گاهی بچه‌ها حرف‌هایی می‌زنن که در عین بامزه بودن، ما بزرگ‌ترها هم شوکه میشیم که این‌رو از کجا شنیده یا چطور همچین چیزی به ذهنش رسیده؟!!!
این‌جور وقت‌هاست که مات ذهن خلاق و بی حد و مرزشون میشیم😅

📍برامون بگید عجیب‌ترین حرف بچه‌تون چی بوده که چشم‌هاتون رو از تعجب گرد کرده👇

وقتی بی محبتی ازم میبینه میگه منو درک نمی‌کنید دوسم ندارید

دخترم خیلی نازه هر وقت میخام کاری بکنم میگه ماما خلاص شدی کارات تمام شد خسته شدی

وقتی گریه شدید کنه ماما .ماما میکنه 🥹😭گریه ام میگیره ...یا بگم شاهان جوابمو میده میگ هوم🥹

درخواست دوستی بدین لطفا جوک چالش میزارم دلتونو شاد

سلام خانما،ازتون یه خواهشی دارم لطفا هر کسی لباس بچه و زنونه داره که بلا استفاده‌س برای من بفرسته خدت خیرتون بده بخدا خیلی نیازمندیم تا لمر دارم دعاتون میکنم لطفا لطفا هر کسی داره بهم بگه تروخدا ثواب داره چیزی که برای شما اضافه‌ست برای ما نیازه

درخواست دوستی بده عزیزم

پسر من یه مدت می‌گفت من نمیخواهم بهشت برم چون نمیتونم وسایلما ببرم اونجا

پسر من همش میپرسه مامان این آدم های که توفیلم ها هستن رو هم خدا درست کرده بعد میگم آره مامان هرچی که رو زمینه خدا درست کرده بعد ی روز اومد گفت مامان ماشین رو کی درست کرده گفتم آدم ها گفت مگه تو نگفتی همه چیرو خدا درست کرده گفتم خوب اهن رو خدا درست کرده عقل رو خدا داده ب آدم که بتونه باهاش ماشین درست کنه یا مثلا ی روز گفت مامان الان خدا داره مارو میبینه گفتم آره گفت ما که تو خونه ایم خدا چطور میتونه مارو ببینه گفتم پسرم خدا قدرت منده اون میتونه هرچیزیو ببینه خیلی تعجب کرد نمیدونم باور کرد یا نه 😄 یبار هم خاکسپاری یکی از اقوام رفتیم پسرم رو هم بردم بعد که اومدیم خونه اینققدر سوال پرسید که دیگه کلافه شده بودم مثلا میگفت مامان چرا خاله نازنین ( مرحوم) رو گزاشتن توی اون چاله و هزار تا سوال دیگه بعد خودم پشیمون شدم که چرا با خودم بردمش آخه کسی هم نبود که بزارم پیشش چون ی دختر ۴ ساله هم دارم اونو گزاشتم پیش دوستم ولی پسرم رو دیگه مجبور بودم ببرم با خودم پسرم ۶ سالشه

پسرم دیروز گفت دوست دارم منو تو بابا و داداش بریم پیش خدا خیلی دوست دارم خدارو ببینم

پسرم ۴سالشه میگه شماره خدا چنده میخام باهاش حرف بزنم

پسرم از یکسالگی جمله میگفت الان یه حرفای قلمبه سلمبه ای میگه برگام می‌ریزه

سه ماهگی وسط گریه هاش گفت ماما

تو سه ماهگی گف آره

تو شیش ماهگی گفت بابا

سلام مامان اگر بخوام برای سوپ پسرم
هم ماش هم عدس هم دال عدس و برنج و گندم بدم همرو باهم اشکالی نداره؟؟سنگین نمیشه

درمورد سربچه پرسید ن می تونی شیر خودت را قبل ازحمام بزنی به سرش1۰دقیقه بمونه بعدبا شانه تميز ش می‌کنی اگرشیر خودت نداری روغن زیتون بزن

پسرم سه سالشه دخترم دو ماهشه پسرم میگه مامان دلوین به من حسودی میکنه

دخترم ۴ سالشه و کارتن زبان اصلی از اول میدیده و فقط همیشه حروف انگلیسی رو با آهنگ برامون میخوند .یروز که برادر کوچکترش در حال گریه بود اومده بود جلوی داداشش نشست و همش مگفت وات هپند وات هپند همش از ما هم میپرسید وات هپند بعد که ازش پرسیدیم چی مگع گفت یعنی چی شده که گریه مکنه... جدی نگرفتم و بعد که زدم تو گوگل دیدم وای درسته ات هپند یعنی چه اتفاقی افتاده و من اونروز شاخام در اومده بود از ذهن آماده یه بچه ۴ ساله برای یادگیری و خوشهالترین بودم🥰

ماشاالله پسرمن حرفهایی میزنه که هرچی میگه شوکه میشم انگارآدم ۶۰ساله باهام حرف میزنه دراین حد

تعجبی نداره این حرفای بچه ها .میگن بچه تا ۷ یالگی مثل یه دانشمند تحلیل و تجزیه میکنه

دو سال و نیمش که بود به باباش می‌گفت با ماشین ریش تراش موها دست و پات رو بزن تا مثل من بدون مو بشی😄😁

دختر من به وقت ۷ماهه۴روزگیش که روی تاب بود و خواهر زادم داشت هلش میداد گفت نکن برای مام جای خیلی تعجب داشت .قربونش برم از الان یه کارایی می‌کنه که حس میکنم زود داره بزرگ میشه و من دارم پیر میشم.

دیروز داشت سنگ نمک رو میمکید .توف کرد بیرون گفت عییییییییییی

دختر دو سالم هروقت تلوزیون میبینه میگه این بابای کیه یا اگه خانم باشه میگه این مامان کیه😊

خیلی باحال بود

پسر منکه هنوز نمیتونه خوب حرف بزنه خیلی بچه ست، ولی بذارید از بچگی خودم براتون بگم، همیشه سوالم از مادرم اینبود که مارو کی آفریده پس اگه خدا آفریده خدارو کی آفریده یا یه بار سر سفره که عمم اینا مهمون ما بودن توی فکر بودم یهو به بابام گفتم من بزرگ بشم با صابر عروسی نمیکنم( داداشمه) اخه همش اذیتم میکنه، فکر میکردم خواهر برادرا باهم عروسی میکنن

یه بار هم پسرم 1 سال نیم بود تو ماشین بودیم گفت اتو😘 یعنی گفت اتو بعد بوس کرد 😅😅

از بس باهاش بازی می‌کردم بهم میگفت مامان توام بچه ای گفتم آره منم بچه ام ولی بزرگ شدم

پسر من 4 سالش بود گفت مامان من کی زیر بغلم خار در میاره

یه روز مامانم اومده بود خونمون دختر بزرگم دوسالش بود به مامانم گفت انگشترت رو بده دستم کنم مامانم نمیداد بهش گفت تو که داری، ژیاد داری.. 😅بعد برد انداخت سطل آشغال

اِغووووو هااااا😐😂😂😂

خانوما خواهش میکنم اگه کسی دوستداره کمکم کنه اگه لباس اضافه بچگونه دارین حتی اکه کهنه باشه ممنونم عزیزان الهی که خیرشو ببینید

پسر من ۴ سالش بود که تو آسانسور بودیم و پسر همسايه سوار شد طفلی به پسر جوون بود که رو دستش کلی تتو داشت پسر منن نگاه کرد و گفت رو شما دستت نقاشی میکشی دفتر تقاشی نداری؟ ما ترکیدیم از خنده😂😂😂

این قضیه برای ۴ ماهه پیشه حلما با پدرش رفته بود برای خواهرش دستگاه زردی بگیرن مسول اونجا به حلما گفته بود چرا مهد نمیری حلما گفته بود ترجیح میدم پیش مامانم باشم

