بابایی شده باعث میشه جفتمون بخاطر دخترمونم ک شده ازخیلی ازکارهای هم چشم پوشی کنیم تا بحث وجدلی پیش نیاد
من هیچ وقت جلوی پسرم اصلا با شوهرم دعوا نمیکنم البته فقط شوهرم روی تمام شد خوراکی خانه تمام بشه عصبانی میشه فقط خخخخخخ خداروشکر هیچ وقت دعوا نکردیم خداروشکر
سعی میکنیم تا جایی بتونم جلو بچه هامون جربحث نکنیم حتی خیلیم کوچیک خدارو شکر ک همیشه بحث جدی نداریم ک رو بچه همون ثاثیر بدی بذاره
من شوهرم تند وبد دهنه هروقت گریه میکنم میاد بغلم نگام میکنه من به خاطر دخترم دهن به دهنش نمیزارم
زیاد دعوا نداریم ولی همه ی تلاشمونو میکنیم کوچیک ترین بحث رو هم تو تنهایی خودمون داشته باشیم و فکر میکنم موفق هم بودیم پسرم بچه خیلی آروم و خوش خنده ایه😊❤
من شوهرم خیلی تنده وبد دهنم متاسفانه هست هنوز دخترم زیاد چیزی متوجه نمیشه ولی من وقتی میشینم گریه میکنم میاد بغلم نگام میکنه به خاطر دخترم اصلا باهاش دهن به دهن نمیشم
خداروشکر ما خیلی کم بحث میکنیم اونم موقعی که دخترم خوابه
اصلا هیچ دعوایی ندیده خداروشکر
شوهرم خیلی هوا دخترمو روحیشو داره
وقتی بحث و دلخوری بینمون پیش میاد و باهم خیلی جدی و گاهی با صدای بلندتر از حالت عادی حرف میزنیم , دخترم خیره بهمون میشه و فقط نگاه میکنه, دو سه بار این اتفاق افتاده و واقعا از رفتارمون خجالت کشیدیم با بوس و بغل و بازی سرگرمش کردیم
از اون طرف زمانیکه با همسرم با حالت هیجان و شادی و خنده داریم حرف میزنیم اونم دقیقا با خنده به ما نگاه میکنه و همش خودشو بین ما میاد جا میده😊
انشالله ک بحث و جدل پیش نیاد بین مادر پدرا اما اگه پیش میاد هم حواسمون به بچه ها باشه ک تاثیر مستقیم روشون میذاره, اینکه خیال کنیم اونا هنوز متوجه نیستن اشتباه محضه
اوایل باهم خیلی دعوا داشتیم سر بچه ولی الان که فهمیده شده به شوهرم گفتم هر چی از هم دیدیم فقط وقتی شب بودو بچه خوابید میگیم چون فهمیده شده و میترسه بچم
پسر من سريع به صداي بلند واكنش ميده.. اگه مثلا مهموني باشيم همه يهو با صداي بلند بخندن يا يوقتايي من صدامو بالا ببرم سريع زل ميزنه بمن كه ببينه حالت صورتم ناراحته يا خوشحال.. منم حتي اگه وسط دعوا با شوهرمم باشم موقعي كه ميبينم داره نگام ميكنه با اونهمه عصبانيت همون لحظه ميخندم و توي صورتش ميبينم كه با خنده من تمام نگراني هاش حل ميشه و به بازيش ادامه ميده .. اما اگه متوجه بشه ناراحتم سريع گريه ميكنه
بنظرم حیف عمرم که با ازدواج به فنارفت مثلا عاشقانه هم بهم رسیدیم
فقط کافیه شوهرم با صدای بلند با من حرف بزنه...پسرم سرش داد میزنه و جیغ میکشه،بچه ها قشنگ متوجه میشن،هر چقدرم بگم با صدای بلند صحبت نکن یا حرف بذ نزن توو گوشش نمیره ک نمیره..
