دوستان میخوام از روز زایمانم بگم خیلی حس خوبی بود روز شنبه ۷ بود برج ۵ صبح اش ساعت ۵ بود برا نماز شوهرم بیدار شد منم زیر شکمم درد داشت میگرفت ول میکرد شوهرم گفت چیزی نیست بخواب میریم بهداشت نوبت داری گفتم باشه ساعت ۱۰ رفتم بهداشت به ماما گفتم من زیر شکمم میگیره ول میکنه از چیه گفت طبیعی چیزی نیست گفتم باشه اومدیم خونه ظهرش اب دوغ خیار داشتیم خوردیم دردم شدید شد ساعت ۱ و ۲ رفتیم بیمارستان به کسی هم نگفتیم رفتم زایشگاه منو معاینه کردند گفتن دختر ۴ سانت شدی منو بستری کردن ماما همراه گرفتم شاعت ۵ و ۵۵ دقیقه بعد از ظهر پسرم به دنیا اومد بعد شوهرم اومد پیش ساعت ۶ بعد از ظهر تا ۱۰ که مامانم اومد پیشم اون لحظه ای که بچه مو گذاشتن تو بغلم اینقدر حس خوبی بود که نگو

قدم نورسیده مبارک باشه انشالله بسلامتی

کاش برامنم اینجوری باز بشه چهارسانت خیلی خوبه🥲برا من سردخترم اصلا ی ثانتم باز نمیشد مجبوری خابوندن کیسه ابم پاره شده بود 😪سراین دومی انقد میترسم

خداحفظش کنه برات عزیزم بسلامتی بزرگ بشه☺️

طبیعی زایمان کردین، آفرین، من دوتا پسرامم سزارین بودن اصلا جرأت زایمان طبیعی رو ندارم🙄