۴۳ پاسخ

ما ام کارامون رو خودمون انجام میدیم🙄مگه قراره کس دیگه انجام بده اونجوری نگو عزیزم چرا چیزی بشه کار اضافه نکن کارای روزمه رو انجام بده غذا بپز مثلا خونه هفته ای یبار تمیز کن

عزیزم من الان ۳ تا خواهر دارم همشونم نزدیکم هستن مامانمم کوچه روبه روی خودمه ولی بخدا تمام کارام و خودم دارم انجام میدم الانم دارم کم کم تمیز میکنم که دیگه واسه زایمانم کاری نداشته باشم.از کسی واقعا نمیشه توقع داشت هرکی درگیر بچه و زندگی خودشه

عزیزم خدا بخواد هیچ اتفاقی نمییفته چرا خودتو ناراحت می‌کنی باور کن همین الان توی همین گهواره خیلی شرایط تو رو دارن الان هورمونها دارن اذیتت میکنن که این فکرها رو می‌کنی بارداری اول کلا برای آدم سخته همش به خودت یادآوری کن که تو همون آدمی هستی که قبلاً هم خودت کاراتو میکردی و هیییییچ حرص و جوشی فایده ندارن خصوصا برای بچه هی به خودتون یادآوری کن که همش به خاطر هورموناته به خودت فشار نیار بعد از بارداری متوجه میشی چقدررررر تو بارداری احساسات اذیتت کرده.سخته واقعا دست تنها سخته به خدا درکت میکنم ولی ناراحتی فشار به بچه ات میاره همش یه خودت بگو هیچ کس و هیچ چیز ارزش نداره به خاطرش حرص بخورم که به بچه ام فشار بیاد خدا هست هواتو داره نگران نباش قشنگم❤️

عزیز منم شهر غریبم یه نفر هم پیشم نیس کمکم کنه. خودم کم کم کارامو انجام میدم و استراحت میکنم بینش. چیزای سنگین و سخت بلند نکن بین کارات ۱۰ دقیقه استراحت کن.والا ما هم خدمتکار شخصی نداریم خودمون کار میکنیم

نه من اصلا قوی نیستم کل کارای بیمارستان وخودم باید برم انجام بدم تنهایی سونوگرافی و دکتر رفتن کسی نیست بره برام نوبت بگیره همش این همه پله رو برم بالا وپایین نه خواهری دارم نه برادری دارم مادرمم اونجا مریضه دیگه بریدم بخدا بریدم

خدا داده مراقبشم هست نگران نباش عزیزم..تو خدارو داری

اخی عزیزم گریه نکن واسه بچه خوب نیست.منم خانوادم شهرستانن خودم چالوسم ۷۰۰ کیلومتر دورم ازشون اما خب شوهرم کمک حالمه کم و بیش کمک میکنه زمانی که منزله.ولی خودم تصمیم گرفتم اخر هفته برم شهرخودمون این ۴ ماه باقیمانده رو کنار خانوادم بگذرونم شمام اگه سختته برو پیش خانوادت اگه اونا نمیان پیشت

مگ قرلر کسی دیگ کاراتو بکنه ک میگی خودم انجام میدم دوتا بچه شیطون دارم ک همش دنبال ریخت وپاشن منم شهر غریب تنهام کسی نیست کمکم کنه همه ی کارامو خووم انجام میدم اروم اروم یدونم سقط داشتم اینم باردارم قلبم مشکل داره انعقاد خونم دارم همش خودمم کارای بیمارستانمم خودم انجام میدم

من که با خانواده همسرم زندگی میکنم ن خواهر شوهر دارم ن جاری مادرشوهرم کاری نمیکنه همش من شب از درد نمیخابم چی بگم 😅😅

بنظرم همسرشو سرزنش نکنید. اونا شرایط خودشونو دارن. منم شش ساله اینجا غریبم ولی حتی همسایه رو نمیشناسم چون شرایط زندگیا اینجوری شده.
مامان گندم، دوران بارداری فراز و نشیب زیاد داره، تو باید صبور باشی و احساساتت رو با عقلت کنترل کنی‌ .
هیچوقت احساسات نمیتونه بهت کمک کنه که مشکلات رو حل کنی.
عفل بهت میگه همه باردارها همین شرایطو دارن و صبورت میکنه ولی احساسات بهت میگه من تنهام و هیچکسیو ندارم و ضعیفت میکنه.
خودت به خودت کمک کن.
همسرها هم نمیتونن طفلکیا. چون زندگی فقط یه بارداری نیست هزار وجه دیگه داره.

