سلام خانمایی که زایمان طبیعی کردین میشه از تجربیاتتون بگین تا یکمی از استرسام کم بشه؟؟؟

من دوتا زایمان طبیعی داشتم ۸سال پیش سردخترم۲۱بخیه خوردم ..اینسری سرپسرن۱۵تا بخیه خوردم پسرم تو۳۶هفته بدنیاامدم.واز زایمانمم خیلی راضی بودم ..تو خونه دردامو کشیدم و تو۳ساعت تو بیمارستان زایمان کردم.

۴تابخیه هم بیشترنخوردم.....مراقبتشون هم تا۱۰روز روزی نیم ساعت صبح وشب نشستم تواب وبتادین بعدباسشوارخشک میکردم خودمو...واسه دسشویی رفتن هم ازآب وبتادین وسرم شستشواستفاده میکردم....روزی یه بارعنبرنسادودمیدادم...دامن وشورت میپوشیدم زیرپتوپاهاموبازمیزاشتم...بیشتردرازکش بودم....وقتی میشستم ب بچه شیربدم دوتابالش میزاشتم زیررون پاهام ک ارتفاع بگیره ب بخیه هام فشارنیاد...هم تا۱۰روزه بخیه هام افتادهم عفونت نگرفتم۳روزه و۵روزه و۱۰روزه هم حموم رفتم

من سردختراولم از۲۶هفته کلاسای آماده گی زایمان رفتم ورزشاشوانجام میدادم از۳۳هفته پیاده روی شروع کردم روزی۲ساعت خودم میرفتم پیاده روی ۲ساعت اخرشباباهمسرم میرفتم پیاده روی ۲ساعت وخیلی کمک کردبه راحت زایمان کردنم تو۳۸هفته ۳روز غروب همه کاراموکردم وغذاموگذاشتم بعدچندتابالش اوردم گذاشتم روهم نشستم روشون یواش یواش بالاوپایین کردم حدودنیم ساعت بعدشب ساعت۱۰میخواستم باهمسرم برم پیاده روی توراه پله حس کردم یه چیزداغی اومددستمال کشیدترشح خونی بودمجددیکساعت رفتم پیاده روی واومدم خونه دوش گرفتم وسایلمواماده کردم ورفتم زایشگاه ساعت۱۲شب بودمعاینم کردن گفتن۲سانت بازی وسایلتوطلاهاتوبده همراهت بگوکارای بستریتوانجام بده خلاصه برام نصف قرص زیرزبونی گذاشتن ویه آمپول فشارزدن وازساعت۲ونیم شب دردام شروع شد ساعت۴صبح زایمان کردم با۳تازوردخترم دنیااومد وفوقالعاده زایمان راحتی داشتم.....
حین دردکشیدن نبایدجیغ ودادکنی بیشتربایدنفس عمیق بکشی توزایشگاه اگ توپ بودرواون بشینی یواش یواش بالاوپایین کنی راه بری تازودتردهانه رحمت فول بشه برای زایمان

چیزی نیست نترس ورزش کن خودت دردات شروع بشع خوبه باید تحمل کنی یکم سربچه ک اومددیگ تمام دردات تموم میشع میشه بخیه ک زدنم خودت راحت راه میری ولی خیلی باید مواظب بخیه هات باشی داخل رنگ مشک بشین ازعطاری بگیر تابخیه هات بگیرع داروهاتم ک دکتربهت میده حتمابخور من نخوردم خاک توسرم دردام زیادخوب نشده

من توی ۴۰ هفته و ۳ روز زایمان کردم و اینکه هر کاری میکردم که زایمان کنم نمی‌شد همون روز واسه ان اس تی رفتم بیمارستان بهشون گفتم که بستریم کنن اما گفتن که ۴ روز دیگه وقت داری برو واسه ۴ روز دیگه معاینه که شدم ۲ نیم باز بودم اما دوست نداشتم معاینه بشم ی ماما اومد گفت ی معاینه معمولی هست اما انگار دروغ گفت معاینه تحریکی انجام داد و از همون لحظه دردم شروع شد اما خیلی کم و قابل تشخیص نبود بعد کم کم بیشتر میشد تا رسید ب ساعت ۲ نیم شب که دردام شدید شد هر سه دقیقه یکبار می‌گرفت کم کم زمانش کم میشد البته بگم همون شب رابطه هم داشتم وقتی که هر ۳ دقیقه یکبار شد رفتم بیمارستان معاینه شدم گفتن همون دو سانتی برو خونه رفتم خونه تا دردم شد هر ۱۰ سانیه یک بار بعد رفتم بیمارستان دم در زایشگاه نشستم نتونستم سر پا وایسم ماما ها میگفتن این از دروغ می‌کنه تا بستریش کنیم ببریدش خونه بعد ی ماما دیگه گفت بزار هی معاینه اش کنیم شاید راست بگه اومد معاینه کرد گفت وای این کله بچه س ببریدش اتاق زایمان بعد خود ب خود کیسه ابم پاره شد بعد از ۵ دقیقه دخترم ب دنیا اومد که بهترین حس دنیا رو داشتم بعد از تولدش انگار از جهنم وارد بهشت شدم کل دردی که کشیدم ۲ ساعت بود موقع زور زدن زیاد درد نداشتم واقعا قابل تحمل بود زور زدن ولی قبل از اینکه کیسه ابم پاره شه دردش سخت بود ولی باز خیلی زود تموم شد بعد از اون واقعا انگار اصلا زایمان نکردم اما بخیه ها هم اذیت میکردن اما با شیاف اوکی بود خلاصه طبیعی واقعا زایمان خوبیه ببخشید اگه طولانی شد

وای منم خیلی استرس دارم 🥲🥲🥲