۴ پاسخ

قابل توجه همه پسردارا مثل مامان ارتا پسراتونو بزرگ کنین دخترامون اذیت نشن😂😂😎😎😎

وای شیشه
ماشاالله گل پسر

منم همسرم هیچ کاری نمی کنه تو خونه ولی در کل آدم بدی نیست الهی شکر ولی از الان می گم پسرم و مسولیت پدیر کنم که در آینده نسلش در آرامش باشه انشالله که بتونم خدا آرتای عزیزت رووحفظ کنه انشالله عزیر دلم

عزیزم 😍 آرمانم وسایل سفره رو هرچی که بشه میدم ببره جارو هم که میکشه میره طی میاره میکشه😄 خوشبحال خانوماشون🥰

سوال های مرتبط

مامان آنیسا مامان آنیسا ۲ سالگی
مامانا
دیک کم آوردم نمیدونم یاوه زبونی بگم بهشون
مادر شوهرم وپدرشوهرم رواعصابم هستن بااینکه آدمای خوبین دوستندارم برم خونشون پدر شوهر لیوان دهنیش رومیده دخترم وقتی میبینم میرم سریع لیوانش رومیدم بااینکه قاشق دهنیش رومیده ماهم باقاشق خودغذا میدم بااینکه پفک میده ب مادرشوهرم میکم ن ضرر داره میگه بده
منم مجبور میشم بچمو بغل کنم دورش بدم اینم لجبازه گریه میکن
بااینکه فامیلای شوهرم بودن سر سفره بهم میگه سارا باخنده ک مسخره کنه میگ ازگلوم پایین نمیره بهش نوشابه بدم همشون سرسفره خندیدن
بهم بعدبرادرشوهرم میگه زنداداش بهش بده بهشون میگم ب وقتش میدم الان زوده بااینکه عیدی داشتن می‌رقصیدن منم کمرم درد گرفته بود باجاریم ت اتاق بودیم ب مادر شوهرم گفتم مراقب آنیسا باش بهم میگه
باشه آنیسا هم وسط بوده بچه میفته گریه می‌کنه
دیگ نمیدونم ب چ زبونی بگم بهش
شما باشین چ میگین و چ رفتاری میکنین؟
کلاهرخرفی بزنم ب برعکس می‌کنه بااینکه جاریم آنیسا اومده استخون برداشته بهم میگه کار نداشته باش خانواده مااستخون می‌خورن
اون یکی جاریم در جوابش گفت والا بچه های ماک اینطور نیستن
بهم گفت استخون بگیر ی وقت ت گلوش نره
آنیسا ک بدغذاس بااین ویروس هم ک میاد واقعا میترسم ک مریض نشه
مامان نازگل مامان نازگل ۱ سالگی
سلام مامانا وقتتون بخیر خسته هم نباشید
یه سوال داشتم ممنون میشم جوابمو بدین ک از این عذاب وجدان راحت بشم
مامانا میخاستم بدونم ک من دارم در حق دخترم ظلم میکنم آیا؟ مثلا اینکه میخاست بره روی تختش بازی کنه در صورتی که خوابش میومد و میخاستم بزارمش توی تابش ک بخابه. اون میخاست بازی کنه ولی من بهش گفتم نه وقتی بیدار شدی بیا رو تختت و ب زور ک داشت میگف نه نه گذاشتمش توی تابش. و از موردها‌ . مثلا میخاد یه بازی کنه میگم نه مامان بریم غذا بخوریم بعدا. اونم زبون بسته یه دوتا نه میگه پافشاری نمیکنه تسلیم میشه. حالا سوال من اینه ک من دارم کوتاه اومدن در مقابل حرف مثلا زور رو یادش میدم؟ برای آینده ش منظورمه ک مجبور بشه تسلیم بشه؟ نمیدونم منظورمو چطور برسونم. میترسم دخترم رو با این حرکات ناخواسته ی خودم کاری کنم ک فردا وقتی بزرگ شد دیگه نتونه محکم باشه رو حرفش هرکی هرچی گفت قبول کنه. یه حرفی راهکاری چیزی بگید ک آروم بشم خیلی فکرمو امروز درگیر کرده