دخترمو برده بودیم دکتر برای رشد و قد وزنش اون موقع ۳ یا ۴ سالش بود دکتر گفت غذا میخوره خوب یا نه خودش با یه مظلومیتی گفت اقای دکتر اینا به من غذا نمیدن بخورم

دکتر ببرمش؟

سلام دختر من امروز باتری دهنش کرد میگن باتری یه سمی داره خطرناکه؟

توی یخچال گذاشته بودم اشکال نداره

سلام بچه ام ریزش بینی داره چی بش بدم؟

چندشب پیش دختر دوماهم به شدت گریه میکرد نمیزاشت بخوابیم،یهو پسر ۴سالو نیمم بلند شد گفت مامان میگم ابرا رو میشه قورتش بدی دوباره بره تو دلت..یعنی منو همسرم اشکمون در اومد از خنده نمیدونم از کجا درآورد این حرفو گفت

پسرم ۴ سالشه تو جاده مشهد بودیم جلوی توربین های برق باباش گفت ماهان پنکه بعد پسرم گفت پنکه کجا بود اینا ما انرژی برقه

سلام مامانی عزیز دیروز واکسن دوماهگی دخترمو زدم بنطرتو کی سرشو بشورم

غذا نداریم که بخورم شوهرم بیکاره منم فعلا با وجود بچه نمیتونم برم‌ سره کار

یه خواهر برادر دوقلو دارم دو سالشون بود اولین بار یه گاو رو از نزدیک دیدن داداشم یهو برگشت گفت بابا چرا انگشتاش زیر گلوشه😂😂 منظورش از انگشتاش پستون هاش بود
گاوه😐 ممه های گاوه😛 انگشتاش😳

پسر من الان ۱۵ سالشه موقعی ۱ سالش بود داخل مترو برگشت به یک اقاهه که سبیل پوآرویی داشت صداش کلفت کرد گفت سیبییییل

سلام حتما بچه در اثر تب دهنش آف زده یکم رب انار با آب مخلوط کن بریزید تودهنش با سرنگ اندازه نیم سی سی سریع زخم دهنش خوب میشه این هم بگم زخم دهنش به چشم مشخص نیست اصلا

من داداشم خیلی دوست داشت بچم پسر باشه😂 یبار تو گهواره بودم گف اینجا کجاست گفتم یجاییه که خانومای حامله ازهمدیگه سوال میپرسن گف ازشون بپرس چه قرصی بخورم که بچم پسر بشه😂

جان ㅏㅛ

سلام ماماناتوروبیکاگروه تجربیات مادرانه زدیم ایمومیزارم پیام بدین دوس داشتین دورهم ازتجربه های هم بهره ببرریم
@Morvaid739

دخترم کوچک بود،بهش گفتم کی بشه که برای عروسی دختر عموت لباسهای ست بخریم ،بریم عروسی،
گفت مامان تو که تا اون موقع مردی😂😅

دخترم تا یه حرف جدیدی میزنه من تعجب میکنم میگه میخواستی دختر زرنگ به دنیا نیاری

خانما کسی تب سنج دیجیتال غیرلمسی داره بدونه چه مارکی خوب و دقیقه؟

سلام مامان های با تجربه یه سوال شوهرم تو رابطه خیلی زود ابش میاد چیکار کنم خوب بشه ببخشید این سوال پرسیدم

دخترم ۳سالش بود گفت شما خودتون منو آوردین تو دنیا حالا باید هرچی میخوام بهم بخرید🥲

سلام بر همه دوستان.من و‌مامان دلا یه چالش بزرگ داریم.ممنون میشم راهنمایی کنید.دلا فقط شیر مادرشو میخورد و اصلا شیشه نگرفت.الان حدود ۲ هفته هست که دیگه شیر مادرشم نمیخوره و شیشه شیر هم که نمیگیره و ما مجبوریم با قطره چکون بریزیم داخل دهانش.خواستم ببینم کسی مشکل مشابه ما داشته.چه باید کرد؟
البته چندتا دکتر مختلف هم بردیم و هیچ‌ مشکلی از لحاظ بیماری و این چیزا نداره.نمیدونیم چه کار کنیم که یا شیشه رو بگیره یا شیر مادرش رو بخوره

دوماه ۲۰روزش پسرم

سلام برای خس خس سینه چی داروی خوبه

پسرم ۲ونیم سالش بود که بابابزرگش فوت شد
چند ماه بعد ازم پرسید خدا دوربین داره؟ گفتم چرا؟ گفت که از ما عکس بگیره به بابابزرگ نشون بده که من بزرگ میشم چطوری شدم

سلام دوستان من پیج برا پسرم دارم که توش از چالشها و مسیر رشدش میذارم خوشحال میشم خواستید همراهم کنید پسرم الان شده یکسال و چه خوب میشه که هم سن هاش ماماناشون همراهمون باشند
artinofamily
این اسم پیجمه تو اینستا پیدام کنید یا چت بهم پیام بدید لینک بفرستم دوستای گلم

دخترم ۳ سالش بود اول رفت پیش باباش گفت بابا بهت افتخار میکنم بعدم اومد منو بغل کرد. گفت مامان بهت افتخار میکنم تو زیبای منی🥲

پسر من شهره به شیرین زبونی
جمله های قشنگی میگه که اینقدر زیاده به خاطرم نیست بخوام تعریف کنم ولی
دیشب بهم میگه مامان کاش یک خونه بزرگتر داشتیم میشد توش بازی کنم
این خونه خیلی کوچیکه
حالا خونمون ۸۷ متری هستش و هال و پذیرایی مون خیلی بزرگه ولی حیاط نداره اینه که گل پسرمون دستور جابه جایی خونه رو داده دیشب به باباش

درسا دخترم همیشه بازی که میکنه میگه مامان من هیچ وقت ازدواج نمیکنم میخوام پیش تو و بابام بمونم خودم درس میخونم دیگه بابا سرکار نره خودم‌خرجتون میدم درسا خانم ۵ سالش این حرف میزنه

سلام بچم ۴سالشه هر حرفی بگم تکرار میکنه اما صحبت نمیکنه مثلا بگه آب میخوام یا اسباب بازی بده
چی کار کنم

چندین سال قبل پسرم ۳ سالش بود وات وقت وضع مالی ما خوب نبود یه روز پسرم بهم گفت مامان چرا ما پول نداریم مسه پول دارا نيستيم گفتم شاید خدا نمیخاد ماپول دار شیم پسرم گفت من سنگ برمیدارم خدارو تو آسمون میزنم که چشاش کور بشه کلی پولاشو میگیرم به تو میدم م

پسرم به همسرم گفت این مامان بده بره مامان جدید بیاد چون دعواش کرده بودم اینو گفت😐

بچه دوستم ۴سالشه یهو برگشته به مامانش میگه مامان من بزرگ بشم تورو هم عروسیم دعوت میکنم.مامانشم گفت دست شما درد نکنه لطف میکنی

پسر خودم که هنوز حرف نیومده ولی خواهرم کوچیک که بود نشسته بود کنار مامانم چند بار ارنج مامانم اتفاقی خورد تو صورتش عصبانی شد گفت چقد پیشونی دستتو میزنی بهم

لاشی

پسرم ۵ سالشه حرفای زیادی زده حالا اونا بماند... دوشب پیش سرسفره بودیم یهو گفت گوشتو بیار میخام یه چیزی بگم اوردم گفت مامان من نمیخام تو بمیری 🤣🤣🤣🤣مونده بودم بخندم یا بغض کنم 🤦‍♀️😁

به نظرت کی میخواد بیاد خونمون مامان؟
چقدر خوشگل شدی لوازم ارایش کردی

این در جواب مامان اوین کوچولو بود صرفا جهت اطلاع

گلم اتفاقا شوهرم منو می‌زاره رو سرش آنقدر که دوسم داره بخوام کاراشو بگم خودم خجالت میکشی به خاطر حرفت این حرفا برا اون چیزی رو تغییر نمیده چون از خودم مطمئنم شکرخدا شما مرد نیستی وگرنه بدبخت میشد زنت البته الانم باید از شوهرت پرسید چطور تو رو تحمل میکنه