خداراشکر دعوا نداریم ولی اختلاف نظر داریم اون زود عصبی میشه منم مدام کوتاه میام به خاطر بچه هام ،پسرام بهم میگن مامانی تو رو خدا دعوا نکنین غصم میگیره بچه هامو ناراحت ببینم به خاطر بچه هام همیشه کوتاه میام ازحق خودم میگذرم الان یه سال بیشتر خونه بابام نرفتم با دار وندارش ساختم ولی بهش نگفتم حتما منو ببر خونه بابام
ماهم بحث و دعوا داریم شوهرم عصبی و بددهنه میدونه من رو دخترم حساسم شروع میکنه دادزدن سر بچه بچمم جیغ میکشه روانیه دیگه چکارش کنم منم سعی میکنم بخاطر بچم بحث نکنم
من باردارم خانواده شوهرم ازم توقع دارن هر ی روز درمیون پیششون برم و خیلی اذیت میشم و درکم نمیکنن روم نمیشه ب شوهرم بگم نمیدونم چکار کنم کمکم کنید
والله شوهر من اصلا دعوا نمیکردیم حالا ک بچم ب دنیااومده خیلی زیاد باهم دعوا میکنیم همشم یر بچه خیلی دخالت میکنه نمیزاره خودم ببینم دارم چیکار میکنم
اوایل که کمیل نوزادبود گاهی که دعوامیکردیم الهی بمیرم میزد زیر گریه وجیغ اروم نمیشدعذاب وجدان گرفتیم الان خیلی احتیاط میکنیم که به حق بچه احترام بزاریم و به اعصابمون مسلط باشیم😐😞🤕🙃
ما بحث داشتیم و لی دعوا نه بحث هامونم جلوی مهدی انجام نمیدیم
ولی پسرم از صدای خیلی بلند میترسه
خونه مامانم که بودیم دو بتر با صدای بلند کسی رو صدا زدم ترسیده
پسر من خیلی حساسه ما هم عادت داریم بلند صحبت کنیم ک میترسه و میخاد گریه کنه اما ب لطف گل پسر خیلی وقته عادتمون تغبیر دادیم و خیلی اروم حرف میزنیم
و خیلی حسوده حتی وقتی کنار شوهرم میشینم میاد بغلم میکنه اونم هل میده
من و شوهرم اصلا باهم خوب نیستیم توی دوماهگی دخترم بشدت باهم دعوا کردیم و داد و بیداد،حتی شکستن وسیله ها ،دخترم خیلییی گریه کرد و از گریه من بیشتر گریه میکرد،الانم که شش ماهش شده با کوچکترین صدایی گریه میکنه و جیغ میکشه و فقط به من نگاه میکنه ببینه چکار میکنم و به زور آروم میشه
من خیلی عصبانی شدم این روزا ولی شوهرم کوتاه میاد تا دخترم بخنده منو ک میبوسه هلنم ذوق میکنه
خداروشکر هیچ بحثو دعوایی نداریم
خداروشکر تا حالا دعوا نداشتیم ک عکس العمل پارساوجونمو ببینم😍
تاثیر زیادی داره. پدر و مادرم تو بچگی دعوا زیاد داشتن و مامانم قهر میکرد میرفت. من الان یه دختر گوشه گیر و استرسی هستم مدام ترس ار دست دادن عزیزانم رو دارم چون تو بچگی هر لحظه میترسیدم دعوا بشه مامانم مارو ترک کنه.