عزیزم همه ی ما همینطور هستیم‌ . چرا فکر میکنی فقط تو هستی و احساس تنهایی میکنی‌ شوهر منم دو شیفت کار میکنه و اصلا نیست . تمام کارای پزشکی هم باید خودمون انجام بدیم مردا که چیزی بلد نیستن.
به نظرم تو بیشتر از اینکه دست تنها باشی، دل نازک شدی و فکرای ناراحت کننده میکنی.
من یماهه استراحت مطلق هستم ، شهر غریب هم هستم. مادرمم یه استان دیگه س و استراحت مطلقه نگرانشم میشم ولی چاره ای نیست باید صبور بود.

عزیزم نا امید اش نباش منم شهر غریبم جز خدا کسی ندارم خودم کارام میکنم دیگ همین ظرف و غذا بع خودت فشار نیار

عزیزم منم همه کارمو خودم انجام میدم خانوادم تو ی شهر دیگه ن کم کم سعی کن انجام بدی مثلا ناهار ک میخوری یکم استراحت کن بعدا ظرف ها رو کم کم بشور تمیزی خونه هم روز ی بار گردگیری روز بعد جارو

سلام عزیزم
من همه کارامو خودم انجام میدم و دست تنهام
یه دختر ۲ساله هم دارم
الآنم دوقلو باردارم
خیلی فشار نمیارم که بدن درد بگیرم
اندازه ی که حوصله داشتم انجام میدم
حتی لباس شویی ندارم و با دست لباس میشورم و با دست جارو میکنم
توان خریدشو ندارم الان
فقط سه دست لباس و حوله و پوشک برا دوقلو هام خریدم
دیگه هیچی

نکه همه میان کمکه ما من تک بچه مادرم سرکار میره شوهرمم تنبل خالهامم همه لب و دهن فقط ز بزنن برین به عصابم
من قبل بارداری وسواس بودم الان اصلا نمیکنم حداقل یه غذا یه شستن همین

عزیزدلم دکترم به من گفت اصلا اشکال نداره کار خونه بکنی فقط خیلی آهسته

منم کارامو خودم انجام میدم تازه بچه کوچیک دارم و دوقلو باردارم دکتر گفته باید استراحت کنم واقعا بعضی مادرا چقدر لوسین

مردم مادر دارن مادرشوهر دارن هواشونو دارن خواهر دارن همع یکیو دارن دلشون خوشه ولی من همون یکیم ندارم

دیگه سپردم بخدا چون واقعا به سختی باردارشدم خدا خودش مراقبش باشه حداقل این بچه برمن انشالله بمونه تا ازتنهایی دربیام 😢

عزیزم هممون همینیم تازه من یه بچه سه ساله هم دارم

عزیزم منم تنهام خودم تنها کارامو انجام میدم بعد از سه سال هم باردارم دیگه چی کار کنیم الانم آنفولانزا گرفتم بخدا خودم برای خودم سوپ درست میکنم ناهار و شام میزارم .خدا بزرگه ان شا الله خودش مراقب نی نی هامون هستش

امیدت خدا باشه عزیزم خودش داده مراقبتم هست

من هم که مادر و خواهرم پیشمم یک ماه استراحت مطلق بودم ولی کسی نیومد سراغم خودم کارها را میکردم تا جایی که لازم بود دوست داشتم یه بار غذای آماده برام بپزن بیارن اما ...

عزیزم کم کم کاراتو کن اتفاقا فعالیت کم خیلیم خوبه همش بخوابی ک خوب نیست

پدرم اونجا فوت کرده مادرمم اونجا مریضه نه خواهری نه برادری هیچکسیو ندارم

منم تنهام

خب عزیزم همه گرفتاریای خودشونو دارن نمیشه انتظار داشت از کسی من خودم آروم آروم کارامو میکنم سطحی. مامانمم هفته ای ی بار میاد کامل تمیز می‌کنه

نمیشع بیشتر استراحت کنم کی خونه هارو جاروکنه کی اشپزی کنه کی ظرفارو بشوره کی بره دکتر وبیاد و کی بره سونوکرافی نوبت بگیزه مردم خواهر دارن باهاش همراهن برادری دارن اونارو جایی میبرن میرسوننن اخه من بیچاره هیچکیو ندارم دیگه خستع شدم بسه دیگه ازبس گریه کردم هرچی میخام گریه نکنم بربچه بده نمیشه لعنتی هی میبارع😭😭😭😭

عزیزمی میبینی که خیلی ها شرایط تو رو دارن
من هم شاعلم و هم تنها(نه مادری نه خواهری نه دوستی هیچ کس)باردار ی سخته شرایط جسمیش بده هورمونات بهم ریخته حق داری
یکم به خودت استراحت بده .نیاز نیست خونه ت مثل سابق برق بزنه.من همیشه نگران حرف مردم بودم ولی بعد۵سال ناباروری حالا خدا این بچه رو بهم داده هفته ای یبار برسم جارو میزنم حرف مردمم مهم نیست.اونی که درک نداره همون بهتر که نیاد خونه من.خونه مم همینه که هست میخواد نخواد همینه