دختر من ۲یا ۳ سالش بود تو ماشین بودیم بارون اومد و رعد و برق میگه وقتی رعدو برق میزنه خدا داره ازمون عکس میگیره

حالا از تعجب بگم که رفتیم زیارت داشتم بهش یادآوری میکردم ک همه رو دعا کنه.نام می‌بردم.یدفعه اسم شخصی بردم ک جلوی دخترم سر ما داد زده و دخترم ترسیده ازش.تا اسمش بردم گفت اصلا دعاش نمیکنم.گفتم چرا مامان جان.گفت اون نا رو اذیت کرده.گفتم ما بخشیدیم.گفت اشتباه کردید هم شما هم بابا.بعد جلوی پدرش ح ف انداختم ک ببخش.پدرش گفت من بخشیدم ک خدا من رو هم ببخشه.سلوا مرسید مگه من چیکار کردم ک خدا من رو ببخشه.باباش گفت خودت میدونی من بخشیدم ک یک روز خدا هم منو ببخشه همین.گفت مگه فلانی کی هست ک خدا به خاطر اون بخواد ما رو ببخشه.قابل ذکر ک دخترم ۵ سالش.ما سکوت و محو شدیم

حرف‌های عجیب ک زیاد شنیدم از دخترم تا به این سن هم خندیدم هم ترسیدم و هم تعجب کردم
مثلا ۲سال و نیم داشت عکس پدر همسرم دید پرسید کیه؟گفتم یه آقا.گفت اسمش چیه؟گفتم بابا داود.گفت بابای بابایی بوده؟گفتم بله.شب خواب بودیم بیدارم کرد مامان برو اونطرف‌تر جا برای بابا داود نیست اینجا نشسته.من و شوهرم ترسیدیم.فرداش همسایه اومد جلو در گفتم تشریف بیارید داخل.گفت مزاحم نیستم؟گفتم نه من و سلوا جانیم.سلوا گفت بفرمایید بابا داود هم نشسته.همسایه بنده خدا چقدر ترسید

پسرمن ۳سالشه به شلوارک میگه شلوارآستین کوتاه😆😆🤣🤣بهش میگم برو شلوار بیار پات کنم میگه آستین کوتاه بیارم یا آستین بلند

با خواهر شوهرم دیوار به دیواریم برا دخترم تولد گرفته بودم دختر خواهر شوهرم براش عروسک خریده بود بعد رفتن مهمون ها کادوها رو تحلیل میکردیم گفتم عروسکی که دخترعمت خریده به درد نمیخوره بازیش نده فرداش خواهر شوهرم اومد کمکم خونه رو مرتب کنیم موقع جمع کردن اتاق دخترم گفت عمه مامانم میگه اون عروسک چرته بندازش دور من مردمممم از خجالت نتونستم چیزی بگم

دخترمن ۱سال ونیمش هست مامان بزرگش روتخت بود تازه کمرش عمل کرده گفت بیاپامو ماساژ بده اینم اوق زد بعدم گفت أه أه.یعنی کثیفه.تعجب کرده بودیم حالاهمه روماساژمیدادا😂

با دخترم ۶ سالم بحثمون شد برگشت بهم گفت نمیخوام روی شمارو ببینم چرا منو بدنیا اوردی حالا قیافه من پره تعجب ..... برام خیلی عجیب بود

اینطوری ناشکری خدا داره امتحانت می‌کنه با توبچه میزنی روز به روزت بدتر میشه.سعی کن صبور باشی وبه خدا توکل کنی بازدن بچه چی درست میشه آخه جز اینکه خشم خدا زندگیت رو بگیره

خواهرم ۳سالش بود یبار با بابام رفته بودیم بیرون اسرار داشت بستنی واسش بخرم منم واسش خریدم بهش گفتم خونه رفتیم به مامان نگی بستنی خوردیم ها وقتی رفتیم خونه فورا گفت مامان ما بستنی نخوردیم 😂😂الان که بزرگ شده میگه من دروغ نمیگم وگرنه خدا کاری باهام میکنه اون سرش ناپیدا😂

کسی میدونه توی ۲۴ساعت تا چند بار میشه قطره استامینوفن برای تب بعد واکسن داد؟

مامان جی جی بده

آره عزیزم بچه ۸ ماهمو دعوا میکنم😭😭😭
گرسنگی بد دردیه

سلام به همه ي مادران گل
من قصد دارم يه گروه تشكيل بدم از مادرايي كه بچه ي نازنينشون متولد مهر ماه ١٤٠١ هست
همسن دختر خودم
قصدم از تشكيل اين گروه اينه كه چالش ها و مسير رشد كودك و رفتارهاي هنجار و ناهنجارشون رو با هم در ميون بزاريم
نگراني هامون رو مطرح كنيم و از تجربه ي بقيه بهره ببريم
ممنون ميشم پيام بديد بهم تا گروه رو تشكيل بدم
ممنون

دخترم یه توپ دارم قل قلیه میخونه میگه بابام که بهم عیدی نداده😂😂

دخترم ۵سالشه امروز توماشین به ابرها نگاه می‌کرد که چه شکلی هستند بعد گفت ما به ابرها دست بزنیم نرمه خدا دست بزنه سفته

یا خدا😂😂😂😂

بچه ها من بازیایی ک با پسرم انجام میدم رو میذارم واستون دوست داشتین دنبالم کنید😘

متاسفانه بچه امو دعوا میکنم دیگه کشش ندارم

بردمش دکتر تغذیه فایده نداشته فقط قد بلند میکنه

سلام ماما امروز صب واکسن دوماهگی دخترمو زدن گفتن دوبرابر وزنش قطره استا مینوفن بدم متوجه نشدم باید چقد بدم میشه رهنمایم کنید الان چهار کیلو هفصد گرمه

سلام پسرم ۱۰ساله داره خیلی خیلی لاغر همه ویتامین ها استفاده کردم فایده نداشت آیا چیزی دیگه هست بدم که اشتهاش باز بشه ویکم تپل بشه اگر کسی پسر ۱۰ساله داره لطفا بگه ممنونم

پسرخواهرم تازه بدنیا اومده بود یه خواهر ۱۰ساله داشت ما تلاش کردیم ک موقع تعویض پوشک آلتش رو نبینه خیلی کنجکاوی کرد و دید بعدش گف ۲تا گردی با یه عالمه خط🤣🤣🤣🤣

دوستان من ظروف های قشنگ میفروشم با قیمت مناسب که هیچ جا نیس
برای دیدن ظروف به ایدی روبیکا پیام دهید mahdis2264

دخترم 9سالشه ماه رمضون یه روز خونه مادرشوهرم بود وقتی اومد گفت ما با عزیز صبحونه خوردیم. گفتم عع مگه عزیز روزه نبود. خیلیی جدی گفت روزه کله گنجشکی گرفته بود 😂😂😂گفتم داری جدی میگی گفت اره خوب کله گنجشکی گرفته دیگه😂😂😂😂منم مردم از خنده که هنوز نمیدونه روزه ای به اسم کله گنجشکی نداریم و کاملا باور داشت که مادربزرگش با سن60سال روزه کله گنجشکی گرفته

دختر من کوچیک بود ۴ساله به اصرار همسرم گذاشتیمش کلاس تکواندو یک روز وقتی داشتیم برمی گشتیم سه تایی همسرم گفت دخترم می‌ره کلاس تکواندو که اگر باباش دعواش شد بتونه از باباش دفاع کنه دخترم هم بهش گفت بابایی یکجوری رفتار کن با مردم که احتیاج به دفاع من نداشته باشی 😅😅