آخی چقدر بد😞 منم به خاطر حرفا و کارای یه نفر اینقدر غصه خوردم تا شیرم خشک شد😔
بعضی وقتا که بحث پیش میاد بینمون شوهرم زیادی کش دارش میکنه و جنالی میشه باث میشه سرهم دادبزنیم طفلک پسرم میترسه وبغض میکنه
دعوازیادداریم ولی دخترم هنوزخیلی کوچیکه الانکه متوجه حرف بلنددعوایی میشه گریه میکنه
ما دعوا نميكنيم خداروشكر ولى بعضي وقتا ب شوخى همسرم منو ميزنه پسرم با حالت گريه سمتمون مياد بعد دوباره همسرم منو ناز ميكنع اون ميخنده
خوشبختانه شوهرم اهل دعوا کردن نیست همیشه کودک درونش فعاله شاد شاد😂😂ولی خودم زود عصبانی میشم گاهی سرش داد میزنم دست خودم نیست بعد از زایمان اینطور شدم😔
ولی اون با خنده و شوخی میاد همچی حل میکنه انگار که نه انگار من سرش داد زدم😂
تازه بچها باباشون همراهی میکنن تا من خوشحال کنن😍من عاشق همسر و بچهامم تا حالا بحث جدی پیش نیومده که رو بچها تاثیر بزاره خدا رو شکر میکنم💞💞💞💞💞💞💞💞💞
امیدوارم همه همینطور باشه🙏
شوهر من خیلی بی ادب جلو پسر بزرگم ک 13 سالش همه حرفی میزنه. حرف زشت خیلی میزنه. دعوا هم زیاد داریم. حتی اگه جلوش بخوایم بمیریم نگامون نمیکنه. همیشه بی خیال. فقط ب فکر خودش. دیگه کلافه شدم از دستش. نمیدونم چیکار کنم.
یه دو باری که باهم دعوای شدید داشتیم دخترم ترسید و گریه کرد،انشالله دیگه تکرار نشه چون واقعا دوست ندارم بچم اذیت بشه
وای هردقت دعوا داریم انقدرمیترسع وگریه میکنه و نمیخوابه شب تاصبحش بمیرم
یه وقتایی خوبیم یه وقتایی بگومگوداریم امانه درحدکتک وجیغ وداد.درحدسروصداگاهی وقتا.نمیشه نباشه پیش میاددیگه امااکثروقتاخوبیم پسرم خداروشکرآرومه
مانه اینکه دعوادنمیکنیم دعوامیکنیم ولی من زودکوتاه میام دعوای بزرگی نشه
ماهمیشه شادهستین ان شاءالله همه توزندگیشون شادباشن
😫😫😫😫😫
من و همسرم از وقتی که پسرم دنیا اومدخ خداراشکر با صدای بلند دعوا نداشتیم یبار همسرم که داشت با بداخلاقی حرف میزد دیدم که پسرم داره نگاه میکنه بهش توپیدم گفتم جلو بچه درست حرف بزن دیگه هروقت میخواد بحثی چیزی بوجود میاد خودمو با بازی با ارتین سرگرم میکنم و تو خلوت درستش میکنم
خیلی تاثیر داره من و همسرم سعی میکنیم خشم وعصبانیتمون رو کنترل کنیم وموقع اختلاف نظر فقط گفتگو کنیم
زیاد دعوایی نیستیم
همش روی روابطم با همسرم تمرکز دارم .
ما خیلی دعواا داریم😔
منم هم یادمه وقتی دختربزرگم کوچیکتربود یه بارباشوهرم دعوای بدی کردیم اون گریه میکرد وقتی هم که باباش گذاشت ازخونه رفت بیرون اومدپیشم بهم گفت مامان چرابابابا دعوامیکنی اون هم منو دوست داره هم تورو دعوانکن وقتی این حرف وزد بغلش کردم وگفتم آخه توازدوست داشتن چی میدونی خندم گرفت وبوسش کردم دیگه از اونجا دیگه دعوانکردیم یا اگرم بحثی شد من کوتاه میام وهیچی نمیگم که کاربه جای باریک نکشه که بچه هام ناراحت نشن روشون تاثیربزاره
وای اره واقعاچه خوشم اومدازحرف اولت همه گفتن مادعوانداریمم😳
من یه ماه دیگه نی نی ام دنیامیادالان یه سال هست ازدواج کردیم کلامن وشوهرم عاشقانه باهم ازدواج کردیم نمیگم بحث نداریم اختلاف سلیقه همه جاهست منتهادعوانمیکنیم قهرنداریم ایناروازاول باهم شرط کردیم الانم باهم قرارگذاشتیم که ناراحتی واخم مال اتاق خواب جلوبچمون هیچ وقت غم ودلخوری،نباشه چون میخوام شادبزرگ بشه به امیدخدا
من بخاطر دخالتای بیجای خوهرشوهرام چن سری پیش دخترم دعوا کردیم الان ببینه حتی دوتا بچه دارن ب شوخی ب سروکلی هم میزنن شروع میکنه ب گریه کردن فک میکنه دارن دعوا میکنن..
