۸ پاسخ

دخترمو برای بار اول که بزرگا حمومش دادن ،سری دوم خودم حمومش دادم سخت که اره سخته و استرس اور مخصوصا بار اول که حمومش بدی 😅اول وسایل حمومشو اماده میکنم تو حموم بعدم تو تشت پارچه بزرگ و نرم میزارم که بچم هم سر نخوره هم جاش نرم باشه . بعدم تشتو اب گرم میکنم و بعد دخترمو میبرم‌ حموم . اول کم کم بزارش تو تشت باهاش حرف بزن و کم کم اب بریز روش ،رو سرش اب نریز چون هم بترسه دیگه واویلاس 😬من یه کاسه کوچیک که از قبل توش شامپو و اب ریختم خب ،بایه دستمال خیلی نرم بدنشو میشورم و با همون اب تو تشت باز روش میندازم کف بره ،بعد سرشو خیس میکنم طوری که اب نیاد رو پیشونیش و سرش رو شامپو میزنم و بازم با همون اب تشت کف رو از سرش میشورم بعد در همین حال شیر رو باز میکنم و کاسه میزارم زیر شیر که اب بشه و در همین حال شیر رو نمیبندم چون صدای اب بهش ارامش میده چون میخوام سرشو بشورم و ابکشیش کنم . بعد با دست از تو اون کاسه اب میریزم رو سرش و بدن بعد در اخر زیر شیر حالت دمر و به شکم ابش میکشم و بعدم حوله میزارم سرش میام بیرون . بیرون که اومدم اول از همه زیر حولش زیر انداز میزارم و بغلش میکنم و بدنشو که خشک کردم زود پوشکش میکنم بعد کم کم لباس تنش میکنم ،برای بار اول سخته فیلم آموزشی هم ببین خیلی تاثیر داره 😄

با شلوارک و سوتین میشینم کف حموم ی پارچه رو پام میندازم حمومو از قبل گرم میکنم بچه رو بزار رو پات بشور خیلی راحته .ی تشت اب گرمم کنارم میزارم کاسه کاسه اب میریزم سردش نشه اخرم حوله پیچ میکنم میرم لباس تنش میکنم

منم خودم دخترم حموم میدم بااینکه ریزه.باتاپ وشلوارمیشنم کف حموم حمومش میدم کامل میپیچم توحوله میدمش همسرم خودمم سریع لباس عوض میکنم میرم لباساش میکنم تنش اول اینکه نترس عزیزم لباس هم تنت باشه باعث میشه ازبغلت لیزنخوره

کاری نداره که یه وان بگیر حموم رو گرم کن لباساشم اماده کن دم در حموم حوله پیچش کن بعد بیار روش پتو بزن چند دقیقه حسابی گرم بشه و خشک بعد لباس تنش کن

من تو حموم با کمک شوهرم حموممش میدم

من تو اتاق حمومش میکنم آخه حموممون بیرونه نمیشه ببرمش بیرون

همزمان باهم حموم کنیدسخته،من تنهامیبرمش،وان وآسانشوربگیری براش خیلی راحته

من تو اتاق حموم میکنمش تنها

سوال های مرتبط

مامان هلنا 🐣 مامان هلنا 🐣 ۴ ماهگی
بچه ها یه سوال
من شوهرم معمولا شبا تا ساعتای ۱۰ ۱۱ نمیاد بعضی وقتا هم ظهرا نمیاد گاهی اوقاتم بیرون از شهره و اگه زنگش بزنی نمیتونه خودشو سریع برسونه
من بارداریم خیلی درد و مشکل داشتم واسه اینکه تنها نباشم یه وقت مشکلی پیش بیاد رفته بودم خونه ی مامانم اینا اونجا بودیم
الانم از وقتی که دخترم به دنیا اومده هنوز همونجاییم ... دخترمم کلا شب نمیخوابه تا ساعت ۵ ۶ صبح تا ۱۰ این چیزا خوابه بعدش که باز بیدار میشه خییییلی کم میخوابه و در حد نهایت ۱۰ دقیقه باز تا صبح‌بعدی که بخوابه ...
الان من اگه بیام خونه ی خودم باید بچه رو کلااااا تنها نگه دارم همش... البته اونجا هم که هستیم صبح تا ظهر مامانم نیست خودم نگهش میدارم ولی بعدش هستن کمک میکنن ....
از طرفی حس‌میکنم به شدت خودم وابسته ی خانوادم شدم و حس میکنم تنها نمیتونم بمونم اصلا از طرفی هم میگم‌بالاخره که چی از به جا باید برگردم خونه ی خودم و میترسم که یه وقت دچار مشکل بشیم با شوهرم چون خب اونجا بقیه هستن اصلا تایم خلوت کردن و دوتایی بودن نداریم ، البته اینم بگم که شوهرم میگه هرجور خودت دوست داری و هرکاری بگی میکنیم
چیکار کنم به نظرتون ؟ بمونم همونجا فعلا و سخت خودم نکنم یا با اینکه خیلی میترسم و وابسته شدم برم خونه ی خودم