دخترمنم همین یک ماه پیش داشتیم غذا میخوردیم همگی واسه خودش حرف میزد منم‌ گفتم به باباش فوش میده در جوابم گفت ن ن😂😂 واقعن برام خوشایند بود اون لحظه خییلی خندیدم خداروهزار مرتبه شکر ک دارمش

دخترم دوسالشه.اینقدر حرفا شیرین میزنن نمی‌دونم کدوم بگم لامصب

دختر من میگه میخوام برم کار کنم پول دربیارم.میگم میخوای چی بخری؟میگه پوشک چون نمیخوام منو پوشک نکنی.چندوقته واسش شعر دستشویی میخونم که امادگی ذهنی داشته باشه فکر کنم یه جای کارو اشتباه رفتم🤣

من نمیدونم مرد بیکار و چه بچه آوردن هر روز دارم این جمله رو به خودم میگم همیشه گرسنه ام بجه شیر میدم اعصاب برام نمونده بچه ۹ ماهه دارم همه اش دعواش میکنم خسته شدم 😭😭😭😭

یه بار همسایمون پیشم بود بعد چند دقیقه بچه اش اومد مامانه گفت بابات چی شد رفت بیرون یهو بچه گفت حالا بره بیرون میترسی چ طورش بشه با لهجه کرمانی هم گفت من تا یه هفته به حرفش میخندیدم

🤣🤣🤣🤣🤣🤣

سلام عشقا درخواست بدید دوست بشیم 😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍

سلام بچم دیگه ۱۸روز ۵ماهگیش تموم میکنه بنظرتون الان بش غدای آبکی بدم یا زوده براش

دخترم درسا ۶ سالش هست بعضی کلمات سخت میگه تو مدرسه داشته شعر میخونده دافی سوپرایز
گشتهشه داشته میخونده مربیش فکر میگه ک...

پسرم الن کلاس پنجم هستش خیلی با عموش از همون کوچکی کلکل میکرد ۳سالش که بود عموش همش اذیتش میکرد برگشت به عموش گفت کرم داری اذیت میکنی

پسر وقتی کوچیک بود به تخمه میگفت نقطه
به دو چرخه میگفت دوعرشه
به تخم مرغ میگفت نقطه نورغ

دخترم بجای من اومدم میگفت من ممدم

چقدر زود گذشت الان پسرم 15سالشه و دخترم هشت

از لحظه لحظه بزرگ شدن بچه هاتون لذت ببرید سختیش میگذره ..الهی همه عزیزانتون در پتاه حق

منم دخترم یکبار گفت جورابای استین بلند میخوام پام یخ میزنه

ی روز دخترم بی دلیل برگشت بهم گفت مامان درسته منو تو خیلی باهم دعوامیکنیم ولی هموخیلی دوست داریم از اونروزه دارم به حرفش فکرمیکنم که چقدالله اکبر درکش بالاست

دوتادختر ۶ساله و۵ ساله دارم وقتی کوچیک بودن خیلی بی قرار وبهانه گیر بودن باباشونم اصلا کمک نمیکرد دس تنها بیشتروقتا عصبی بودم یکیشون توچهارسالگی بهم گفت من مامان عصبی نمیخوام تو همش داد میزنی منوهواهرمو میزنی مایه مامان دیگه میخوایم تا چندماه هرشب بیاد حرفش گریه میکردم واقعا مامان خوبی نبودم باید صبورتر میبودم

پسرمن ۱۵ماهشه اولین باری که لذت بردم ازحرفش ۴روزپیش بود توکوچه بازی میکردگفتم بیابریم خونمون لالاکنیم بریم برات غذادرست کنم یهو بوسم کردگفت چیییییی؟؟؟ ینی چی میپزی پولا ینی پفیلا😂😊

واقعا عجب بحث قشنگیه من اولین بار که همه ی نظراتو تک به تک خوندم

خودم وقتی کوچیک بودم خیلی ضایع بازی در میاوردم .از اون چیزا که میگن حرف راستو از بچه بشنو .فقط ضایع بازی .

دختر سه سالم وقتی داشتم پسرمو تعویض پوشک میکردم بدن داداشش رو دید خیلی هم تلاش کردم نبینه ولی یکباره اومد داخل اتاق و به من میگفت چرا مال منو کندی

من دخترم سه سالش بود تابستون بود کولر روشن میکردیم بعد هوای داخل اتاق سرد میشد گفت برا چی با پتو میخوابیم گفتم چون هوا سرد گفت اگه هوا سرد چرا کولر روشن کردیم گفتم چون هوا گرم گفت اگه هوا گرم چرا پتو انداختین 😑

پسرم وقتی هنوز نمیتونست حرف بزنه تو ماشین داشتیم میرفتیم مسافرت ،صدای آهنگ زیاد بود اینم دستش را از شیشه داده بود بیرون و به من لم داده بود مثل آدم بزرگا زدم بهش گفتم بد نگذره گفت عجب ناناییه ( منظورش اهنگ بود ) 😂

من چندساله خیلی تحت فشارم و این چندماه خیلی بیشتر حالم بده. چندروز پیش با پسرم دعوا کردم و خاک تو سرم نتونستم خودمو کنترل کنم و چندبار جیغ زدم و با داد دعواش کردم. بعدکه اروم شدیم هردومون ، تصمیم گرفتم ببرمش پارک که یکم حالش بهتر بشه از خودم خیلی بدم اومد. داشتم حاضرمیشدم. از وسط پذیرایی صدام زد گفت مامان دعوا کار زشتیه ،دیگه منو دعوا نکن،من کوچولوام، وای رفتم بغلش کردم اما بعد یه ماه هنوزم عذاب وجدان اونروز دارم ،خیلی بد شده بودم

خیلی باهال بود

من دخترم حرف نمی‌زنه ولی یه روزی عموی دخترم زنگ زد گوشیو دادیم به دخترم دخترم یه جوری هیجان زده شد که چشاش گشاد شد و خندید برای اولین یه جوری انگار سوپرایز شد قند تو دلم براش آب شد🤭🥹

لباسم یه کوچولو پاره شده بود در حد یه عدس پسر دوسالم پرسید این چیه؟ گفتم پاره اس، بهم میگه خوب بدوزش😄

دختر خواهرشوهرم ۶ سالشه داشت نق نق میکرد مامانش دعواش کرد که اینهمه نق میزنی خب من چیکار کنم از صبح باید صدتا کار کنم شماها هم که حرف ادمو نمیفهمین یه ریز نق میزنین دخترش برگشت گفت مامان به جای اینهمه حرف میومدی بغلم میکردی.. بعد هم رفت😂😂

یه بار تو روز در حال سکس بودیم و متاسفانه اومد و یه چیزایی دید و ژل لوبریکانت روی مبل افتاده بود، بعد از چندوقت که داشتم واسه خونه تکونی کشوهارو بیرون ریختم اومد اون ژله رو دید گفت بابا با این تورو چکار کرد؟؟ من چشام گرد شده بود یعنی مونده بودم چی بگم گفتم هیچی کمرم درد میکرد زد به کمرم گفت نه با این جیش بازی کردین، خداروشکر یادش رفته دیگه

دختر من وقتی هنوز سه سال هم نشده بود خواهر شوهرم با ما زنده گی میکرد چون مامان بابا نداره ولی الان چند ماهی میشه عروسی کرده عقد بود
دختر ی روز با عمش دعواش شد ب عمش گفت چمدون هاتو بردار برو خونه مادر شوهرته دیگ هم نیا خونه ما
اصلا من موندم
چ جوری ب ذهنش رسید اونجا رو بگه

من وقتی پسرم دو سالش بود تو خونه موزیک میزاشتم میرقصیدم که حوصله مون سرنره هی از لباسم میکشید میگفت مامان اینقدنرقص میری جهنم ها

یه بار برام گفت خیلی متاسفم برات

پسر من میگه تیکه تیکه وقتی عصبانی میشه اشاره میکنه به طرف میگه تیکه تیکه

بچه منکه فقط آگگو میگه😂😍

پسر خواهرم به یا صاحب الزمان میگفت یا فیسزمان.