رابطه مستقیم بچها همه چیزو رصد میکنن ، اگر من یه موقع از همسرم ناراحت باشم و باهم سر سنگین باشیم دخترمم کلافه وقتی همو بغل میکنیم ، میبوسیم با هم گپ میزنیم دخترم با چه شوقی نگاهمون میکنه ، میاد دوتا مونا میبوسه ،واقعا بچها دوربین مدار بسته زندگین باید خیلی مراقب رفتار مون باشیم
گریه میکنه وبیقراری
هرچی بیشتربه هم احترام بزاریم وبه هم محبت کنیم پسرمون کمترعقده ای میشه
شوهرهرم خیلی عصبی وبددهنه من بعد امیرعباس خیلی مراعات میکنم وسعی میکنم اصلا ناراحتش نکم وخودم جلو امیرعباس اصلا واکنش نشون ندم هرچقدر هم باهمسرم صحبت میکنم که این کارش اشتباه ولی گوشش بدهکارنیس مشکل ریشه ای داره ومثل پدر خودشه .بیچاره بچمم خیلی میترسه وجیغ میزنه .....
دخترم خیلی بابائیه و به محبت کردن مون حسادت میکنه و میگه بابای منه ، یا وقتی میبینه با هم صحبت میکنیم و توجه مون رو از اون برداشتیم ، میگه بچه ها آروم باشید😂 ، بابا به من نگاه کن ، با مامان حرف نزن و ... ، دعوا رو هم سعی میکنیم جلوش نکنیم .
شوهر من سر دو ساعت دیر رفتنم خونه مادرش دعوای حسابی باهام کرد که بعد اون دعوا دخترم سینمو نگرفت دیگه و شیرم خشک شد..خیییلی غصه میخورم و شوهرمو حلال نمیکنم که لذت شیر دادن ب دخترمو ازم گرفت
ماشالا توی نظرا همه از زندگی راضین ولی چه خوب که هرکی صادقانه از تجربش بگه چون هر زن و شوهری یه سری اختلافات میتونن داشته باشن....
پسرم که نوزاد بود شاید یکی دوبار بحثمون بزرگ شد و من فک نمیکردم که روش تاثیر بزاره یه بار شاید 4یا۵ماهش بود توی بغل شوهرم بود و بحث میکردیم وقتی نگاش کردم دیدم به یجا خیره شده و اخم کرده رفتم جلو چن بار صداش کردم ولی نه نگاه من کرد و نه نگاه باباش خیلی خجالت کشیدیم الان تا میاد بحث بزرگ شه من کوتاه میام همون بحث کوچیکم سپند میره توی هم و نگوهمون نمیکنه حتی اگه بخندم و باخنده برم پیشش انگار بچه ها حس ششم خیلی قوی دارن که میتونن ناراحتی پدرو مادرو خیلی خوب درک کنن
من جدیدا عصبانی شدم وقتی باشوهرم بحثم میشه داد میزنم بچمم میترسه😢
نوزاد که بود چند باری دعوا داشتیم جلوش که فقط نگاه میکرد و گاهی گریه ولی خداروشکر از وقتی متوجه همه چی میشه دعوایی نداشتیم که واکنششو ببینم نسبت به محبت کردن به همدیگه هم قیافش با مزه میشه و یه جور خاصی ذوق میکنه و میخنده😍
ماهمیشه خوب وشادهستیم امیدوارم همه همینجورباشن
ما جلوی بچه هیچ موقع بحث و دعوا نداریم خدا روشکر اما خیلی چیز های دیگ رو یاد گرفته ازمون مثلا ادب و احترام گذاشتن که تز خودمون یاد گرفته 🥰🥰
ماخیلی دعوانداریم یکم اختلاف نظرواختلاف سلیقه ویکم لجبازی هم چاشنیشه ولی مهبدمیخنده فک میکنه داریم شوخی میکنم منم به روش میخندم یااونم میگه عه وصورتشومیاره جلوتوصورتمون نگامیکنه
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.