۶ پاسخ

منم ۲۰ سزارین شدم
الان تو شرایطتت چطوره؟درد داری؟بخیه هات؟
شیردهیت برا نی نی چطوره

منم پمپ دردنگرفتم باشیاف ومسکن اوکی میشی نترس البته تا۸ساعت که بیحسی چیزی هم نمیتونی بخوری نه حرف بزن نه حرکت کن

جدی ینی نگیرم شاید روی تو تاثیرنداشت میترسم نگیرم حالم بد باشه... پ چرا بهت امپول زدن قبل عمل گ کیسع ابت نشتی بدع نشنیدم تا حالا

واقعا پمپ درد لازم نیس آخه من از چندین نفر شنیدم که خیلی بدرد بخوره

عزیزم کدوم بیمارستان بودی و کدوم دکتر؟!

بسلامتی قدمش مبارک باشه
برای ماهم دعا کن زایمان راحتی تجربه کنیم🤱🙏🤰

سوال های مرتبط

مامان پناه 👧🏻🦋 مامان پناه 👧🏻🦋 روزهای ابتدایی تولد
خب تجربه من از زایمان سزارینم
واقعا راضی بودم و بازم به عقب برگردم حتما سزارین رو انتخاب میکنم
سزارین اختیاری بودم بیمارستان بهمن دکتر مردی
اول که رفتم بیمارستان همسرم کارای پذیرشم رو انجام داد و رفتم بلوک زایمان یه ان اس تی ازم گرفتن بعد آنژیوکت زدن برام بعدشم سوند زد برام که با ی ژل همراش زد گفت بی حس میشی من اصلا متوجه نشدم و درد نداشتم فقط بعدش حس ادرار داشتم گفتن عادیه بعدش بردنم اتاق عمل از کمر بی حس شدم ۴ بار سوزن رو زد دردش مثل امپول عضلانی عادی بود شایدم کمتر بعدش بهم گفتن دراز بکش دراز کشیدم پاهام یهو داغ داغ شد هیچی دگ حس نمیکردم ۵ دقیقه اینا گذشته بود یهو صدای گریه دخترم‌ رو شنیدم وای بهتری حس دنیا بود بعدش اوردم نشونم دادن و صورتشو چسبوندن به صورتم و ساکت شد و بعد لباساش رو پوشیدن و وزنش کردن ۳۳۰۰ بود بعد بردنم ریکاوری یه ساعت اونجا نگهم داشتن بهم گفتن خوبی بیاریمش شیر بخوره گفتم اره دخترمو اوردن ( من گفتم حالا مگه الان شیر دارم!)دیدم اره شیر خورد🥹🥹بعدش منو بردن بخش راستی شکمم تو اتاق عمل فشار‌ دادن بی حس بودم اصلا نفهمیدم پمپ درد هم نگرفتم دردم با شیاف و مسکن هایی که زدن کنترل شد خداییش هر وقت گفتم درد دارم میومدن برای مسکن میزدن و خیلی خوب بود
هم از بیمارستان هم از دکترم واقعا راضی بودم
باز سوالی بود بپرسید جواب میدم
مامان ❤️لِنای قشنگم❤️ مامان ❤️لِنای قشنگم❤️ ۱ ماهگی
پارت ۲ زایمان.
بعد حس کردم شکممو دارن یکاری میکنن و فشار میدن تند تند درد داشت ولی حس کردم ک چیکار میکنن یهو بعد ۱۰ دقیقه صدای قشنگ جبگر گوشمو شنیدم . گفتن باید ببریمش اتاق بغل میاریمش نترسیا گفتم اوکی .... بعد ۲ دقیقه بخیه تموم شد دخترمو اوردن وای ک اون لحظه من فقط دلم‌میخواست بوسش کنم بعد دیگه منو بردن بخش ریکاوری ماساژم کلا بی حس بودم هنوز ک در حد سوزن زدن ب بدن دردم گرفت . خوب بود یعنی . رفتم بخش من اتاق خصوصی میخواستم ک بهم اتاق دو تخته دادن اونجا ما تحتم سوخت ولی گفتم ی شبه دیگه اما پولش رو ازمون گرفته بودن برای اتاق ۶ میلیون اما گفتن پره ..... خلاصه با ی خانم هم اتاقی شدم ک اونم دختر بود بچش . من پمپ درد داشتم و