از وقتی ازجنوب اومدیم یاد گرفته یسره تکرار میکنه این اهنگ رو .میگه: حبیبی؟ منم جواب میدم کام توجنوب🤣 اگر جواب ندم خودش میگه حبیبی ؟ کام توجنوب

پسرم دوسالونیمش میخواستم پوشکشو عوض کنم رفت پشت باباش و برامن زبون درآورد
من که مرده بودم ازخنده
ماشاالله لا حول ولا قوه الا بالله

به پسرم گفتم بریم خونه جانا(نوه عمه شش ماهه ام) گفت باااااورم نمیشه میخواییم بریم اونجا
ما دهنمون باز مونده بود

من هنوز پسرم حرف نمی‌زنه 😂

پسرم سه سالشه انقدر تو اخبار این غزه و کشتار دیده حالا خیلی سعی میکنم حواسشو پرت کنم نبینه...اون روز میگفت بزن اخبار ببینم چند نفرو کشتن

دختر خواهرم چهار سالشه می پرسه خدا چه شکلیه من می خوام خدا رو ببینم میگم نمیشه خدا رو دید میگه از اینترنت سرچ کن عکس خدا رو پیدا کن باهم ببینیم😐

دخترم به زیربغل میگفت زیر بیر بلل zirbirbalal و ما میمردیم از خنده

دخترم ۲ سالشه پوشکش ر خودش درآورد گفت مامان اینجا سوراخ شده😄

ما جوجه گرفتیم ، دختر زد به قفس گفتم دوست داری ی غول بیاد بزنه به دیوار و پنجره ی خونمون 😂 پسرم گفت تو خوشحال میشدی مامان غول ما رو میکرد توی قفس و میبرد خونش 🥴😂😂😂

من سر پسرم داد زدم و دعواش کردم.. گفت چشماتو ببند به چیزای خوب فکر کن...

ترک ها درخواست بدین دوست شیم

سلام
هروقت نگاه طبیعت میکنه میگه چه درختهای خوشکل مشکلی

دخترم کوچیک بود رفته بودیم تهران خونه خواهرم تو سازمانی های مهر آباده دخترم علاقه زیادی به هواپیما داشت چند بار هواپیما رو نشونش دادم از ارتفاع پایین آخرش برگشت گفت بسه دیگه مگه من بدید بدیدم خواست بگه ندید بدید

یبار دعواش کردم گفت برو خونه بابات🤩

سلام وقتتون بخیر پسره ۸ماهه دارم که به مدت ۲۰روزه برا دندونش اسهال دارع بردم دکتر بهش زینک داده اما بی فایده هس چیکار کنم راهنماییم کنید

پسرم تو سن ۷ سالگی با پسر خالش دعواش شدیکهو برگشت بهش گفت هرچه کنی به خود کنی خیلی برامون جالب بود

نمی‌فهمم جانم من که اپتامیل میخواستم دیگه مارک هاشو نمیدونم

دختر بزرگ من الان ۱۴ سالشه و نوه ی اول هست خواهر همسرم که بچه دار شد یک روز منزل پدر شوهرم بودیم اون موقع دخترم ۷سالش بود داشتن از بچه جدید تعریف میکردن یکهو دخترم که داشت گوش میداد خیلی جدی گفت حضرت محمد گفته نوه اول جزو عزیزترین نوهاست و باید همیشه به او محبت کرد یعنی همه از خنده مرده بودیم

سلام
من در صفحه ام بیشتر پیامهای آرامش بخش میزارم
خوشحال میشم با هم دوست بشیم ♥️

اینجا میگن کشور اسلامی اینا مسلمون نیستن بچه یه بنده خدا از گرسنه گی بمیره شیرخشک نمیدن میگن برو کد ملی بیار اخه بابا من از کجا بیارم پس چی شد مسلمونی تون. تویی که راضی اون طفل معصوم از گرسنه گی شب تا صبح روز تا شب گریه کنه

ازهمسر سابقم جدا شدم پسرم میگه بیابریم خونمون میگم نمیشه منو بابات جدا شدیم میگه بیاتو اتاق من بمون😔😔

سلام ماماناپسرم ۷ماهشه چه غذاهایی میشه بهش بدم.شماغذای میکس میدین؟یا ن

پسر من علاقه زیادی به ماه داره وقتی برا اولین بار از حیاط دید خیلی هیجان زده شد.یه بار رفتیم بیرون شب شد گفتم ماه رو نشانش بدم ذوق کنه گفتم اریا ماه رو ببین یه نگاه به ماه کرد دگه اهمیتی نداد خیلی تعجب کردم گفتم اریا ماه رو دیدی
گفت این ماه نه،ماه خونمون خوبه
پسر من فکر میکنه هر جا ماه خودش رو داره واگه به این ماه علاقه نشان بده ماه خونمون ناراحت میشه.😁😁

یه بار پسرم گفت من مردام از تو شکم بابام اومدم بیرون نه تو گفتم چرا گفت چون تو زنی ،😂😂

سلام مامانا ببخشید من شیر نان میدادم بچم هر س چهار روزی یبار دستشویی نمیکرد 🤦🏻‍♀️ببخشید ها ولی الان شیر اپتامیل میدم بهش در طول روز میخاد چهار بار پوشکش رو عوض کنم بنظرتون لازمه ببرمش دکتر؟؟

😂😂😂😂

ما تو پروسه گرفتن پوشک بودیم... نشستیم تو اسنپ... ی عروسک خرسی تو ماشین بود پسرم گف مامان خرسی پوشک داره؟ گفتم نه! گف تو پوشک داری گفتم نه من بزرگ شدم ... بعد گف مامان این اقاهه پوشک داره...😐😐😐😂😂😂😂 اصن من از خنده نمیدونستم چی بگم😂
یا ی بار عمه شوهرم میخوند همه رفتن کسی دور و برم نیس.... پسرم گف خب توام باید باهاشون میرفتی😂

پسرم ۹ سالشه وقتی دخترمون عسل امد بدنیا گفت خدا رحم کرد من زن نشدم یعنی شکم منم پاره میکردن من و باباش و بقیه که آمده بودن عیادت از خنده غش کرده بودیم

مامانا خیلی سخته بچه ت مریض باشه😔😔اونم یه نوعی ک تنگه نفسش کنه😭😔نتونی هیچ کاری براش انجام بدی نتونی ببریش دکتر بخاطر پول بغض گلومو گرفته خیلیدل تنگم😔😔😭می خوام داد بزنم😔

یه بار بیرون بودیم من یهو خندیدم دخترم نگام کرد یهو گفت ای جان قشنگو

💟🤩دختر من میگ ک دادا بودو با دا هرچی دلش بخاد میگ چند دقیقع همع درحال حرفه هیچی شم نمی فهمم 😅بابا بلدع اره ن غیره 🥲
چ بحث قشنگی بود امروز 👍👌💟

پسرم که هنوز حرف نمیزنه ،داداشم کوچیک که بود میگفت مامان من وقتی تو شکمت بودم ابگوشت که میخوردی میریخت تو سرم؟

اصلا پروتعین گاوی نخور دخترمنم رفلاکسیه حساسیت به پروتعین گاوی اصلا هیچی نمیخوردم لبنیاتو گوشت گاو اینا یکبار قلوه گاو خوردم به خاطر کمخونی حالش بدشد شیرمو ندادم چندروز خشک شد مراقب باش

چرا من همش سرم تو گوشیه

دخترم تب داره اشتهاش کم شده، بی قراری میکنه، برای خواب اذیت میکنه، دوبار بالا اورده پریروز و دیشب. ب نظرتون دندونه یا ویروسه؟؟؟

مامانا شیرم خیلی‌کم شده بچم سیر نمیشه رفلاکسی و حساسیت پروتینی چی بخورم؟؟؟😭😭😭

دختر من چهار سالشه میگه من میخوام بزرگ شدم ازدواج کنم ولی اصلا بچه نمیارم خوشم نمیاد

