۳ پاسخ

عزیزم چه بیمارستانی عمل کردید؟

۱۸فقط هزینه دکتر؟

منم خانم دکتر توزنده جانی م مهربون منم مثه شما شکم اول و مامان حساسی م سختگیر از قبل بارداری پیش خودش بودم قول سزارین ازش گرفتم

سوال های مرتبط

مامان نلینم 🌈💖 مامان نلینم 🌈💖 ۳ ماهگی
سلام خانما. بعد سه ماه می‌خوام تجربه زایمانمو بگم😂
من یزد عمل کردم سزارین اختیاری بودم و به شددددددت راضی بودم عالی بود با اینکه سه ساعت فاصله داشتم و روز قبل عمل رفتم و روز بعدش برگشتم اذیت نشدم اصلا هیچ سختی و استرسی نداره نه سوند وصل کردن و کشیدن سخته نه از عمل چیزی متوجه میشین و نه اولین راه رفتن سخته بیمارستان سیدالشهدا بودم از همه چی راضی بودم فقط اینکه هرجا می‌خواین برین از قبل اتاق خصوصی بگیرین من چون عملم یهویی شد اتاق خصوصی گیرم نیومد تو اتاق ۴ تخته بودم یکم سخت بود و حتما کسی که همراهتونه اطلاعات کامل در مورد نوزاد داشته باشه و بتونه همه جوره کمکتون کنه
تو اتاق عمل از پرسنل بیهوشی پرسیدم که چکار کنم سردرد و کمر درد نگیرم گفت هرکار می‌کنی بکن فقط سرتون از روی تخت بلند نکن و زمانی که داره بیحسی کم کم میاره پاهاتو تکون نده بذار خودش یواش یواش بره یه راهنمایی هم بکنم اگه با برنامه ریزی می‌خواین باردار بشین از قبل خودتونو بیمه تکمیلی انفرادی کنید برای زایمان باید نه ماه از فعال سازیش بگذره اما به شدت خوبه هزینه بیمارستان خصوصی کلا شد ۱۵ میلیون پرداختی ما ۳ و خورده ای ۱۰ میلیون تکمیلی داد یکمشم بیمه من پنج میلیون و ۸۰۰ دادم برای یکسال بیمه و توی این یکسال تمام پول دارو و سونو و آزمایش و ویزیت متخصصو بهم داد بالای ۲۰ میلیون ازش پول گرفتم و هنوزم فعاله😂
مامان جوجه خانم مامان جوجه خانم ۶ ماهگی
بیمارستان گاندی
خانوما میخوام از تجربه خودم در مورد زایمان توی این بیمارستان بگم برای کسایی که هنوز بیمارستان انتخاب نکردن برای زایمان.
من یکبار توی هفته ۳۶ به خاطر تکون نخوردن بچه رفتم بیمارستان و ان اس تی ازم گرفتن ، یک سونوگرافی بایوفیزیکال هم اینجور وقتا لازمه که بیمارستان گاندی نداشت و مجبور شدیم برای سونو بریم بیمارستان آرمان
زایمان من سزارین بود . اما وقتی رفتم بیمارستان دردهای زایمانم شروع شده بود. هر چی گفتم من سزارین هستم معاینه دهانه رحم نیاز ندارم باز هم گفتن باید انجام بشه و معاینه دردناکی هم بود. کادر اتاق عمل و دکترم خیلی خوب بودند.
اما از بخش بستری اصلا رضایت نداشتم. من اتاق خصوصی داشتم و همسرم تقریبا به همه پرستارا انعام داده بود که حواسشون به من و بچم باشه اما…
پرستارها افتضاح بودن. توی مدتی که من اونجا بودم دو تا شیفت پرستار دیدم که همه بد بودن. اون پرستاری که بچه منو آورد پیشم خیلی گستاخانه گفت بچت چقدر وحشیه ( چون بچم خیلی بلند گریه میکرد). هر وقت هم پرستار لازم داشتم باید چند بار دکمه فشار میدادم و کلی منتظر میشدم تا بیان .
خلاصه که من اگر یکبار دیگه زایمان کنم سمت گاندی نمیرم .
مامان فنچ مامان فنچ ۴ ماهگی
تجربه سزارین 3

نهایتا تو هفته 33 از بیمارستان شیراز مرخص شدم با آب دور جنین 7 و برگشتم بندرعباس و رفتم پیش دکتر خودم و گفت دیگه صلاح نیست بچه رو نگه داری و ممکنه آسیب ببینه و برای 34 هفته و یک روز ختم بارداری داد.

تنها شانسی که آورده بودم این بود که بچه بریچ بود و نچرخیده بود و سزارین اجباری بودم.

دکترم واقعا فرشته بود و باهام راه اومد و وقتی فهمید استرس عمل رو دارم گفت ساعت 9 صبح بیا بیمارستان تا 9 و نیم عملت کنم که خیلی تو محیط بیمارستان استرس نگیری ❤️

ازش خواستم سوند رو هم تو اتاق عمل بذارن که قبول کرد،خلاصه اینکه 8 مهر ماه ساعت 9 رفتم بیمارستان و و آزمایش های مورد نیاز رو گرفتن و تا حاضر شدم برم اتاق عمل شد ساعت 10 و 30، وارد اتاق عمل شدم، همه با روی خوش و مهربون منتظرم بودن، دوتا خانوم اومدن برام سوند گذاشتند و خب واقعا این مرحله برای من دردناک بود و بعد دکتر بیهوشی اومد و بهم گفت بشینم تا بی حسم کنه، امپول بی حسی اصلا درد نداشت ،فقط یه حس بد داشت، من بعد بی حسی بشدت بی قرار شدم و همش میگفتم بیهوشم کنید، اما دکترم گفت اول بچه رو ببین بعد میگم داروی خواب آور بهت بزنن، پسرم ساعت 10 و 45 به دنیا اومد و مستقیم بردنش nicu 😢

و منم رفتم ریکاوری، چون بی حس بودم درد نداشتم اما بشدت بی قرار بودم و همش میگفتم یه کار کنید من بخوابم ، درخواست پمپ درد دادم و دکترم هم برام یه مسکن قوی نوشت که بلافاصله بعد تزریقش بی قراریم کم شد و رفتم تو حالت خواب و بیداری،
یبار توی ریکاوری ماساژ رحمی گرفتم که با اینکه هنوز بی حس بودم اما وحشتناک درد داشت و یه جیغ بلند زدم 😶 و بعد هم منتقل شدم به بخش و اونجا هم درد هام رو شیاف و پمپ درد کنترل میکردم.