نمیفهمیدم زیاد درد و بغلیمم داشت کلی خیلی فک میزد . ملاقاتا تموم شد و رفتن همه من درد نداشتم زیاد فقط اون لحظه ک میگن بیا پایین جون ادم کشیده میشه اونم در حد همون دو سه دقیقه هست ... شب اول فقط راه رفتن درد داشت . ساعت ۱۲ شد بچم سینمو نمیگرفت تا قبلش منم هیچی نداشتم یسره کریه میکرد با رضایت خودم شیر خشک ازشون درخواست کردم و دادن بهش بچم تا صبح جیکش در نیومد خوابید . ولی تخت بغای من تا ساعت ۵ صبح بچش یسره جیغ زد گریه ک ما نتونستیم بخوابیم تا ۵ صیح بیدار بودم
مامان نی نی مامان نی نی ۸ ماهگی
تجربه سزارین بخش دوم
تا اینکه آمپول بی حسی رو زدن.درد اونم خیلی کم بود.ولی باز من طبق عادت کلی آه و ناله کردم.بعدش پاهام بی حس شد کم کم.داشتم به دکتر غر میزدم که خانوم دکتر من نمیخوام عمل بشم و زوده و اینجور حرفا٫ که اونم با خنده جواب میداد دیرم شده که پرده رو جلو روم کشیدن.هیچی دیده نمیشد.جز اینکه حس میکردم دکتر داره شکممو تمیز می‌کنه و آماده می‌کنه برا عمل.باز غرغرکنان به دکتر گفتم جراحی نکنی یه وقت که من هنوز بی حس نشدم.که یهو دیدم صدای گریه ی پسرم دراومد و من تو شوووک 🙄که اصلا چی شد؟؟چجوری آنقدر سریع و بی درد؟؟؟همبنجوری تو شوک بودم که بچه رو تمیز کردن و گذشاتن رو سینم.انقدر حس عجیب و شادی بود که نفهمیدم چجوری بعدش اصلا بخیه زدن.چون‌واقعا چیزی حس نمی‌کردم.حتی حس بد هم که همه میگن از بی حسیه رو نداشتم.چون‌ اون لحظه فقط تو حس پسرم بودم و اون برام عجیب بود.بچه رو که بردن فقط با خنده گفتم اگه واقعا به این راحتیه بعدی رو هم بیارم 😂😅البته با شوخی.
که اونا هم گفتن هیچییی تازه خوششم اومده.واقعا جو شاد و خوبی بود.ولی بعدش تو ریکاوری اذیت شدم.از ریکاوری و بقیه اش هم اگه دوست داشتین بگم براتون
مامان نفس مامان نفس ۱ ماهگی
#تجربه زایمان سزارین
سلام خانوما امیدوارم ک خوب باشین
من چند روزی هست زایمان کردم سزارین اختیاری پیش خانم دکتر فریبا حقی
من بیهوشی و انتخاب کردم چون از اتاق عمل میترسیدم و خداروشکر خیلی بیهوشی خوب بود حتی موقعی ک شکمم و فشار دادن من اصلا متوجه نشدم چون بیهوش بودم و پمپ درد داشتم خیلی پمپ درد عالی بود بعد از اینکه بهوش اومدم اصلا درد نداشتم فقط تنها جایی ک اذیت شدم موقع سوند بود چون پاهام و باز نکردم پرستار عصبانی شد و بدجور سوند بهم وصل کردن از من به شما نصیحت همکاری کنین و مثل من خودتون سفت نکنین ک بدجور اذیت میشین و از بیهوشی اصلا نترسین و حتما حتما پمپ درد بگیرین واقعا ارزش داره چون بعدش درد ندارین من وقتی بهوش اومدم دیدم دخمل قشنگم و آوردن کنارم بهترین لحظه زندگیم بود امیدوارم همه خانوما بسلامتی و دلخوش زایمان کنن و بچه هاشون و سالم و سلامت بغل بگیرن بیان خونه😍خانوما اصلا از زایمان نترسین خودم خیلی میترسیدم ولی اصلا چیز سختی نیست..‌‌..
اگه سوالی داشتین بپرسین جواب میدم 😍