یه بار داشتم به دختر ۴ سالم توضیح میدادم تو توشکم من بود اونجا بزرگ شدی رشد کردی بعد رفتیم بیمارستان دکترا شکمم رو بریدند تو اومدی بیرون چند ثانیه فکر کرد یهو گفت مامان تو چرا منو خورده بودی

من روزا خوابم شبا بیدار کلا وقتی عروس کردیم اینجور سدیم ی روز ک رفتم بیرون داشت شب میشد دخترم چهار سالشه اومد گف دیدی مامان روزو شب کردی تو 😅😅😅گفتم عه مادر مگ من شب کردم میگ اره ایقد خوابیدی ک شب شد 😅😅😅😅

ی روز نیلینه موهام رنگ میگ مادر موهات سبز کردی چرا از منو نکردی اخه بچه ها ایقد قشنگن

من خیلی سختگیرم رفته بودیم کوه دختر برادر شوهرم همش یواشکی هرجا بچم و هول میداد منم دیگه نذاشتم پسرم تنها بره بگرده پسرم گفت مامان خدا مواظب منه من دعای امام جواد گردنمه بذار تنها برم بازی کنم 😍

در مورد مرگ و نبودن سعی کنید بهشون قوت قلب بدید، در این زمینه مطالعه کنید، تو یه سنی اضطراب میگیرتشون که خدای نکرده والدین نباشن چی، قوت قلب بدید بهشون، چون این تو فکرشون میاد

دختر من میگه خیلی بدی که زودتر از من با بابام عروسی کردی ، من میخواستم با بابام ازدواج کنم😂😂😂

مامانا پاپیک آخری منو یه نگاه بندازین خواهش میکنم

پسرمن چهارسالشه چندشب پیش اومد بغلم کرد گفت عشقم عشق قشنگم ناراحت نشو ناراحت بشی جونم در میادا دور از جونش 🥹
من خیلی تعجب کردم چون داشت منو زبون میگرفت کنار من بخابه 😂

سلام خانما
واکسن یکسالگی چطوریه؟ خیلی بچه اذیت میشه؟

خانوما من دخترم یکسره داره بالا میاره،اب هم میخوره بالا میاره،دیروز پارک بودیم حدس میزنم شاید با دست آلوده چیزی خورده،چی بدم بهش؟ معده ش خالیه دیگه داره آب زرد میاره بالا

بچه من هنوز اوعه اوعه میکنه نوزاده😂

دیروزم با دخترم تو اینستا بودیم،یه پست بود که پدره دخترشو بغل می‌کرد و می بوسید.....یهو آلانا گفت مامان وقتی بابای تو فوت شد تحملش و داشتی؟؟؟؟منم گفتم من خیلی کوچولو بودم یه سالم بوده نمی فهمیدم که چی شده،باز گفت اگه زنده بود الان فوت میشد تحملشو داشتی گفتم نه خیلی سخته ...بعد بخاطر اینکه حالش خوب شه خندیدم و قل قلکش دادم گفتم من واسه تو میمیرم گفت مامان لطفا نمیر چون منم بعد تو میمیرم😳😳😳🥺🥺🥺یوقتا آدم میمونه که واقعا بچه ها چطو انقد درک و فهمشون بالاس

واای خدا همه جواب هارو خوندم هیچوقت اینقدر لذت نبرده بودم چه شیرینن بچه ها

پسر من 10ماهشه میگه ماما بابا به به اگه خیلی ذوق میکنم خدا همه بچه ها رو زنده بزارع به حق پنج تن

شوهرم دوماهه رفته مسافرت منم یروز با دخترام رفتم خونه مامانم فرداش که برگشتیم خونه دختر بزرگم که ۶ سالشه موند پیش مادربزرگش ومنم با دختر ۴ سالم اومدیم خونه ...داشتم در خونه رو باز میکردم یدفه دخترم گفت مامان ما کی به زندگی عادیمون برمیگردیم؟گفتم زندگی عادیمون ؟؟!!!!!!گفت آره دیگه بابا برگرده آترینام برگرده همه باهم تو خونمون زندگی کنیم.......من😳😳😳😳زندگی عادی😜😜🤣🤣🤣🤣🤣

همچیز پسر من جالبو خاستنیه انگار یه مردیه نه بچه .
یه روز پدرشوهرم هدیه براخانمش گرعگفتو پشت سرش قایم کردو با دوق گفت اگه بدونی چی گرفتم برات منم شوهرم مرده دلتنگ شودمو دلم گرفت اومدم بالا پسرم اومد بوسم کرد بعلم کرد گفت ناراحت نباش مامانی بزا بزرگ شم خودم هواتو دارم یه بارم گفتم اگه ازمن گرفتنت چی گفت مامان فعلن گریه نکن بزا وقتش بیاد خودم میدونم چیکارکنم

سلام بچه ها پسرم هفت ماهشه سرما خورده چی بهش بدم

مادر بزرگ شوهرم اومد باهم نماز خوندن همه کار ک ایشون میکردن تکرار می‌کرد و لباشو هم تکون میداد

دخترم انگشترامو برداشت بعد اومد زانو زد گفت ماما با من ازدواج می‌کنی بعد فهمیدم بله از شبکه های جیم آموخته

سلام خوبید مامانا بچم صب پاشده سرفه خیلی بد میکنه صداشم گرفته چی باید بهش بدم

پسرمن اولین جمله ش مامابودوبعدبابا حس خیلی خوبی بودبرا اولین براگفت ماما ووقتی گفت باباباورم نمیشدخیلی کوچلوبود الانم همش میگه دده وننه

مامانای تھرانی میشہ بیاین کار فوری دارم

دخترم سیزده سالش هست
یادمه وقتی دوسالش بود میگفت خونه طبقه بالا رو ندین به کسی
وقتی که من عروس بشم میخوام بیام بالا زندگی کنم که همیشه کنار شما وبابا جون باشم وبا بچه‌هام تند تند بیایم از شما سر بزنیم که خوشحال بشین😆😆

نلین که هنوز کوچولو ولی داداشم کوچیک که بود هرکسی باد معده در میکرد به زور بلندش میکرد میگفت باید بری بیرون خودت بتکونی،اگه اینکارا نمیکرد انقدر گریه میکرد چرا نمیری تو الان کثیفی برو خودت بتکون خودشم میرفت خودشو میتکوند دوسالش بود😂🤦🏻‍♀️

خواهرم سی و ۷ سالشه .یه بار مامانم به بابام میگه برو پول ها رو خرد کن خواهرم میگه من بلدم .بعد پولو میگیره و پاره پاره میکنه .جرررر

فعلا که به حرف نیومده ، اما حتی همون صداهایی که در میاره هم ما را شگفت زده می‌کنه و ذوق میکنیم😊🥰

یه بار پسرم به باباش گفت چرا این قدر ریشات توش سفید شده بعد باباش گفت کی این جوری کرده گفت مامان قیافه من 😐😂

اددودددد ببببببببب

سلام مامانای گل وقت همه تون بخیر ببخشید من اتباع هستم بچم سه ماهه هست شیر ندارم براش شیر خشک میدم هر باری میرم داروخانه خیلی به سختی شیر میگیرم آزاد نمیدن میگن باید کارت ملی داشته باشی میشه شما برام کمک کنید کدملی بچه هاتون بفرستید از روش مه شیرخشک بگیرم ممنون میشم

یه بار من به همسرم گفتم زود باش الان نمازمون قضا میشه پسرم که الان ۵ سالشه گفت مامان مگه نماز را میشه خورد که میگی قضا میشه😂😂 من و باباش اینقدر خندیدیم‌😂😂

وقتی بچه ۵ ماهمو داشتن بستری میکردن برای عفونت ریه و براش انژوکت میزدن تو گریه هاش و دادو بیدادداش صدا میزد مامان و من خودمو پشت در اتاق میزدم الهی هیچ مادری این حسو تجربه نکنه و بچه منم هیچ وقت مریض نشه

