۱۲ پاسخ

این چیزای که گفتی بخدا را پوست و. گوشت و. استخون حس میکنم پسرم منم از لحظه ای که دنیا امده همینه تا همین الان ۳۰ثانیه اروم نبست همش جیغ و داد و. گریه و دعوا و بهانه گیری الکی خسته ترینم بخدا الان چند وقته خونه بابام نمیرم بخدا خجالت میکشم از بس همش گریه با صدای بلند و جیغ و. داد برا همه دورو بری ها هم تعجب اوره هیچ بچه ای اینطوری نبوده و نیست هیجا نمیتونم برم خجالت میکشم دختر خالهام امدن ابجیم و. داداشم از شهرستان امدن ولی من نمیرم پیششون همش الکی بهانه میارم که کار دارم و.... خیلی دلم میخواست بتونم برم ولی با پسرم غیر ممکنه 😔😔😔

حالا برعکس دختر من اقد صبوره عینه ادم بزرگا رفتار میکنه اقد مغروره ک نگو بخدا

دقیقا زندگی من و تعریف کردی انگار دیشب تو مهمونی آنقدر گریه کرد بردمش اتاق حداقل کمی آرامش کنم خودمم نشستم گریه کردم از بس داغون بودم

شاید باورت نشه ولی دقیقا خود منی

عزیزم طبیعیه اکثریت همینه بچه هاشون،همه چیا میخان تا بهشون ندی جیغ میزنن یچی میدیم بهش یچی دیگ بهانه میکنه ولی چاره ای نیس باید صبور باشی سرشو‌گرم کنی اصلا به اینک بقیه اذیت میشن فکر نکن تمام تلاشتو بکن حواسش پرت بشه یا اروم بشه همینه بچه س باید با ادمی ک بالغه و‌میفهمه یه فرقی بکنه ،درسته محدود شدیم از مهمونی از بیرون رفتن از خرید از باشگاه از همه چی ولی بزرگ میشن خوب میشن اونا الان بما احتیاج دارند ،یه درصد اگ فکر کنیم بچه هامون سلامت جسمی یا روانی مشکل داشتن بازم اینارو میگفتیم نه فقط میگفتیم کاش سالم بودن ،روحیتو قوی کن بخودت برس اگ تو خوب باشی و سرحاال باشی میتونی مدیریت کنی

پسر منم همینه از ۶ بیدارم جیغ بیدار شد نمیخوابه
از هر کی میپرسم میبینه میگه بچه همینطور میشه .اینجا ببین چند نفر مثل ما هستن پس طبیعیه
فقط باید صبر کرد😭

چی بگم عزیزپ والا پسره منم همینه بخدا دلم لک زده برم خونه بابام اینا ولی میدونم نمیشه بخدا دیوونم میکنه میریم یجا ده دقیقه رفتم خونه خواهر شوهرم عیددیدنی مغزمو خورد به همه چی باید دست بزنه اونم باجیغودادو نقو نوق،دوماه پیش دوروز رفتم خونه بابام اینا روزگاره منو سیاه کرد غذانخوردنو نخوابیدنش یه طرف جیغای بنفششوگریه هاش یه طرف روم نمیشه عیددیدنی برم خونشون دیگه چون دورم هستن باید برم بمونم که اونم بااین بچه محاله
خیلی خستم بخدا دلم خیلی مسافرت میخواد خیلی زیاد

عزیزم تنها نیستی پسرمنم دقیقن همینه هیجا هیجا نمیرم نه مهمونی نه مسافرت انقدر اذیت میکنه و گریه میکنه که حد نداره
کلن همش تو خونم این مدل بچه ها بدقلقن

من که دوسالع هیچ جا نمیرم...‌چند بار مادرششوهرم گفته بریم مسافرت گفتم عمرا

درکت میکنم خیلی سخته مخصوصا وقتی مهمونی بچه اینجوری کنه
من میگم شاید یه مشکلی داره جاییش درد میکنه

چرا اخه عزیزم
بی دلیل؟؟؟ یا چیزی میخواد؟

ولش کن ، بی خیال باش

سوال های مرتبط