حس پاهام برگشته بود و درد داشتم ،دردی که درد پریود بود اما قوی تر . اولین سرم داخل بخش که بهم وصل شد درد خیلی بیشتر شد پرستار گفت اولین سرمت یکم درد داری اما بعد روبراهی ، زیر سرم بالشت بود ولی سرمو تکون نمیدادم زباد تا سردرد نگیرم .
خلاصه بعد مسکن داشتم و شیاف که دردمو خیلی کاهش میداد تا ۵ غروب ناشتا بودم و بعد با مایعات شروع کردم چایی سوپ ، بعد خوردن میباید راه میرفتم سخت بود از رو تخت بلند شدن اما میدونستم هرچی دیرتر بلند بشم سخت تره با وجود درد بلند شدم و چند قدمی راه رفتم اما فشارم قشنگ افتاد یکم استراحت کردم بعد دوباره راه رفتم و دستشویی رفتم .
هر وقتم درد داشتم برام شیاف گذاشتن و راحت بودم .
من خودم بشخصه واقعا از سزارین راضی بودم خونه هم که اومدم به محض رسیدن رفتم حموم و همه چی اوکی بود .
استرس شیر سینه رو داشتم همون اول آغوز داشتمم. پودر شیرافزا هم میخوردم و مایعات فراوون روغن محلی و کاچی هم عالیه .
تو خونه هم شیاف میذارم و دردم کنترل
میشد .
دوستای گلم اگه انتخابتون سزارین هست
یسری چیزار رو رعایت کنین واقعا از زایمان لذت میبرین .
اول حتما پزشکتون برای عمل خودش باشه چون خیلی مهمه . و دکتر خوبی انتخاب کنین دکتر با تجربه و خوش برخورد .
دوم همراه خوبی داشته باشین .
سوم شیاف خیلی به دردتون کمک میکنه.
و خب بله درسته درد طبیعی همون بعد بچه تمومه اما عوارضش نه .
و درد سزارینم بعد عمله اما قابل تحمل و کنترله .
این تجربه من از سزارین بود و اگه بازم قرار به انتخاب باشه صددرصد سزارین میکنم .
اومیدوارم مفید باشه براتون
بعد خواستن بشینم یکم سرمو خم کنن و دکتر هرکاری میکرد برام توضیح میداد ستون فقراتو لمس کرد و نقطه ای که قرار بود سوزن رو وارد کن مشخص کرد و بعد بی حسی تزریق شد . اصلا متوجه نشدم یعنی درد سوند خیلی اذیت کرد تا تزریق بی حسی
بلافاصله من دراز کشیدم و یه حس مور مور شدن تو پاهام داشتم و کم کم دیگه جز انگشتای پام هیچی حس نمیکردم .
پزشک بیهوشی مدام باهام حرف میزد و وضعیت رو چک میکرد .
من همینجوری دراز کش بودم که یهو احساس کردم یه کیسه آب گرم روم خالی شد و پشت بندش صدای گریه گل پسرم و تبریک دکترم و کادر عمل رو شنیدم .
نزدیک ۵تا سرم بهم زدن و داخل هرکدام چندتا چیز تزریق میشد بعدم پسرمو اوردن جلوی صورتمو دیدمش و بهترین لحظه عمرم بعد عروسی بود ،گریه میکرد اما همین که صورتمون بهم برخورد کرد و من بوسیدمش آروم شد. جزو قشنگ ترین لحظات عمرم بود .
بعد دکتر بخیه زد و چندباری شکمو فشار دادن و منتقل شدم ریکاوری .
پسرمو آوردن و برای اولین بار سینه مامانو خورد .
تو ریکاوری احساس لرز کردم که پرستار سربع برام یه امپول تزریق کرد داخل سرمم و بعد آروم شدم اما حالت تهوع گرفتم بهش گفتم اومد یه آمپول دیگه زد و حالم روبراه شد .
و منتقل شدم به بخش .
من با شیاف مشکل نداشتم اما برای کار کردن شکمم یه شربت دادن بهم اون خیلی جواب داد
تجربه ی خوبی بود مرسی عزیزم. من فقط نگران اینم که ببخشید با شیاف اسهال نشم. اونوقت با بخیه چطوری تند تند برم دسشویی🥴اینقدم تو بارداری شیاف داشتمو و دارم که پشتم درد میکنه🥴
نمیشه بگیم سوند و بعد از بیحسی وصل کنن بهمون ؟
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.