باهم دوست بشیم🥲😁

سلام مامانا میشه کمک کنید به بچم اگه شیرخشک اضافه دارین بدین به بچم خدا خیرتون بده خواهرا

دختر من ۳ سال و ۹ ماه میگه میخوام بزرگ شم نی نی بیارم 😃

دخترم چهارسالشه
من همیشه خونم مرتبه یروز داشتم میز تلویزیونو پاک میکردم اومد گفت چه عججججب😐

پسرم چندبار اسم خودشو گفته آتین آتین آتین اخ من بخورمش😂❤️

خدا حفظ کنه همه کوچولو هاتون رو پسر من که هنوز ۹ماهس ولی حرکاتش خیلی شیرینه😍

اینکه پسر ۵سالم میگه، من پیش خدا بودم همش گریه کردم،گفتم مامانم تنهاست ،خدا منو داد به شما،که بابا سرکارمیره من پیشت باشم،

بهنیا که هنوز حرف نمیزنه ولی ماشالا کمی تپلو، توی مهمونی یکی از بچه های فامیل به مامانش گفت مامان توام میتونی یه نی نی تپلو مث بهنیا از دلت دربیاری؟🤣

دختر من دوسال پیش میگفت مامان اومدید خونه من با بابا ،من با شوهرم میرم مسافرت بچه هامون رو پیش شما میزاریم😂😂۶سالش بود

پسر من حرفای بامزه زیاد میزنه مثلا وسط حرفس بپری میگه مگه من نگفتم بذار صحبت کنم،یا میگه بذار توضیح بدم
ولی جالب ترینش این بود که گفت خونمون رو بفروشیم شاسی بلند بخریم😕

اولین بحث روزی هست که خواندم همش و تا آخر و چقدررر شیرین بود.بچه کوچولو ها عشقنننن

یه شب عدسی درست کردم پسرم عاشق برنج گرسنش بود گفتم غذابیارم برات گف گشنمه ولی عدسی ممیغولما دوفته باشم من برنج می خوام انقدر خندیدیم ک برای خودش غذاانتخاب میکنه بااین لهن خوشکلش

دختر من بهم گفت مامان تو شکم منم نی نیه گفتم نه باید بزرگ بشی خدا تو شکمت نی نی بزاره... گفت من که خیلی بزرگ شدمممم...خودت گفتی دیگه پوشک نمیپوشی بزرگ شدی😐

فردا تولدمه هی میاد میگه مامان تولدت مبارک و بوسم میکنه ....واین بهترین کادو تولد زندگیمه

👑😅😅😅😂😂😂

پسرم میخواد بگه قلب منی
دستشو میزاره رو قلبش میگه قیب منی مامان♥️
میمیرم برا هر کلمه یا جمله گفتنش

بچه خودم که نه ولی پسر داداشم یه روز گفت مامان من اگه ازدواج کردم دوس داشتی بیا عروسیم اگرم دوس نداشتی عیب نداره نیا و من متحیر نگاش میکردم با مادرش که بچه ۹ ساله چی میگه🤔🤔🤔

پسر من دوسال ب من میگه برو عمو گیر نده

دخترم وقتی باباش میپرسه عشق کی میگه باباش همه رو دوتا دوست داره قربونش بشم منه$

خانما واسه دوقلوهام دنبال یه فوق تخصص مغز و اعصاب اطفال تو تهران هستم که تشخیصش دقیق باشه... باتجربه باشه
از شهرستان میخوام بیام. خواهش میکنم اگه شناخت دارین معرفی کنید و نحوه ی نوبت گیریش و .... بهم بگین خدا خیرتون بده خیلی تو اضطرابیم ....

یه بار غذا درست میکردم پسرم گفت چرا برنج قبلی رو ریختی تو جدیده که داره میپزه.گفتم اینا فوت و فنای اشپزیه
گفت تو اشپزی رو به فنا میدی فوت نداره😂😂

ماما

دختر خواهر شوهرم شش سالش بود چنان متلک های نون و ابداری به من مینداخت کلا کارش دنبال من افتادن و زیر ذره بین گذاشتنم بود و فورا متلک مینداخت.حالبه که از وقتی بدنیا امده بود من بینهایت دوسش داشتم و توجه میکردم و کادو میخریدم.ولی الان حتی دوست ندارم نگاهش کنم کلا نادیده میگرمش واقعا موندم بچه به این سن این حرفها فی البداهه رو از کجاش میاره.

ی بار منو شوهرم وپسرم نشسته بودیم چاییمی‌خوردیم منو همسرم بحث خونه وماشین وپول میکردیم ی هو پسرم حرف مارو قطع کرد که مامان و بابا بسه دیگه بحث ماشینو پول بکنید بحث گل ودرخت ومیمون بکنید خیلی خندمون گرفت مامان قوربونش بشه

الا ی یک هفته ای میشه هرچیزی ک داغ باشه مثل چایی یا غذا میگه بوووووووفه جیییییییزه الاهی من دورش بگردم

یه بار یه لامپ را باز کردیم گفتیم سوخته است پسرم دو سالش بود فوت میکرد تا سوختگی لامپ‌خوب بشه

من یه بار با پسرم ک سه سالش بود رفتم سونوگرافی شکمی و کسی نبود بچه را نگه داره بردمش داخل . یه روز ک داشتم بهش میگفتم کسی نباید بدنت را ببینه و خصوصیه بهم گفت یه بار اقا خصوصی تو را دید و من متعجب ک چی میگه و کلی فکر کردم فهمیدم سونوگرافی را میگه

ماااا

حدود دو ماهی هست فهمیدیم پسرم تا صدای اذان می‌شنوه هر جای خونه باشه سریع خودشو می‌رسونه جلو تلویزیون..جالبیش اینه یه چند روزی میشه موقع اذان دو دستاشو یا یکی از دستاشو میزاره رو گوشش و اذان که میگه با صدای اذان همراهی می‌کنه
و این برامپن خیلی جالبه
حتی ما هم اگه یه قسمت از اذان رو بخونیم باز دسشو میزاره رو گوشش و با ما همراهی می‌کنه به زبون خودش😃😃😃😃😃😃😃

بچه م تازه پنج ماهش شده و یه ماهه میگه به به و مه مه من خیلی ذوق میکنم

من پسرم ۵ سالشه یه شب رفته بودیم مهمونی داداشش که ۹ ماهشه همش گریه میکرد توجمع بهم گفت مامان داداشی ببریم همون بیمارستان که دنیا آمده بگیم این خیلی گریه میکنه یکی دیگه بدین....

الان دارم از دخترم درس علوم میپرسم کلاس دوم هست میگم کدوم جانور هست داخل پیله هست میگه مامان راهنماییم کن میگم اولش پ هست میگه پدر سگ قیافه من😵‍💫قیافه خودش🫢اولین بار بود این حرفه ولی نتونستم جلو خودمو بگیرم راسیاتش😂😂😂😂😂

همه رو خوندم، چه کم بود ولییی خیلی شیرین

خوشگلا درخواست بدین دوست شیم😍

پسر من خیلی شیرین زبونه ماشالا با این که سن کمی داره اما کامل حرف میزنه و همه ذوقش می کنند
یا بار مار تو شیشه دیده بودم برام تعریف کرد بعد آخرش گفت مامان ترسیدم عبق عبق رفتم یا مامان خسته شدی خیلی کار کردی بیا بخواب
یادم نیست خیلی حرفای جذاب میزنه ماشالا

سلام مامانا کسی بدنہ کالسکہ ندارہ خیلی نیاز دارم بچہ کوچیک دارم لطدا کسی دارہ خبرم بدہ

