۹ پاسخ

کاملا طبیعیه حسودیش میشه

پسر منم همینه تا شوهرم دستمو میگیره میره سمت تلوزیون و با دست میکوبونه بهش .می‌دونه شوهرم حساسه به تلوزیون

منو شوهرم اگه همو بغل کنیم دخترم خوشحال میشه اونم میاد بغلمون☺️

برعکس پسر من دست پدرشو میگیره میاره میگه پیش مامان بشین دست منو میگیره میزاره تو دستش خیلی منو شوهرم میخندیم تا بحث هم کنیم سرمون داد میزنه

دقیییقا دختر منم

پسرمنم اینجوری بود اون دیگ کلن نمیزاشت پیش هم بخوابیم همش گریه میکرد تاالانم ک ۱۲سالشه همینه میگ پیش بابامــ نخواب دخترمم همینه گریه پیش بابامـ نخواب بابای منه باید حتما خودش پیش باباش بهوابه کلاس اول تا باباش نیادنمیخوابه هرچ بش میگم بخواب بابات اومد میگم بیاد پیشت بخوابه میگ نه بخوابم ک بیاد پیش تو بخوابه اصلا نمیزاره منم دیگ بخاطر بچه ها جدا میخوابم

ساام بله طبیعیه

آیدا هم همه. خدانکنه پیش هم بخوابیم میاد دوتامون شوت میکنه اونطرف وسطمون میخوابه میخنده اگه هم نذاریم گریه میکنه انگار یکی زده یه فس کتکش

باید یادش بدی ک مامان و بابا باید با هم حرف بزنن
وقت بگذرونن
همو بغل کنن

سوال های مرتبط

مامان مهشید مامان مهشید ۲ سالگی
سلام
سه هفتس به خاطر عروسی برادرم اومدم شهرستان خونه مادرم تو این سه هفته شوهرم چند روز کنار منو دخترم بود ، تو این مدت دخترم تنظیماتش کلا بهم ریخته مثلا موقع خواب بعداز ظهرش نمیزارن بخابونمش میگن چن روزه اومدی کم بخابونش بزار بازی کنه بعد چرتش میفته 7,8 شب
خواب شبشم که نگم براتون🤦 کلا دخترم تو خوابیدن پوست میکنه اینجا هم که اومده دیگه هیچی تا گریه میکنه که نخوابه سریع مامانم ازون اتاق میاد بقلش میکنه میبرتش اینم بدتر از من فرار میکنه شبا منو میبینه اینقدر گریه میکنه هلاک میشه هرچی به مامانم میگم تو خودتو بزن به خواب صداشو شنیدی گوش نده بزار بخابونمش ولی انگار نه انگار ، یه جوری میاد بقلش میکنه میبرتش انگار من داعشم
دخترمم عادت کرده هرشب شده کارش با گریه از پیشم میره منم که میبینه انگار دیو دوسر دیده
خودمم امشب کلی گریه کردم به خاطر رفتار مامانم خودش فکر میکنه خیلی نوشو دوست داره و سعی میکنه بهترین مادربزرگ دنیا باشه براش اما نمیدونه ریده تو اعصاب منو خواب بچه
منم دیگه میخام برگردم خونم روانی شدم اینجا