منم کسی رو ندارم کمک کنه گاهی همسرم یه کمکی می‌کنه
ولی لازم نیست مثل قبل خونه زندگی رو برق بندازی یا کار کنی
چند ماه بیخیال شو تا بگذره

همش غصه میخورم اتفاقی بربچه نیفته اخه خیلی به بدبختی اینو باردارشدم دیگه واقعا خستم 😭😭😭 کاش کسیو میداشتم کاش خواهری میداشتم کاش برادری میداشتم دلم دردی نداشت هیچکسو ندارم وتک وتنهام😭😭😭

سلام
منم تنهام خودم کارامو انجام میدم با توکل به خدا آروم آروم تا هرجا که بتونم کارامو میکنم اصلا نباید از دیگران توقع داشته باشی
تازه یا وضعیت بدی که من تو بارداری داشتم

عزیزم من ک دو تا سقط داشتم و اینو سرکلاژ دارم بازم کارامو میکنم تا حدودی
مگه قراره کی کارامو بکنه؟!
مامانم مریضه خواهرم ندارم . بگم وای چه تنهام؟! خدا هست عزیزم ناشکری نکن

عزیزم خدا قوت
تا جاییکه میتونی خودتو زحمت نده عزیز
مگه مجبوری؟!بقول خودت بعده اینهمه خداروشکر نتیجه گرفتی فقط ب کوچولوت فک کن
سعی کن بیشتر استراحت کنی

من امروز واژنم درد میکنه خواستم بدونم تو هفته ۲۳ طبیعی خیلی میترسم کار هم زیاد انجام میدم نگرانم

منم سر دخترم تنها بودم فقط همسرم بود پیشم راست میگی خیلی سخته اما امیدت به خدا باشه

انشالله خدا خودش ب هممون کمک کنه

من مطمعنم اتفاقی بربچه میفته تا اخر نمیمونه ازبس گریع کردم ازبس تو خونه غصه خوردم توخودم ریختم نمیتونم جلوی خودمو نگه دارم ازبس گزیه میکنم😭😭😭😭

خدا نکنه عزیزم خدا خودش مراقب تو و تو دلی خوشگلت هست

خوب عزیزم منم تنهام دیگه باید امیدمون به خدا باشه

عزیزممم ب خدا منم شرایط شما رو دارم خودم تنهام همه کارها رو باید انجام بدم بعد از ۳ سال با بدبختی باردار شدم😞

اینجوری نگو منم تنهام ما اتفاقا قوی هستیم

وا خدانکنه عزیزم،مگ بجز کارای خونه چیکار میکنی؟🥺

سوال های مرتبط

مامان نینی مامان مامان نینی مامان ۳ ماهگی
سلام.

مامانایی که همه ی کاراشونو تنهایی انجام می دن توی بارداری ، میشه راهنمایی کنید ک چطوری همه ی کارای خونه رو می رسین تموم کنید؟ غذا رو کی آماده می کنید؟تنهایی می رین بیرون و خرید و دکتر؟

من تا پنج ماهگی حالم افتضاح بود ، ویارمم ب حدی بود ک یه تخم مرغ هم نمیتونستم پای گاز درست کنم و از تهوع زیاد یا خون بالا میاوردم یا همش زیر سرم بودم، الان دیگه یکم ویارم بهتر شده ولی شدیدا بی حالم ب حدی ک همش خوابم میاد و واقعا دست خودم نیست.

بقیه هم میگن دیگه خوب شدی بسه ، پاشو ، من کارامو میکنم کمو بیش ولی واقعا کم میارم ، پله هم داریم سختمه .

میخوام دیگه مثل قبل بارداری همه کارا رو تنهایی انجام بدم ، تا الان نمیذاشتن تنهایی بیرون برم حتی، آخه میگفتن شکم اولته ، بی جونی تنها نرو ولی دیگه خسته شدم از خونه نشینی و تنهایی و از این ک هرچی لازم دارم هزار بار بگم تا آخرم کسی نگیره یا همش اخم و تخم و تحقیر و منت گذاشتن روی سرم باشه . برا یه دکتر رفتن از ده روز قبل باید بگم ک اگه شوهرم بود منو ببره ، مامانمم راهش دوره همرام ک میاد اگ خسته بشه غر می زنه من ناراحت میشم .

ولی واقعیتش خودمم ترسیده شدم تنها برم خرید و بیرون ک نکنه خدایی نکرده اتفاقی بیفته و بلایی سر بچه بیاد،اما چاره ای نیست.

شما چجوری رعایت می کنین که مشکلی پیش نیاد و همچنان خودتون مستقل باشین؟