چه غذاهایی مادر بخوره باعث میشه نوزاد شیر بالا بیاره کسی تجربه ای داره؟

پسرم ۵ ساله بود وعدسی گذاشته بودم خودمم پذیرایی بودم پسرم یکدفعه بدو بدو اومد وای مامان عدسا دارن فرار میکنن
رفتم دیدم دور قابلمه پر پوست عدس بود🤣🤣🤣

پسر خواهر من داشت روی اوپن راه میرفت کافی بودیه قدم دیگه برداره که بیفته پایین ازدور داد زدم زیرپاتو‌ببین که همون لحضه نشست وکف پاشو بلندکرد و نگاش کرد وای من که کلی خندیدم به این حرکت
یبارم میخواستم ادامس فوت کردن یادش بدم که خودم ادامسمو فوت کردم بادشد و‌ترکیدبعدبهش گفتم حالانوبت توعه ادامس توی دهنتوفوت کن بعدآدامسشودرآوردتودستش فوت کرد دوباره جویید برام برداشتش ازحرفم جالب بود که من چی گفتم واون چی برداشت کرد😂

بچم که دوماهشه ولی آبجیم که هفت ساله اس بهم میگه تو یه عالمه غذا خوردی بچه‌دار شدی

بچم تازه داره بابا ماما میگه وچ ذوقی داره 😍♥🫀

دخترم 2سالشه میگه مامان من از توی دریا اومدم پیشت 😁بهش میگم از کجا میدونی؟ میگه از خودم😜

بچه ی خودم که حرف نمیزنه ولی بچه برادرم یه سری سوال پرسیدچراوقتی یکی میادبه خوابمون مامیدونیم که اومده به خوابمون ولی اون نمیدونه!؟این سوالیه که سالهادارم بهش فجرمیکنموبه جوابی نرسیدم اگرجوابی بلدبودبه منم بگه

دخترم میگفت مامان میشه بهم پول قرض بدی گفتم برا چی میخوای مامان گفتش میخوام سوتین بخرم آخه کمکم نیازم میشه کلا نمیدونم چرا ب سوتین علاقه داره من دیدم علاقه داره براش تاب های کوچیک خریدم براش بزرگه ولی میپوشه

اینکه عموشو دوس داره بعد اون یکی عموش مریض بود بعد به عموش گفت نشین پیش عمو علی ام مریضش میکنی .

پسرمن ۴ سالشه خیلی حرفای قلنبه سلنبه میزنه ک ادم شاخ درمیاره
یه سری صدام کرد ک مامانی شماره خدارو داری😑
میخوام زنگ بزنم بهش ک اجازه بده برف بباره بریم ادم برفی بسازیم
بهم میگه ما ادما از اسکلت ساخته شدیم مگه نه

پسرم یبار هی میخواست دستشو بکنه تو دماغ من،بهش گفتم نکن کثیفه آشغال داره میگفت به بابا بگو بیاد برات تمیزش کنه😂😂

پسرم تازه یکساله شده باباش اخلاقش تنده وهمش دادمیزنه همه بودیم باباشونشون دادم گفتم این کیه گفت بابا هاپ یعنی باباسگ شوهرم ازاون روز یکم خودشو جمع کرده

امروز اومد اشپزخونه یهو گف مامان تق تق نکن منم داشتم غذادرست میکردم ...دوماه مونده به دوسال

پسرم کوچولو بود می‌گفت چرا فقط مرغا تخم میکنن خروسا نمیکنن بعد گریه گریه می‌گفت اونا گناه دارن،دلشون میخواد 😂
وقتی ام میبردیمش دریا صبحای زود آب دریا سرد بود نمیرفت تو آب می‌گفت شیر آب داغشو بستن بزار باز کنند 😂
یبار با من بازی میکرد یه ماشین شارژی داشت بعد هی می‌رفت مثلاً خرید با ماشینش بعد یبار دستشو آورد سمتم الکی گفت بیا برات آدامس خریدم منم مثلاً ازش گرفتم ادای جویدن در اوردم گفتم به به خوشمزه اس ،بعد رفت با ماشینش تاب خورد برگشت من دیگه دهنمو تکون نمی‌دادم یهو گفت خاک تو سرت قورت دادی 😀 وووای ک من از خنده ترکیده بودم

پسرمن بیمارستان بستری بود پرستارا باهاش مهربون بودن چند روز قبل یه ده تومنی ازم گرفته بود به عنوان خوراکی
شب تو بیمارستان گفت مامان پول منو برام بیار وقتی اوردم گفتم برای چی میخواستی تو کلی خوراکی داری گفت میخوام بدم به اون پرستار چون خیلی مهربونه منم گفتم پس روش یه نقاشی براش بکش وقتی بهش داد گفت پرستارا مثل خدا میمونن
(پسرم 4 سال و نیم دارا)

یه روز براش خوراکی خریدم گفتم بشین بخور نریزی رو زمین بعد خواهرش اومد چندتا برداشت ریخت زمین داد زد گفت این مرض داره اخه زهرمار بخوری نریز زمین کلی خندیدیم پسرم تازه ۳سالش تموم شده

من یکبار به داداشش گفتم احمق حالا دخترم ول کن نیست هرکاراشتباهی داداشش میکنه دعواش میکنم دخترم یاد پیشم میگه داداش احمق،سرمم چهارسال و نیمشه وقتی بهش میگم گلپ میگه گلت سرکاره خخخخخ

ما به خاطر دخترم تی وی رو زدیم دیوار که دستش نرسه ضربه بزنه؛شبی که همسرم داشت تی وی رو نصب میکرد دیوار گفتم بابا چیکار می‌کنه گفت خرابکاری می‌کنه😂😂😂😂

دخترم هر چی از دستش بیوفته زمین برمیداره فوت میکنه بعد میخوره خیییلی برام جالب بود با فوت کردن میخواد کثیفی بهش نباشه

یادم نیس ، فقط یک ساعت پیش داشت کارتون میدید من و شوهرمم صحبت می‌کردیم یهو گفت سااااکت منو شوهرم 👈👈👈😐😐😐😐😑😑😑🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣😦😦😦😦😦😦

کاش میشد برای بعضی جمله ها لایک گذاشت چون خیلی خوبن😍🥰☺️

بگو لک لکا اوردنمون😂😂😂

پسرم ۴سالشه میگه بزار کارای خونه رو خودم انجام بدم الی خسته میشی میمیری 😆😆

میگه ما کی مثل مادر بزرگمون پیر میشیم،نمیخوام پیر بشم میترسم

دیوث😁😁 بااینکه اصلا ماهیچوقت بکارنمیبریم ازاین حرفا 😏😏

چه سوال قشنگی
دلم میخواد زودتر تجربه هارو بخونم

و دومین حرفش ک مات موندم ما ب بابام گاهی میگیم آقا شیخ فامیلمون شیخ هستش
چند وقته میخواد شیرین بشه برام میگ آقا شیخ مامانم
یا خانومی خانومم میگ

دوستان پسر من 5 سالشه ولی قدش 100 هست ولی باید 110 باشه کسی تا حالا دکتری چیزی شربتی قرصی مصرف کرده چیزی بهم بگه اطلاعات

میگه بخاری دست و پاش سوخته اوف شده چسب بیار خوب بشه،دوسالو نیمه

بهش میگم عزیزم ت ب کی رفتی انقد خوشگلی میگع به خودم رفتم 😁🫢

دختر من اکثرا میپرسه هرکدوم از وسایل مال کیه تااین سن سوال عجیبی نپرسیده

چقد جالبه این چیزایی که بچه ها میگن بچه من سه ماهشه هنوز حرف نمیزنه😜

میگه منو ازکجا دنیا اومدم

کل وجودش پسرم تعجب کنندس حرفایی میزنه که منه بزرگ بلدنیستم همه هم خوششون میاد😂😂😂😍😍

میگه چرا آداما به وجود اومدن اصلا این دنیا واسه چیه ،کلی سوال دیگه

میگه خرگوش چطوری بوجود میاد🤦🏻

میگه من ازکجا اومدم بابااز کجااومده توازکجااومدی